***توضيح: اين روزها كلي نوشته خواهيد خواند در تجليل از، و كمك به، خودم و اعتماد به نفسم. من دارم شغل عوض ميكنم. به اين روحيه نياز دارم. حتي اگر مغرورانه به نظر ميآيد، حالا به اين غرور نياز دارم.
من پيش آمدم. اين را فقط از مقايسه رفتار خودم در شرايط مشابه ميگويم.
دستهايم يخ نكرد. صدايم نلرزيد. از نگاهها هراس نداشتم. ازش نخواستم چيزي را مخفي نگه دارد. قضاوتش برايم مهم نبود.
خانم دكتر را ميگويم. حتي وقتي لحن صدايش تغيير كرد. حتي وقتي كمي با موضع باهام ادامهي صحبت داد. من همچنان با لبخند بيماري را برايش توضيح دادم. كامل گفتم و با اعتماد و محكم به حرفهايش گوش دادم. چون واقعن فكر مي كردم از اين جا به بعدش ربطي به او ندارد. و من هم به كارم و به زندگيم ايمان دارم و مطمئنم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر