داستان كتاب "نظام حقوق زن در اسلام" مطهري همانطور كه خودش در مقدمه نوشته به اين صورت است كه در سالهاي 45-46 در مجلهء زن روز مقالاتي را به عنوان "زن در حقوق اسلامي" منتشر كرده است.
اين مقالات در جواب لايحه چهل مادهاي "قاضي ابراهيم مهدوي زنجاني" در مورد تعويض قوانين مدني خانوادگي بوده است. كه بعد در سال 53 مجموعه اين مقالات به صورت كتاب مورد نظر توسط خود جناب مطهري چاپ ميشود.
اين مقالات در جواب لايحه چهل مادهاي "قاضي ابراهيم مهدوي زنجاني" در مورد تعويض قوانين مدني خانوادگي بوده است. كه بعد در سال 53 مجموعه اين مقالات به صورت كتاب مورد نظر توسط خود جناب مطهري چاپ ميشود.
چند تا نكته به ذهنم رسيد:
1-زنان در سالهاي 45 همانطور مطهري در مقدمهاش اشاره ميكند، بسيار فعال بودهاند و با تاكيد خاص بر روي تغيير قوانين مدني خانوادگي مقالات بسياري در مجالات و روزنامه هاي آن زمان به چاپ ميرساندند. (كاري كه الآن يكي از اهداف طولاني مدت كمپين يك مليون امضا به حساب مي آيد.)
2-در ايران دههء چهل كه حكومت اسلامي نبود و فقط مذهب رسمي شيعه بود، قدرت مذهب و به طور خاص معممين و رهبران مذهبي به قدري بود كه لحن انتقادي اين مقالات به طور بارزي در بسياري جاها تبديل به تمسخر، استهضا و آمرانهء بالا به پايين ميشود.
3-زنان فعال آن دهه از درجهء بالايي از دموكراسي برخوردار بودند كه به سادگي و بدون كوچكترين سانسوري مقالاتي چنان كوبنده، تند و نه چندان مستدلل را به طور كامل در مجلهء اختصاصي و زن روز آن زمان چاپ كردهاند.
4-متاسفانه و يا خوشبختانه، در ايران سال 45 يك قاضي "ابراهيم مهدوي زنجاني" به صرافت نياز به تغييرات در قانون مدني افتاده بود اما حالا كدام يك از قاضيان دادگستري و يا دادگاه خانواده به طور خاص امضايي در كمپين دارند؟
5-ميزان تحمل مخالف يا احترام به مخالف، در فضاي عمومي به قدري حاكم بوده است كه يك معمم مذهبي، حاضر به چاپ مقالات خود در "زن روز" ميشود و تمايل به انديشيدن و مباحثه منطقي را دست كم در صحبت، در اين زمينه نشان ميدهد.
حتي از ذهن هم پاك ميشود.
۳ نظر:
دوست عزیز ما خیلی چیزهای دیگر هم داشتیم که الان از دست داده ایم. آن زمان فضای سیاسی اجتماعی بسیار بازتر از وضع فعلی بود اما نمی دانم چرا همه به جای استفاده از آن فضا اسلحه به دست گرفتند و خواهان مبارزه مسلحانه با حکومت شاه شدند. و البته در این میان نباید نقش روشنفکران نادان را نادیده گرفت. آنان از انعطاف و مدارای شاه سواستفاده کردند و حالا می خواهند با کارهایی که بیشتر به سرگرمی شبیه است آن چه را که از دست داده اند به دست بیاورند.
و اما یک مطلب تاریخی :
در اوایل اسفند 57 یعنی در روزهای پر التهاب انقلاب بنا بر حکم آقای خمینی قانون حمایت از خانواده به دلیل تضاد با مبانی شرع از درجه اعتبار ساقط شد. به دنبال این حکم هم قانون حمایت از خانواده و هم دادگاه حمایت از خانواده که در واقع حمایت از زنان بود تعطیل شد.
توصیه می کنم برای آشنایی بیشتر با آنچه که داشتیم و آنچه که از دست دادیم اگر توانستید روزنامه های سال های پنجاه و هفت تا شصت را بخوانید
anonymous عزيز! در مورد توصيهات در مورد روزنامههاي آن سالها بسيار متشكرم و مي خواهم ببينم آيا در مجلات نيز به ويژه در سالهاي 45-46 آرشيو قابل دسترسي وجود دارد الآن و چگونه؟
اما چيزي كه در مورد انعطاف و مداراي شاه گفتي را نميپذيرم، گرچه با مبارزات مسلحانهء آن زمان هيچ وقت نتوانستم كنار بيايم. اما كارهايي كه به سرگرمي شبيه است، و اين ضمير مبهم كه به چه كساني برميگردد چنان به نظرم روشن نيست. در هر صورت متشكرم.
ارسال یک نظر