جمعه، دی ۰۲، ۱۳۸۴

تو جان مرا از تلخی و درد آکنده ای
و من تو را دوست داشته ام
با بازوهای ام و در سرودهای ام.

...
رنج برده ام ای دریغ
و تو را
ستوده ام.

"از دفتر مدایح بی صله شاملو"

دیگر حوصله هیچ تشبیه و استعاره و ... ندارم.
متنفرم از این حس فرساینده. هیچ کس تا کنون چنین مداوم نیآزرده بودم.