چهارشنبه، بهمن ۲۷، ۱۳۸۹

27 بهمن 1389

خود گويي و خود خندي
عجب رند هنرمندي

بيشتر از يك سال هي جولان داديد و در تمام ته‌مانده‌هاي دروغ دانتان پر كرديد كه تمام شد.

گرفتيد و زديد و كشتيد و اعدام كرديد به خيال اين كه فتنه كور شد.

حالا مبهوت مانده‌ايد؟ از ترس آخرين اعوان و انصار را بسيج كرديد؟
لاريجاني و رضايي و الله كرم و بقيه سينه‌زنهاي نوادگان شعبان بي‌مخ؟

از ترس دو روز بعد از 25 بهمن همچنان اينترنت را مسدود كرده‌ايد؟

مگر مي‌شود ندا‌ها و سهراب‌ها و بقيه 70-80 كشته فراموش بشوند؟
مگر مي‌شود فرزاد‌ها و بقيه اعدام شده‌ها هر سه روز 10 نفر- 10 نفر فراموش بشوند؟

مگرمي‌شود لگد‌ها و باتوم‌ها و گازهاي مختلف ميكروبي و عفوني و فحش‌هاي جنسي و تحقير‌ها و حكم‌هاي طويل المدتتان فراموش بشوند؟

حالا مي‌كشيد و براي تشييع پيكر مقتول لشگر مي‌فرستيد و باز چوب و چماق كه آبروي پليستان نرود؟
20:30 مي‌گويد يك نفر ديگر از مجروح شدگان توسط منافقين هم  متاسفانه در بيمارستان به شهادت رسيد.
همان لحظه الجزيره مي‌زند: 2 نفر در تظاهرات 14 فوريه تهران توسط پليس كشته شدند.

اگر عكس‌هاي صانع و محمد شهيد تكذيب مي‌شوند، تمام عكسها و فيلم‌هاي پرس تي‌وي و صدا و سيما و .. شما هم تكذيب‌شده بوده‌اند.
اما نگفتيد با دوستان و همقدمان اين دو شهيد در 25 بهمن چه مي‌كنيد؟
همچنان سركوب؟ اين يك سال و اندي تجربه نشد؟

بگيريد، ببنديد، بجنگيد، بميريد

هنوز زنده هايي كه بايد بكشيد زياد است.

×××××××

بين مبارك و صدام تفاوت‌هايي وجود دارد.
روشهاي ديكتاتورها مختلف است:
عراق، مصر، ايران

هنوز فرصت هست. كم هزينه‌ترينشان را انتخاب كنيد.
ديكتاتورها اگر از تاريخ مي‌آموختند مي‌توانستند طولاني‌تر قدرت داشته باشند و شايد ثروت.












































هیچ نظری موجود نیست: