بالاخره سمينار برگزار شد.
چند تا كلمه را پيدا نكرده باشم خوب است؟
4-5-10...؟
ولش كن مهم نيست چند تا. اما سرعت حرف زدنم را سعي كردم بالا ببرم كه لغات گم شده تويش پيدا نشود و به محض پيدا كردن واژه ها دوباره جمله را تكرار كردم.
به صورت آقايون مهندس هم طوري نگاه ميكردم كه مثل شاگردها بقيه جمله ام را خودشان كامل كنند.
خلاصه اينكه اين دفعه جواب داد.
گرچه بعدش آنقدر به مغزم فشار آورده بودم كه ديگر داشت از تخم چشمهايم در ميآمد.
ولي جالب ترين قسمت اين بود كه مدير سمينار گفت خانم مهندس پس با اجازه تون براي سال ديگر هم برنامه هايي براي سمينارهاي ديگر را ميگذاريم.
ميخواستم بهش بگويم يادت باشد اين بار با تاريخ هاي بستري من چك كني.
چند تا كلمه را پيدا نكرده باشم خوب است؟
4-5-10...؟
ولش كن مهم نيست چند تا. اما سرعت حرف زدنم را سعي كردم بالا ببرم كه لغات گم شده تويش پيدا نشود و به محض پيدا كردن واژه ها دوباره جمله را تكرار كردم.
به صورت آقايون مهندس هم طوري نگاه ميكردم كه مثل شاگردها بقيه جمله ام را خودشان كامل كنند.
خلاصه اينكه اين دفعه جواب داد.
گرچه بعدش آنقدر به مغزم فشار آورده بودم كه ديگر داشت از تخم چشمهايم در ميآمد.
ولي جالب ترين قسمت اين بود كه مدير سمينار گفت خانم مهندس پس با اجازه تون براي سال ديگر هم برنامه هايي براي سمينارهاي ديگر را ميگذاريم.
ميخواستم بهش بگويم يادت باشد اين بار با تاريخ هاي بستري من چك كني.
۱ نظر:
at the end of something...
ooooooooooohhhhhhhhh
ارسال یک نظر