چهارشنبه، خرداد ۳۱، ۱۳۸۵

Return

سر فلان موضوع به چالش مي‌رسيم. صدايش بالا مي‌رود اما نه غير طبيعي. سعي مي‌كند كنترل كند.‌ چون دفعهء‌ اولي كه با من بلند حرف زد، بهش گفتم: من هر چه قدر هم در موردي اشتباه كرده ‌باشم،‌ وقتي حاضر مي‌شوم راجع به آن موضوع حرف بزنم و منطقي قانع مي‌شوم و مي‌پذيرم، پس لزومي نمي‌بينم كه آدمها اجازه داشته باشند، سرم داد بزنند.
همچنان من دليل مي‌آورم و نمونه كه از رفتارم دفاع كنم. يك دفعه وسط بحث مي‌گويد، اگر هم مشكل حل نشد، من به فلاني ( مسئول كاريمان) مي‌گويم.
هم خنده‌ام مي‌گيرد از قهر كودكانه‌اش و هم عصبي مي‌شوم كه مي‌خواهد ضعفش را با پنهان شدن زير لواي قدرت،‌ بپوشاند.
مي‌گويم: هنوز كه داريم حرف مي زنيم كه حلش كنيم. بگذار پس سعيمان را بكنيم فعلن.

تو برنامه‌نويسي يك دستوراتي هست (return) كه هر لحظه و در هر شرايطي از اجراي برنامه، مي‌تواني يك دفعه همان لحظه،‌ از برنامه خارج بشوي. اما استفاده از اين دستورات، گرچه ممكن است پيش بيآيد اما از ضعف برنامه نويس است. حتي در حلقه‌هاي بي‌نهايت هم براي يك حرفه‌اي راه حلهايي براي خروج از بحران وجود دارد، بدون اينكه همه چيز را رها كند.
ولي زياد مي‌شنوم و گاه مي‌گويم كه ببين اصلن ولش كن. همه چي را فراموش كن. فكر كن چيزي نبوده و ....
ما ضعيف كد مي‌كنيم. ضعيف بازي مي‌كنيم. ضعيف زندگي ‌مي‌كنيم و ضعيف دوست داريم
.

۴ نظر:

ناشناس گفت...

اشتياق تسلط بر روح ديگران قوي ترين اميال است.
( ناپلئون. اندرزها و تفكرات. با انتخاب : انوره دوبالزاك)


هيچ به اندازه ضعف و حقارتي كه به حمايت زور و خشونت پشت گرم ميدارد، سلطه طلب نيست.( منبع: همان منبع قبلي)
anonimous

ناشناس گفت...

هيچ چيز به اندازه ضعف و حقارتي كه به حمايت زور و خشونت پشت گرم ميدارد، سلطه طلب نيست.( منبع: همان منبع قبلي)

ناشناس گفت...

در ميان هر ملتي هزاران هزار هيتلر و استالين بالقوه وجود دارد ولي با اين حال به ندرت يكي از اينها موفق ميشود تا مرحله كسب قدرت مطلق پيش رود و به اشتياق رام نشدني اش براي همتايي با خدايان نايل آيد.
مانس اشپربر.
Anonymous

Parastoo گفت...

انتخاب خوبي بود. متشكرم.