هنوز چندين دقيقهاي مانده است تا ساعت به يازده برسد.
درست شب بعد از سيزدهم فروردين است.
صداي موزيك از يكي از واحدهاي پايين بلند ميشود.
بلندي صدا معمولي، ترانه معمولي.
ترانههاي پاپ ايراني به طور ميانگين حدود 5-6 دقيقه هستند.
حتي 2 دقيقه هم از پخش موزيك نگذشته است (حتي يك ترانه هم به نيمه نرسيده است). صداي زني از پنجرههاي پشتي ساختمان ميآيد كه به فرياد اعتراض مي كند به پخش موزيك.
اعتراضش را با جملههايي كه شايد كسي مريض داشته باشد، مرتب و بي وقفه ادامه ميدهد.
صداي فرياد اعتراض زن آزاردهنده است.
تاكيد زن بر شايد است
تاكيد بر همسايهاي مبهم است
تاكيد بر بيماري است كه وجود ندارد
اعتراض زن به يك دقيقه هم نميرسد كه صداي موزيك قطع ميشود.
ساعت را نگاه ميكنم 10: 54 شب.
احساس ناخوشايندي دارم.
××××
ساعت 24 شب اعلام ميشود و آخرين بخش اخبار.
باز از پنجرههاي پشتي ساختمان صداي ناله و ضجهاي مبهم ميآيد.
كم كم صدا واضح و بلندتر ميشود.
زني فرياد ميكشد: خدا بچه ام را كشتند.
بيوقفه و با صدايي كه دردناك تر ميشود.
كشتن تمام سرهايي كه از پنجرهها بيرون آمده است را مردد ميكند.
صداي زن ملتمسانه ميشود.
همهمهء همسايهها...
خبري از جسدي نيست.
خبري از كودكي نيست.
زن را آرام ميكنند. آب به سر و صورت و ...
پسر جوان بعد از اعتراض زن در مورد موزيك، ضمن جر و بحث با پدرش از خانه بيرون ميرود. درگيري خياباني با كارگران ساختماني نيمهكاره، تخريب خودروي پدر و در نهايت خودزني با چاقو.
ضجههاي كشتن اعتراض مادر پسر بود كه تازه از وضعيت پسرش خبردار شده بود.
.....................................................................................
مرور ميكنم:
- شايد
- همسايهاي مبهم
- بيمار
×××
- شايد حق شخصي؟
- كسي كه وجود ندارد در مقابل كسي كه هست و آشفته است
- بيماري كه نيست در مقابل بيماري كه تحريك ميشود
از تمام حقوق شهروندي طلبكاري هميشگي از كسي كه بدهي مربوط به او نيست (كم كاري سازندگان ساختمانها، كم فروشي بازار مسكن، عدم كنترل و اجراي استاندارد فضاهاي مسكوني و ...)، در اخلاق مردم جاري شده است؟
از تمام مدنيت، اعتراض مخرب به چيزهايي كه هنوز شكل نگرفته است، در عوض اعتراض به نارضايتيهايي است كه هراس داريم حتي به شان فكر كنيم؟ چه برسد به اصلاح؟