من اگر به چيزي فكر كنم صريح ميگويم و تو هم بايد بتواني رك بودنم را بپذيري.
تو اگر چيزي بگويي، بيش از اين كه به چرايي چيزي كه ميگويي فكر كنم، احساسيترين رفتارم را در مقابل حرفت انجام ميدهم و آنقدر بهم برميخورد كه ديگر جرات نكني از من انتقاد كني.
معلمهايمان از وقتي ميرويم دبستان اينطوري هستند.
پدر و مادرهايمان در رابطه با ما اينطوري هستند.
كارفرما برخوردش با ما در هر سطحي كه باشيم اينطوري است.
ما همه اينها را مي دانيم، اما خوب ميداني در هر صورت ما هم اينطوري هستيم. يادت باشد فقط بپذير. فقط. وگرنه تهديد مي كنيمت كه به تاريخ ميسپريمت.
ميبيني تو چقدر ايراد داري و ما چقدر مظلوم و معصوميم؟
پينوشت: اين نيما خان نامداري چنان درك بالايي از برابري جنسيتي دارد كه شايد حرفهاي هيچ مرد ديگري به دلچسبي حرفهاي او در مورد حقوق و جنبش زنان نباشد.
۲ نظر:
شما لطف داری
http://maryamshab.blogfa.com/
ارسال یک نظر