شنبه، آبان ۲۱، ۱۳۹۰

salt 2011

فیلم سالت که آنجلینا جولی سفیر صلح سازمان ملل متحد در آسیا و ... در آن بازی کرده است، شبیه بقیه فیلم های هالیوود بیشتر این احساس را در من به وجود آورد که دارم از صدا و سیمای ( حالا نه خودمان، ولی در همان طیف) ایالات متحده آمریکا فیلم می بینم.
فیلمی که این همه آشکار پیام سیاسی بدهد و همه شعور و احساس تو را بخواهد لای ژانگولرهای این خانم زیبا و خوش نقش کادو پیچ شده بیاندازد به زباله دان تاریخ، جدن حس بدی داشت.

"اولین سالت" که آنجلینا جولی نقش او را بازی می کند، مامور SIA (سازمان امنیت آمریکا) است. از بچگی تحت آموزش روسیه بوده است و بعد از مدتی از کمپ آموزش های امنیتی روسیه فرار می کند و بعد یک دفعه مامور آمریکا می شود. به همین سادگی و پذیرندگی است سازمان سیا!
در کره شمالی حبس و شکنجه می شود تا با دم عشقولانه همسر آینده اش، با اینکه به اتهام جاسوسی برای روسیه زندانی بوده است، با یک نفر دیگر مبادله می شود. اگر کره شمالی خیلی خفن تر است اما نیروی عشق در هالیوود بیشتر ار بالیوود هندی معجزه می کند.
ماموران باوفای سیا، نخست وزیر کشورشان را هم نجات می دهند، اما به هویت جاسوسانه خودشان خیانت نمی کنند.
چیزی که در مفهوم فیلم آزارنده بود اسم تهران و مکه است که جز اهداف انفجار اتمی توسط روسیه است که در دقایق نهایی فیلم، توسط خانم سالت نجات داده می شود.
اِو، یا همان مامور سیا، به راحتی آدم می کشد، هر تعداد. در هر سطح. به راحتی همسرش را قربانی می کند و در عوض انتقام می گیرد و و و ... در عوض تهران و مکه را از انفجار هسته ای نجات می دهد.

حتمن هم سفیر صلح و نماینده سازمان ملل در امور آوارگان و پناهندگان باید این نقش را بازی می کرد.

وقتی فیلم تمام شد، ذهنم شبیه وقتی بود که فیلم های شعاری، ذوق زننده و عاری از هنر دفاع مقدس دیده است.

چهارشنبه، آبان ۱۱، ۱۳۹۰

آن کار دیگر


نزدیک یک هفته است که همه جا خبر از بی اخلاقی دو بازیکن هم تیمی، در بازی پرسپولیس و داماش است.
صفت ها در توصیف رفتار مذکور، این طور نوشته شده: شوک تاریخی در مسابقات فوتبال، مذموم و زننده، حرکت ناشایست، نامناسب بی ادبانه و غیر اخلاقی، حرکت زشت غیر عمدی، شادی غیر طبیعی و جنجالی، رفتار زشت و تاسف برانگیز و ...
از قضاوت شدید  و منفی گرفته است تا توجیهات طبیعی و غیر عمدی.
وقتی فیلم داستان را دیدم، خیلی برایم عجیب بود. البته نه رفتار بازیکن ها، بلکه واکنش رسانه ها و داغ شدن خبر.

دو موضوعی که به نظرم رسید با این داستان در ارتباطند ولی هیچ وقت، چنین جو شلوغی برای آنها به پا نشده:
یکی اینکه همچنان جو استادیوم های ورزشی و حرفها و حرکاتی که بین تماشاگران وجود دارد، جزء قویترین نقاطی است که دلیلی برای عدم حضور زنان در استادیوم های ورزشی گفته می شود. حالا چطور می شود که با چنان جوی یک دفعه چنین حرکتی این همه قبیح به نظر می آید و این همه مذمت می شود؟!!
نمی شود از بازکنان انتظار داشت که با گوشهای بسته بازی کنند و هرگز انواع و اقسام شعارها و دشنامهای جنسی و رفتارهای سمبولیک تماشگران موافق و مخالف تیم خود را نشنوند که به دفعات در مورد فرد و خانواده و داور و مربی آنها پخش می شود. ساده اندیشی است که فکر کنیم این همه هجمه جو تماشاگران، بر بازیکنان بی تاثیر باشد و البته بلعکس.
جالب ترین قسمت قضیه این است که کسانی خواستند غائله را بخوابانند این طور توجیه کرده اند که این نوعی رفتار طبیعی و ابراز شادی بوده است و البته غیر عمدی.
بخش دوم این است که چنین رفتاری و یا دیگر آزار جنسی، برای زنان در ایران اصلن چیز غریب و غیر منتظره نیست. بلکه شاید بشود راحت گفت که اکثر زنان ایران دست کم یک بار در طول عمر خود با چنین آزار جنسی مورد خشونت قرار گرفته اند. اما قابل تامل اینجا است که وقتی در مورد خشونت جنسی راجع به زنان صحبت می شود، هزار جور توصیه ردیف می شود که حتمن حجاب زنان، حتمن آرایش زنان، حتمن رفتار اغواگر زنان و و و  باعث تحریک مردان شده است و چنین آزاری را به دنبال داشته است، اما در این مورد بلافاصله رفتار، ناپسند و غیراخلاقی و زشت و چه و چه برچسب می خورد.

حالا اگر بخواهم همه اینها را جمع کنم به یک تربیت فرهنگی می رسم که شاید موضوع شوک انگیز داستان، همین باشد.
رفتار جنسی به طور طبیعی و غیر عمد (بخوانید بداهه و بدون فکر) جز اولین رفتارهای کنشی به احساس شادی است. اگر فحش های تماشاگران و نزاع های خیابانی را هم به این مقوله اضافه کنیم، جمله قبل این طور تکمیل می شود که رفتار جنسی (آزارهای جنسی) به طور طبیعی و بداهه جز اولین واکنش ها در زمان شادی و خشم است.
و از آن شوک انگیزتر، هیچ کنترل و تربیتی بر رفتار تربیت شده جامعه در مواجه با رفتار (فرض کنیم بدیهی) در آزردن زنان وجود ندارد.

نتیجه کل داستان: شوخی جنسی بد و غیر اخلاقی است، فقط جلوی دوربین. وگرنه بدیهی است.
رفتار جنسی برای شادی طبیعی است و غیر عمد.
رفتار جنسی مردان بر مردان بسیار مذموم است اما رفتار جنسی مردان بر زنان به دلیل اغواگری خود زنان است.