یکشنبه، خرداد ۲۴، ۱۳۸۸

تظاهرات خیابانی در چند شهر ایران در اعتراض به نتایج انتخابات

تظاهرات خیابانی در چند شهر ایران در اعتراض به نتایج انتخابات
گزارش هاى رسيده از ايران حاكيست كه به دنبال معرفى محمود احمدى نژاد به عنوان رييس جمهور پيروز در انتخابات، هزاران تظاهر كننده به خيابان ها ريخته و در برخی نقاط با پليس درگير شدند.

وزارت كشور جمهورى اسلامى ايران روز شنبه، ۲۳ خرداد، اعلام كرد كه محمود احمدى نژاد با كسب ۲۴ ميليون و ۵۰۰ هزار راى از مجموع ۳۹ ميليون راى ريخته شده به صندوق، فرد پيروز در انتخابات دهم رياست جمهورى است.

در حالى كه اعتراض شديد نامزدها به نتايج راى گيرى ادامه دارد و هنوز به آن رسيدگى نشده است، آيت الله على خامنه اى، رهبر ايران، در پيامى به مردم ايران نتايج اين راى گيرى را تاييد كرد.

گزارش ها و تصاوير دريافتى از شهر تهران بيانگر آن است كه هزاران نفر از معترضان به آراء در خيابان هاى فاطمى، وليعصر و ميدان ونک اقدام به راهپيمايى اعتراض آميز كردند و با نيروهاى پليس درگير شدند.

تظاهر كنندگان با پرتاب سنگ و همچنين آتش زدن سطل هاى زباله شعار هاى «مرگ بر ديكتاتور»، «نيروى انتظامى، حمايت حمايت»، «موسوى، موسوى حمايتت مى كنيم»، «موسوى، موسوى، راى مرا پس بگير»، «دولت كودتا، استعفا استعفا» و «نصر من الله و فتح قريب، مرگ بر اين دولت مردم فريب» سر دادند.

از شهر مشهد نيز گزارش مى رسد كه صدها تظاهر كننده با راهپیمایی در خيابان هاى اين شهر نسبت به نتايج انتخابات رياست جمهورى اعتراض كردند.

از شهر مشهد گزارش مى رسد كه صدها تظاهر كننده با تظاهرات در خيابان هاى اين شهر نسبت به نتايج انتخابات رياست جمهورى اعتراض كردند.
مير حسين موسوى، نخست وزير سابق، و مهدى كروبى، رييس سابق مجلس، در پيامى به «ملت ايران» اعلام كردند كه نتايج انتخابات را نمى پذيرند و در مقابل آن خواهند ايستاد.

آقاى موسوى در پيام خود نتايج انتخابات را «بهت آور» خوانده و گفته است: «مردمى كه در صف‌هاى طولانى اخذ راى شاهد تركيب آرا بودند و خود مى ‌دانند كه به چه كسى راى داده ‌اند با حيرت تمام به شعبده ‌بازى دست‌ اندركاران انتخابات و صدا و سيما نگاه مى‌ كنند، آنان بيش از هميشه به دنبال آن هستند كه بدانند، چگونه و توسط چه كسانى و مقاماتى طرح اين بازى بزرگ ريخته شده است.»

وى افزود: « اينجانب ضمن اعتراض شديد به روند موجود و تخلفات آشكار و فراوان روز انتخابات هشدار مى‌دهم كه تسليم اين صحنه‌آرايى خطرناك نخواهم شد.»

مهدى كروبى نيز نتايج اين انتخابات را «مضحک» توصيف كرده است و مى گويد: «بديهى است كه نتايج و نهاد برآمده از چنين شمارش آرايى فاقد مشروعيت است و مورد قبول اينجانب نيست.»

وى اظهار داشت: «حتما در مقابل اين مهندسى و تنظيم ناشيانه راى ملت» سكوت نخواهد كرد.

دهمین دوره انتخابات رياست جمهورى كه روز جمعه برگزار شد با استقبال گسترده ايرانيان در داخل و خارج از كشور روبرو شد و به گفته اعضای ستاد انتخاباتی میر حسین موسوی و بر اساس آنچه «نظرسنجی ها از حوزه های رای گیری» خوانده شد، انتظار مى رفت كه آقاى موسوى اكثريت آراء مردم ايران را براى كسب مقام رياست جمهورى كسب كند.

اين انتخابات در حالى برگزار شد كه روز پنجشنبه سيستم ارسال پيامک در ايران قطع شد، سايت هاى اينترنتى نزديک به اصلاح طلبان از سوى كميته فيلترينگ مسدود و به ستاد انتخاباتى مير حسين موسوى در قيطريه تهران نیز حمله شد.

اصلاح طلبان مى گويند در حالى كه در بسيارى از حوزه هاى راى گيرى به دليل استقبال مردم، تعرفه هاى برگ راى تمام شد ولى وزارت كشور حاضر نبود كه كمبود تعرفه ها را جبران كند و اين در حالى است كه بيش از ۵۲ ميليون تعرفه چاپ شده بود.

نحوه اعلام سريع آراء از سوى وزارت كشور قبل از پايان ساعت اخذ راى و انتشار نتايج آن پيش از اعلام رسمى ستاد انتخابات كشور از سوى خبرگزارى هاى نزديک به دولت به گمانه زنى هاى رقباى محمود احمدى نژاد مبنى بر تقلب در راى گيرى دامن زده است.



© 2009تمام حقوق این وب‌سایت بر اساس قانون کپی‌رایت برای رادیو فردا محفوظ است.

http://www.radiofarda.com/articleprintview/1753532.html

شنبه، خرداد ۲۳، ۱۳۸۸

...

بوی گند لجن جمهوری اسلامی را پر کرده است.

موبایلها هم قطع شده، بیشتر سایتها هم فیلتر شده

این مردک هم دارد پشت هم دروغ اضافه می بافد

...

شد سه شب


و این درد که از عصر می کوبد پشت هم


و این نفس ...

و نگرانی مردم...

و بی اعتمادی

و اضطراب...

و کاوه...

جمعه، خرداد ۲۲، ۱۳۸۸

...

زخم را با زخم مرهم کردن است...

22 خرداد 88

این روزها بین مردم هوای دیگری است.
خیابان ها، پلیس ها، حتی دوست ها هوای دیگری دارند.
در تمام این سه سال، هر پلیسی که دیدیم، صحبت هایمان را راجع به حق طلاق و چند همسری و حضانت و ولایت و شهادت و ارث و چه و چه کوتاه کردیم، با اضطراب لبخند زدیم و برگه را بی امضا و یا با امضا از مردم گرفتیم و سریع گم شدیم از خیابان های شهرمان.

در تمام این سه سال، هربار که در خانه هامان راجع به لایحه حمایت از خانواده و حق تابعیت و حق کار و حق ازدواج و حق نفس کشیدن زنان بی اجازه مردی صحبت کردیم، گوش به زنگ در بودیم که باز پشت آیفون به نام بخواندمان، خودش را پلیس امنیت معرفی کند و تهدید کند که اگر مهمانها را از خانه ات بیرون نکنی چنین و چنان.

در تمام این سه سال، هر بار سالنی، مکانی، جایی قرار بود راجع به حقوق بدیهی شهروندی و انسانی مان دور هم جمع بشویم و صحبت کنیم گوش به زنگ بودیم که کی پلیس همه چیز را لغو می کند و چند نفرمان را به جرم اقدام علیه امنیت، فعالیت تبلیغی علیه نظام، تمرد از دستور پلیس، تشویش اذهان عمومی بازداشت می کند و تا چند روز باید در بازداشت باشیم.

فضای این روزها، به تلخی دلم را می فشرد. در جایی زندگی می کنی که خواستن حق برابر با یک مرد امنیت ملی کشورت را می آلاید و یا نه در بهترین حالت پوزخند عصبی دوست را به همراه دارد. و در عوض هر دروغ و هر افشاگری و هر بی مسئولیتی ملی شور و هیجان و شوق مردمی لقب گرفت.
وقتی به قاضی می گوییم ما از نمایندگانمان می خواهیم قوانین را تغییر بدهند، بر سرمان داد می زند که شما چه کاره اید که به نمایندگان که از نخبگان و روشنفکران این مملکت هستند چیزی بگویید. بعد نخبگان و روشنفکران با هم بر سال مال خورده شده مردم، به خطر انداختن امنیت کلی کشور در دورانهای مختلف با گستاخی و بی شرمی افشاگری می کنند و همچنان خیلی از برابری خواهان همچنان زندانند.
شعارها و حرف ها و واکنش های عمومی، در مقابل نحوه خواست صلح آمیز ما، در مقابل خواست مسالمت آمیز ما که به هیچ فرد و گروه و اعتقادی توهین نمی کرده است... و برخورد حکومت با ما...

این چند روز، جلوی ماشین پلیس با مردم راجع به کمپین یک میلیون امضا حرف زدن، نسیمی از امنیت نداشته می آورد که بادش چشم ها را می سوزاند.
این چند روز با مردم حرف زدن در حالی که چندین نفر کنارت جمع می شوند و می ایستند و گوش می دهند و بی هراس با همه شان تک تک حرف می زنی و چشمهایت هزار بار تا دور و نزدیک دنبال ماموران امنیت ملی نمی گردد، حق بدیهی امنیت را به یادت می آورد که مدتهاست شمه ای از آن را هم نچشیده ای. نه در خیابان و نه در آرامش درونی زندگیت.
حالم خوب نیست وقتی کاوه 41 روز بازداشت است و مردم شهرش را نمی بیند که از میزان فشار چه شعارها می دهند، چه حرفها می زنند و با چه لحن هایی همدیگر را توصیف می کنند.
حالم خوب نیست وقتی می بینی که این حکومت و این نظام آرامش در برخورد با مردم را بلد است و شما را نفی می کند در حالی که کتاب خواندن ما در خانه مان هم جرم به شمار می رفت.
حالم خوب نیست وقتی آوای تشکر مردم از نیروی انتظامی را می شنوم و همچنان حضور آن را در زندگی ام دقیقه به دقیقه تحمل می کنم.
حالم خوب نیست وقتی لجبازی جایگزین درک و همراهی است.
حالم خوب نیست وقتی نمی خواهند ببینندمان درحالی که وجود داریم، وقتی ترجیح می دهی نشان بدهی که ...
همیشه فاصله ها را من و ما پر نخواهیم کرد...

دوشنبه، خرداد ۱۸، ۱۳۸۸

كور خوندي

كور خوندي


فكر مي‌كردي زنجيرهاي گرداننده چرخ مخرب كه شل شد ايستاندنش ساده تر مي‌شود


كور خوندي


فكر مي‌كردي دور از چرخيها به ايستاندنش همراه مي‌شوند


كور خوندي


فكر مي‌كردي له شدگي بخشي از پروسه ايستاندن است كه درمان مي‌شود


كور خوندي


هر لحظه كه بخواهي دوباره سرپا بايستي، بي‌مقاومت در برابر چرخ يا با مقاومت، تو اولين هدف چرخ هستي براي رد شدن از رويت

فقط براي اينكه يادت بماند كه كور خوندي

چهارشنبه، خرداد ۱۳، ۱۳۸۸

جلوه كاوه

بيش از يك ماه مي‌شود كه خودم از اينجا گم شده‌ام.

به دوستي مي‌گفتم، وقتي در شرايط ناامني مطلق باز نقطه‌هايي، ‌تكه‌هايي، ‌دوستهايي براي اطمينان كردن داري...گرفتار آمدن همان دوستها در شرايط نا امني مطلق بر احساس امنيت نداشته ات چنان محكم لگد مي‌فشارد كه نفس به شماره مي‌افتد.


ديدن مادر- پدر كاوه بوديم كه كاوه از بند عمومي مردان اوين زنگ زد. بعد از حال و احوال و خوش بش سرحالش اولين سوالش اين بود كه از مغيثه (قاضي دادگاه پرونده‌ام) چه خبر؟

نمي‌دانستم بخندم يا گريه كنم؟ موضوع را عوض كردم از بازجويي و وضعيتش پرسيدم و ... و باز با اين سوال تمام كرد كه پرستو جواب اعتراض حكمت چي شد؟

فردا صبحش جلوه از بند عمومي زنان اوين تماس مي‌گيرد، خوشحالي صدايش برق مي‌زند و معلوم مي‌شود كه بالاخره بعد از يك ماه اجازه ملاقات نيم ساعته با كاوه را دادند و همديگر را ديدند و سراغ از صداي كتك و ضرب و شتم همديگر موقع بازجويي گرفتند و ...

بعد از خبر ديدارش سوال بعدي جلوه هم همين است: به كاوه كه نگفتي به من مي‌گويي جواب اعتراضت چي شد؟
و در جواب اعتراض من كه الان وقت اين حرفها نيست و حالا شما بياييد بيرون و بعد حكم من، ‌مي‌گويد نه ديگر من و تو هم پرونده اي شديم تا راضي كند من را كه خبري بدهم.



هر دو بلاتكليف 30 روز است در زندانند و اولين سوالشان راجع به حكم من است.


ياد حرفهاي پوچ مي افتم.

ياد دوستهايي مي‌افتم كه نه در ناامني اماني دارند و نه درامنيت شاديي.

ياد ادعاهاي بزرگ و دهن پركن نخبگي و مردم-بآوري و فرهنگ مي‌افتم.

ياد دوستهايي مي‌افتم كه اين چند ماه، حتي از يك تماس كوچك،‌ يك ديدار كوچك با من هم واهمه داشتند مبادا كه پاي آلودن امنيت ملي كشور توسط من گوشه دامنشان را بگيرد و از حرفها و بحث‌هاي آزادي و دموكراسي‌شان باز بمانند.

ياد حرفهاي پوچ.... ياد... ياد..

سه‌شنبه، خرداد ۱۲، ۱۳۸۸

اعتراض به بازداشت های خشن و غیر قانونی 1 می

به ادامه بازداشت فعالان کارگری و کمپینی پایان دهید

جمعه 11 اردیبهشت 1388 مصادف با روز جهانی کارگر گردهمایی مسالمت آمیزی که قرار بود به دعوت تشکل های کارگری در پارک لاله برگزار شود، پیش از شروع به خشونت و بازداشت کشیده شد. در میان بازداشت شدگان مردم رهگذر، کارگران، دانشجویان و فعالان کارگری و همچنین برخی از فعالان کمپین یک میلیون امضا حضور داشتند. در حالی که طبق اصل 27 قانون اساسی حتی برگزاری تجمعات مسالمت آمیز منع قانونی ندارد.

برخی از بازداشت شدگان روز جهانی کارگر به "تبانی برای شرکت در تجمع"، "اقدام علیه امنیت" و "اخلال در نظم عمومی" متهم شده و اکنون به قید کفالت و وثیقه آزاد شده اند اما بسیاری دیگر همچنان در بازداشت بسر می برند. بنا بر اظهارات خانواده زندانیان، بازداشت شدگان در بند 240، تحت بازجویی همراه با اعمال خشونت (از جمله لگد زدن به شکم و پهلو ها، زدن سیلی و مشت به صورت، کوبیدن زندانی به دیوار و و ضرب و شتم طولانی مدت ) قرار گرفته اند، طی روزهای اخیر با توجه به انتقال آنان به بند عمومی، برخی از آنان را مجددا به بند 209 و 240 منتقل کرده و مورد ضرب وشتم قرار می دهند.

به رغم ابراز نگرانی های بسیار خانواده ها و ارسال شکایت نامه هایی از سوی آنها به دفتر رئیس قوه قضائیه، کمیسیون اصل نود، کمیسیون امنیت ملی و... هیچ توضیح و پاسخ روشنی در مورد وضعیت افراد بازداشتی داده نشده است. بر اساس اظهارات خانواده ها از میان مردان بازداشتی حدود 20 نفر همچنان در زندان اند و از میان فعالان کمپینی، کاوه مظفری همچنان در بازداشت بسر می برد و گفته می شود که زیر فشار روحی و فیزیکی بسیار بوده است.

جلوه جواهری را با آنکه در زمان برگزاری مراسم در پارک حضور نداشت در ساعات بامدادی 12 اردیبهشت در منزل مسکونی اش بازداشت کردند. همسر او ، کاوه مظفری در روز 11 ازدیبهشت پیش از شروع مراسم روز کارگر در پارک لاله بازداشت شده بود و وقتی ماموران با یک حکم بازرسی بدون عنوان (طبق گفته مظفری) به همراه وی برای تفتیش منزل مراجعه کردند جواهری را نیز به زور و بدون حکم بازداشت با خود بردند و سپس در خانه را نیز پلمب کردند. با آنکه همه زنان بازداشت شده در روز جهانی کارگر آزاد شدند، و علاوه بر این بازجویان پرونده به جواهری گفته بودند که او به اشتباه بازداشت شده اما وی را همچنان در حبس غیر قانونی نگه داشته و به بازجویی از وی و همسرش به خاطر فعالیت در کمپین ادامه می دهند و نیز آنها را ضمن اتهام زنی های بی اساس تحت فشار قرار داده اند.

ما امضا کنندگان این بیانیه از مسئولان قضایی کشور به ویژه رئیس قوه قضائیه، خواهان تضمین امنیت جسمی و روانی بازداشت شدگان و پایان دادن به شکنجه های روحی و روانی بر زندانیان و نیز، تبرئه همه متهمان روز جهانی کارگر و آزادی بی قید وشرط کلیه فعالان مدنی از جمله دو فعال کمپین یک میلیون امضا جلوه جواهری و کاوه مظفری هستیم



بیانیه اعتراضی بیش از 800 نفر برای آزادی فعالان کمپینی: جلوه جواهری و کاوه مظفری و فعالان کارگری

سه‌شنبه، خرداد ۰۵، ۱۳۸۸

بازگشت وحشيگيري با فعالان مدني

ديگر مصلحتي وجود ندارد.

بازداشتي‌هاي روز كارگر را دارند زير شكنجه مي‌‍زنند و به زور اعتراف مي‌گيرند.

كاوه خيلي تحت فشار است و بارها مورد ضرب و شتم قرار گرفته است.

...

امیر بعد از خستگی های زندان، آزاد پیشمان است.


جلوه

کاوه

...

یکشنبه، خرداد ۰۳، ۱۳۸۸

دوشنبه، اردیبهشت ۲۸، ۱۳۸۸

جمعه، اردیبهشت ۲۵، ۱۳۸۸

این دومین جمعه بدون دوستان است

تا 6 صبح مقاومت کردم...


اما در عوض هجوم آورد.

وقتی بیدار شدم از حسرت و دلتنگی خواب به هق هق افتادم.