شنبه، مهر ۲۳، ۱۳۸۴

می گویم من خیلی خواب می بینم. شاید بیش از بیداری در خواب، خیلی از زندگی من می گذرد. می گوید ضمیر ناخودآگاهت فعال است و تو با آن ارتباط می توانی برقرار کنی. می گوید تا حالا شده است که خواب ببینی بیداری و مثلا اتفاقی بیافتد و بعد بلافاصله بیدار بشوی و همان اتفاق بیفتد؟ می گویم تقریبا بیشتر خوابهایم این طوری است.
یک جایی را معرفی می کند و می گوید تحلیلهای روانشناسی راجع به خواب گرچه ثابت شده نیست اما از نظر آماری قابل استناد است. می گوید این نوع خوابها نشان دهندهء باهوشی و ارتباط نزدیک ناخودآگاه و خودآگاهت است. می گوید مراقب باش خوابهایت اذیتت نکنند.
خواب می بینم خون دماغ شده ام و احساس بدی دارم. از خواب که بیدار می شوم فکر می کنم یادم باشد به آن جایی که آدرسش را داد یک سر بزنم. فراموش می کنم.
یک ساعت بعد، خون دماغ می شوم و تو خیابان، زیاد اوضاع خوب نیست.
شب یاد این دو اتفاق می افتم. سری به آنجا می زنم:
خون‌ در خواب‌، معاني‌ متعددي‌ دارد. اگر خواب‌ ببينيد كه‌ از بدن‌ خودتان‌ خون‌ مي‌آيد، اين‌ خواب‌نشانگر احساس‌ كمبود قدرت‌ است‌.
اگر خواب‌ اندام‌ و بدن‌ خودتان‌ را ببينيد، درمجموع‌ نشان‌ دهنده‌ آن‌ است‌ كه‌ شما در رابطه‌ باهويت‌ شخصي‌ خودتان‌ در حال‌ تفكر هستيد.