پنجشنبه، آذر ۰۴، ۱۳۹۵

ناچیزشماری مهارت های تخصصی

یک فولدر هست که همه پروژه‌ها را آنجا نگه می‌دارم. همه مواد هر پروژه، بنا به نوع کار و تاریخ ساخت همان‌جا بایگانی‌شده است. از نقشه مدار بگیر تا برنامه‌های مختلف آن پروژه یا متن توضیحی اگر نیاز بوده است. یک پروژه هست که حجم کارش از همه بیشتر بوده است. تاریخ کار از آذر- دی 87 شروع‌شده تا نزدیک به آخرهای سال 88. همان حدود به دلایل مختلف ازجمله برآورد اشتباه از حجم و هزینه کار و مبلغ قرارداد کار متوقف شد درصورتی‌که تقریباً تمام‌شده بود.
کارفرمای آن کار را در نمایشگاه صنعت می‌بینم. آمده بود در غرفه از همکارها سراغ من را می‌گرفت. همکارها جدیدتر از آن هستند که او را بشناسند. صبر می‌کند تا صحبتم تمام بشود، همکارم خبر می‌دهد و به من نشان می‌دهدش. خوشحال از دیدار دوباره کلی حال و احوال می‌کنیم. از ماشینی که رویش کار کرده بودم می‌پرسم، می‌گوید خوابیده است. تعریف می‌کند که سه گروه دیگر بعد از من رفتند و هیچ‌کدام نتوانستند کار را تمام کنند. می‌گوید که هنوز ماشین‌های دستی قدیمی را می‌سازد تا بشود یک نفر ماشین خودکارش را راه بیندازد. کارخانه هشتگرد بود. تقریباً بیش از سه روز در هفته باید خودم می‌رفتم و می‌آمدم. خودش از دوری راه می‌گوید و این‌که به من سخت گذشت. یادآوری می‌کنم که علاوه بر آن 88 سال سختی بود. می‌گوید «اگر حوصله کردید و توانستید بیایید کار را تمام کنید، فقط فکر کنم شما از پسش برمی‌آمدید.» بلند می‌خندم. دل‌چسب است. بعدازاین همه سال یک نفر آمده و با ارزش‌گذاری بر کار قبلی سراغم را می‌گیرد. چیزی که تقریباً هیچ‌وقت اینجا اتفاق نیفتاد.
بازار کار مردانه بداخلاقی خاصی با زنان داشته است. نه‌تنها در ایران، بلکه در بیشتر جاهای دنیا. می‌گویند depreciation یا استهلاک و ناچیزشماری. زمانی که نرخ ناچیزشماری[i] مهارت افراد بالا می‌رود، زنان متخصص بیشتر از مردان، عدم تطابق‌ بین مهارت‌های خویش و میزان ارزش‌گذاری سازمان و همچنین تبعیض‌های محیط کاری را درک می‌کنند و اغلب دو برابر مردان شغلشان را رها می‌کنند[ii]. در بیشتر شرکت‌ها و سازمان‌های ایران معمول است که تنبیه و بازخواست همیشگی است و در مقابل تشویق هیچ‌گاهی. در کشورهای پیشرفته کم‌کم درک می‌شود که چنان شیوه مدیریت چه اشکالاتی دارد و چطور باعث می‌شود نیروهای متخصصشان را از دست بدهند، ولی اینجا این‌طور نیست.


[i]depreciation
[ii] Anne E. Preston,2006, “Why have all the women gone?”, National Academy of Engineering

هیچ نظری موجود نیست: