فیلم سالت که آنجلینا جولی سفیر صلح سازمان ملل متحد در
آسیا و ... در آن بازی کرده است، شبیه بقیه فیلم های هالیوود بیشتر این احساس را
در من به وجود آورد که دارم از صدا و سیمای ( حالا نه خودمان، ولی در همان طیف)
ایالات متحده آمریکا فیلم می بینم.
فیلمی که این همه آشکار پیام سیاسی بدهد و همه شعور و احساس
تو را بخواهد لای ژانگولرهای این خانم زیبا و خوش نقش کادو پیچ شده بیاندازد به
زباله دان تاریخ، جدن حس بدی داشت.
"اولین سالت" که آنجلینا جولی نقش او را بازی می
کند، مامور SIA (سازمان امنیت آمریکا) است. از بچگی تحت آموزش روسیه بوده است و بعد از مدتی از کمپ
آموزش های امنیتی روسیه فرار می کند و بعد یک دفعه مامور آمریکا می شود. به همین سادگی
و پذیرندگی است سازمان سیا!
در کره شمالی حبس و شکنجه می شود تا با دم عشقولانه همسر
آینده اش، با اینکه به اتهام جاسوسی برای روسیه زندانی بوده است، با یک نفر دیگر
مبادله می شود. اگر کره شمالی خیلی خفن تر است اما نیروی عشق در هالیوود بیشتر ار
بالیوود هندی معجزه می کند.
ماموران باوفای سیا، نخست وزیر کشورشان را هم نجات می دهند،
اما به هویت جاسوسانه خودشان خیانت نمی کنند.
چیزی که در مفهوم فیلم آزارنده بود اسم تهران و مکه است که
جز اهداف انفجار اتمی توسط روسیه است که در دقایق نهایی فیلم، توسط خانم سالت نجات
داده می شود.
اِو، یا همان مامور سیا، به راحتی آدم می کشد، هر تعداد. در هر سطح. به راحتی
همسرش را قربانی می کند و در عوض انتقام می گیرد و و و ... در عوض تهران و مکه را
از انفجار هسته ای نجات می دهد.
حتمن هم سفیر صلح و نماینده سازمان ملل در امور آوارگان و
پناهندگان باید این نقش را بازی می کرد.
وقتی فیلم تمام شد، ذهنم شبیه وقتی بود که فیلم های شعاری،
ذوق زننده و عاری از هنر دفاع مقدس دیده است.