زندگي در آكواريوم
یکشنبه، اسفند ۲۳، ۱۳۸۸
تلخ 4
كبود شد بيخود و بي جهت
خونمردگي زير پوست لابلاي مويرگ ها
پيچ گشتي دو سو از دستم در رفت و كف دستم فرود آمد باز يك شكاف ديگر
من من ميكنم و به جاي يك كلمه يك جمله مي گذارم
شده آرزو كني كاش فلاني را ميگرفتند تا ياد بگيرد برايت نصايح نستوه نسرايد؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر