خيلي خيلي عصباني بودم. احساس ميكردم شعورم ناديده گرفته شده است. از آن همه تلاش براي دزدي خونم به جوش آمده بود و حد حرص و تمع را نمي فهميدم.
كافي بود يك راهكاري به سمت فراموش كردن مساله يا پاك كردن صورت مساله بشنوم، ميپريدم به ارائه دهنده...
همه چيز را بدتر مي كرد. اين كه تو دلايل مستدلت را بيآوري و بعد تنها جوابي كه ميشنوي اين باشد كه چه ميشود، همين طوري اند ديگر... يا برو يك جاي ديگر درخواست بده يا اين موضوع را فراموش كن يا...
زدم بيرون از شركت، راهنوردي (راهپيمايي يا هر چيز ديگر كه اين طور وقتها آرامم ميكرد كه به لطف شرايط جديد خيلي سخت شده است و نه تنها آرام نميكند بلكه كلي معضل ديگر به وجود بيآورد) در هر حال كج كردم به سمت استخر...
عجيب شده بودم، نفس گيري به هم خورده بود، چند بار آب خوردم تا از شدت سرفه توانستم خودم را جمع و جور كنم و به مغزم فشار بياورم كه وقتي زير آب را نگاه ميكنم به هيچ چيز ديگر فكر نكنم.
يك ساعت در آب، بيرون كه آمدم فقط به اين فكر ميكردم دوباره امتحان ميكنم، همه درزهاي دزدي را ميبرم بهشان تحويل ميدهم و تا آخرش مي ايستم كه اصلاح كنند. حرفي از پس گرفتن نميزنم. به هر حال قرارداد يك ساله را بايد تا آخر به انجام برسانند.
سرم سبك شده بود. آب آرام كننده بود.
تا انتها خوب انجام شد.
وقتي برگشتم با وجود سرگيجه و سردرد وحشتناك اما خوابم برد و اوضاع طبق برنامه پيش رفته بود.
كافي بود يك راهكاري به سمت فراموش كردن مساله يا پاك كردن صورت مساله بشنوم، ميپريدم به ارائه دهنده...
همه چيز را بدتر مي كرد. اين كه تو دلايل مستدلت را بيآوري و بعد تنها جوابي كه ميشنوي اين باشد كه چه ميشود، همين طوري اند ديگر... يا برو يك جاي ديگر درخواست بده يا اين موضوع را فراموش كن يا...
زدم بيرون از شركت، راهنوردي (راهپيمايي يا هر چيز ديگر كه اين طور وقتها آرامم ميكرد كه به لطف شرايط جديد خيلي سخت شده است و نه تنها آرام نميكند بلكه كلي معضل ديگر به وجود بيآورد) در هر حال كج كردم به سمت استخر...
عجيب شده بودم، نفس گيري به هم خورده بود، چند بار آب خوردم تا از شدت سرفه توانستم خودم را جمع و جور كنم و به مغزم فشار بياورم كه وقتي زير آب را نگاه ميكنم به هيچ چيز ديگر فكر نكنم.
يك ساعت در آب، بيرون كه آمدم فقط به اين فكر ميكردم دوباره امتحان ميكنم، همه درزهاي دزدي را ميبرم بهشان تحويل ميدهم و تا آخرش مي ايستم كه اصلاح كنند. حرفي از پس گرفتن نميزنم. به هر حال قرارداد يك ساله را بايد تا آخر به انجام برسانند.
سرم سبك شده بود. آب آرام كننده بود.
تا انتها خوب انجام شد.
وقتي برگشتم با وجود سرگيجه و سردرد وحشتناك اما خوابم برد و اوضاع طبق برنامه پيش رفته بود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر