اولي _ يك سنگ كوچك كه هم كمي گرد باشد و هم سبك. جوري نشانه ميگيري كه روي سطح آب حركت كند. مثلن يك حركت، دو حركت،سه حركت روي آب بخورد و بلند بشود و دوباره روي آب بخورد.
دومي _ عجب دايرههاي كوچك قشنگي روي آب ميسازد!
سومي _ يكي ديگر!
اولي _ ( به چهارمي) يكي هم تو امتحان كن.
پنجمي _ عجب لذتي دارد سنگ پرت كردن تو آب! همين شالاپي كه صدا ميدهد و موجي كه ايجاد ميكند و گاه آبي كه ميپاشد، احساس هيجان انگيزي دارد.
دومي _ ا.... سنگت به من خورد!!!
چهارمي _ چه جالب! تو هم مثل آب يكدفعه آشفته ميشوي و صدا ميدهي. منتهي به جاي شالاپ، ميگويي ا.... .
ششمي _ چي؟ چه صدايي ميدهد؟ بگذار من هم امتحان كنم!
هفتمي _ حالا من!
هشتمي _ بگذار ببينم اگر كمي بزرگتر باشد، صدايت چه فرقي ميكند؟!
همه ميخندند.
اولي _ ببين! اين تيزترهايش يك صداي جيغ مانند ِ نازي هم اضافه ميكند، امتحان كن!
سومي _ حالا تكان هم ميخورد!
ششمي _ خم ميشود!
هشتمي_ ميپيچد!
پنجمي _ چه جالب!
هفتمي _ اين يكي حالش را جا آورد!
ششمي _ افتاد!
هشتمي _ از صورتش هم خون ميآيد.
اولي _ چه خوشگل ميشود اينطوري!
پنجمي _ الآن به جلو خم شده است. يكي بزني كمرش صاف ميشود.
سومي _ مثل كنترل از راه دور؟؟!
پنجمي _ آها ديدي گفتم صاف ميشود؟!
ششمي _ ا... اين وري خم شد حالا كه ...
چهارمي _ اين يكي ديگر كلن خاموشش ميكند چند دقيقه....
همه با هم ميخندند.
نهمي _ (صدا از دور) بيآييد ببينيد چي پيدا كردم اينجا!!!
سومي _ اصلن پيشنهاد كي بود بيآييم اينجا بازي؟
جمع پراكنده ميشوند.
دومي _ عجب دايرههاي كوچك قشنگي روي آب ميسازد!
سومي _ يكي ديگر!
اولي _ ( به چهارمي) يكي هم تو امتحان كن.
پنجمي _ عجب لذتي دارد سنگ پرت كردن تو آب! همين شالاپي كه صدا ميدهد و موجي كه ايجاد ميكند و گاه آبي كه ميپاشد، احساس هيجان انگيزي دارد.
دومي _ ا.... سنگت به من خورد!!!
چهارمي _ چه جالب! تو هم مثل آب يكدفعه آشفته ميشوي و صدا ميدهي. منتهي به جاي شالاپ، ميگويي ا.... .
ششمي _ چي؟ چه صدايي ميدهد؟ بگذار من هم امتحان كنم!
هفتمي _ حالا من!
هشتمي _ بگذار ببينم اگر كمي بزرگتر باشد، صدايت چه فرقي ميكند؟!
همه ميخندند.
اولي _ ببين! اين تيزترهايش يك صداي جيغ مانند ِ نازي هم اضافه ميكند، امتحان كن!
سومي _ حالا تكان هم ميخورد!
ششمي _ خم ميشود!
هشتمي_ ميپيچد!
پنجمي _ چه جالب!
هفتمي _ اين يكي حالش را جا آورد!
ششمي _ افتاد!
هشتمي _ از صورتش هم خون ميآيد.
اولي _ چه خوشگل ميشود اينطوري!
پنجمي _ الآن به جلو خم شده است. يكي بزني كمرش صاف ميشود.
سومي _ مثل كنترل از راه دور؟؟!
پنجمي _ آها ديدي گفتم صاف ميشود؟!
ششمي _ ا... اين وري خم شد حالا كه ...
چهارمي _ اين يكي ديگر كلن خاموشش ميكند چند دقيقه....
همه با هم ميخندند.
نهمي _ (صدا از دور) بيآييد ببينيد چي پيدا كردم اينجا!!!
سومي _ اصلن پيشنهاد كي بود بيآييم اينجا بازي؟
جمع پراكنده ميشوند.
اين طرح كلي يك داستان يا شايد يك نمايشنامه است. اگر نظرتان را بنويسيد،ميفهمم كجاهايش ابهام دارد. متشكرم.
۵ نظر:
سلام
خوبی؟
من اونقدرها وارد نیستم تو این قضایا ولی دوست دارم و می خوونم و لذت می برم...
حال و هوای نمایشنامه رو بیشتر القا می کنه... البته داستان ها مینی مالیسی هم این طوری می شه باشه و حال و هوای مدرن به خودش می گیره (نمی گویم پست مدرن چون تو اون حال نمی بینمش)ولی من پیشنهاد می کنم که برای نمایشنامه با یه سری تغییرها در پرداخت ها بنویسش... فکر جخوف یه خورده قاطی شاکله ی داستان یا نمایشنامه ایت و تا حدودی کامل نیست و ... امیدوارم که پا رو زیادی از گلیم خودم درازتر نکرده باشم...
پیروز باشید...
متشكرم محمد عزيز كه نظرت را نوشتي. اما جداي از پرداخت كه حالا خيلي كار دارد، چون گفتم كه اين فقط يك طرح كلي است، ميخواهم ببينم محتوا چه چيزي را تو ذهنتان القا ميكند؟ ميخواهم بدانم چقدر با چيزي كه تو ذهنم بود فاصله دارد؟
مي خواهم ببينم نظرتان راجع به مفهوم داستان چي است؟ يا اصلن چيز قابل دركي هست يا نه همه چيز ابهام دارد؟
در مورد ایمیل قبلیم بهتون ایمیل زدم...
دیشب بهتون میل زدم ندیدید؟
در آستانه مرداد ماه هستيم. مرداد ماه يادآور هولناك ترين جنايت در تاريخ معاصر ايران است. كشتار هزاران زنداني سياسي به فرمان خميني. جنايتي كه اعتراض منتظري را نيز برانگيخت و همين اعتراض زمينه ساز بركناري او از سمت قائم مقامي رهبري شد. چندي پيش نيز اكبر گنجي به هنگام دريافت جايزه قلم طلايي در مسكو اعلام كرد كه اين جايزه را به زندانيان سياسي كه در سال 67 قتل و عام شدند تقديم مي كند. پيرامون اين جنايت سخن هاي بسياري گفته شد. در سال 1379 نيز با انتشار خاطرات آيت الله منتظري ابعاد جديدي از اين فاجعه آشكار گرديد. قتل و عام 67 داستان رويارويي آرزوهاي نيك انديشانه ي انسانهايي است كه دل در گرو آرماني عدالت خواهانه نهاده بودند با شقاوت عريان قدرت پرستاني جنايتكار.
و دردناك تر از اين وحشيگري عريان، سكوت جامعه است..................
باشد كه روزي نه چندان دور عاملان اين قتل و عام پاسخگوي اعمال خود باشند.........
ارسال یک نظر