دوشنبه، شهریور ۱۶، ۱۳۸۸

حاكمان مسبب بي‌اخلاقي

هيچ كدام از مقاهاي رسمي كشور به خاطر كشته شدن آدمها در حوادث بعد از انتخابات، از خانواده‌هاي آنها و نيز مردم عذرخواهي نكردند.

هيچ مسئول امنيتي، كشوري، اجرايي و نظامي به خاطر آسيب رساندن به جان مردم، مال مردم و روان مردم عذرخواهي نكرد.

اصولن هيچ مقام قدرتداري در نظام، مردم را همدلانه مخطاب قرار نداد.

در چنين وضعيتي جامعه رفتار عمومي مردمش را چطور بازتعريف و اصلاح مي‌كند؟

در چنين برخوردي، واكنش افراد جامعه با همديگر چطور بازتنظيم مي‌شود؟

جامعه‌اي كه كرامت و ارزش انسانيش به هيچ گرفته شده،افرادش تحقير شده‌اند، آزار ديده و كشته شده‌اند، چطور مي‌تواند تعادل رفتاري و اخلاقي را در روابط خودش با بقيه افراد تنظيم كند؟

نمي‌دانم اين روزها چقدر فرصت مي‌كنيد بين مردم عادي باشيد و چقدر در روابطشان اختلال و كم اخلاقي را بيشتر نسبت به قبل مي‌بينيد؟

به نظر من در كل مردم نسبت به قبل از اين اتفاقات عصبانيت و بي‌صبري و آمادگي تنش پذيري در رفتارشان مشهود به چشم مي‌آيد.

مثلن در رانندگي. در صف فلان و بهمان. در روابط خياباني و مواردي شبيه به اين...

۲ نظر:

مسعود گفت...

پرستو جان این موضوعی که مطرح کردی جای بسط بیشتری داره و
مخصوصاً از نگاه یک زن می تونی تجربه های خودتو بیشتر بسط بدی
این موضوعیه که ذهن من رو هم به خودش مشغول کرده یعنی تنها این مردم نیستند که باعث بی اخلاقیند یا به قول دوستمون لمپنیسم دینی از جامعه ی دینی نمی آد بلکه حکومت لمپن درش نقش داره

در زمن دو تا غلط داری
1-قدرتداری فکر کنم منظورت قدرتمداریه
2-من تا حلا به کلمه ی بازتنظیم برخورد نکردم

Parastoo گفت...

مرسي مسعود جان. آره فرصت كنم نمونه‌هاي عيني را بيشتر مي‌نويسم.

در مورد قدرتدار، منظورم كسي است كه قدرت در دستش است، كه ممكن است الزامن آدم قدرتمداري نباشد، حتمن مي‌شود يك معادل درست حسابي و بهتر از ايني كه من ساختم جايگزين كرد.

راجع به بازتنظيم هم خوب جايگزين تنظيم دوباره چي است به نظرت؟