جمعه، مهر ۰۷، ۱۳۸۵

افزايش حقوق

يك چيز عجيبي در مورد كار ذهنم را حسابي مشغول كرده است و آن تفاوت جنسيتي است.
به عنوان نمونه تفاوت دستمزد مردان و زنان:
نمي‌خواهم بگويم در شرايط كاملن برابر با تجربه كاري و توانايي و دانش برابر حقوق يك زن از همان ابتدا كمتر از حقوق يك مرد تعيين مي‌شود، اما اين را مطمئنم كه اگر قرار بر افزايش باشد، هم خواستهء يك زن كمتر است و هم برآوردن آن از طرف كارفرما كمتر صورت مي‌گيرد.
دليلش هم خيلي ساده به نظر مي‌رسد. منطق اكثر جامعه كه كارفرما نيز از آن اكثريت جدا نيست، اين است كه اگر زن كار مي‌كند، صرفن براي سرگرمي و يا در نهايت كمك خرج بودن است و نه عهده دار بودن خرج مستقل. و نه اصلن به عنوان يك انسان مستقل كه كار و درآمد همسان با كار برايش يكي از نيازهاي اصلي زندگي است. اين يك!
دوم اين كه: ما چقدر به اين طرز ديد وزنه مي دهيم هم موضوع مهمي است.
اگر يك مرد به دليل حقوق كم،‌ كاري را ترك كند، بي‌شك با حقوق كمتر از آن، كار نمي‌گيرد. و چون كارفرما اين را مي‌داند، درخواست افزايش حقوق او را تا حد بالايي مي‌پذيرد.
اما چند درصد از زنان را مي‌شود پيدا كرد كه به خاطر كم بودن حقوق،‌ حاضر به ترك كار باشند؟
من با يك ديد بسيار محدود در اطرافيانم مي‌توانم حدس بزنم كه درصد بسيار كمي از زنان، به ميزان حقوق بيش از وجود كار اهميت مي‌دهند. پس بديهي كه درخواست افزايش حقوق از طرف زنان، در اكثر موارد از طرف كارفرما كم اهميت در نظر گرفته مي‌شود و خيلي كم ترتيب اثر داده مي‌شود.

***پي نوشت: پراكنده نوشتم چون هنوز ديد قطعي پيدا نكردم.

هیچ نظری موجود نیست: