دوشنبه، شهریور ۲۳، ۱۳۸۸

تجاوز در راستاي جلوگيري از تضعيف رهبري

از آنجايي كه دادستان جديد تهران ديشب فرمودند كه اين دختره كه بهش تجاوز شده چند بار از خانه رفته بيرون( لابد بي‌خبر) و اين استدلال قوي يعني اين كه حقش بوده و بايد به چنين دخترهايي تجاوز بشود آن هم توسط ماموران ... نظام، من در ادامه پست قبل متنبه شدم و يك دفعه متوجه شدم كه اين ماموران... نظام چقدر نجيبند كه تا به حال اينقدر به ما كم تجاوز كرده‌اند.

من عادت ندارم از خانه كه بيرون مي‌روم جز "دارم مي‌روم بيرون" توضيح ديگري اضافه كنم. بنابراين هر بار من از خانه خارج مي‌شوم در واقع بدون اينكه خودم چندان آگاه باشم، دارم فرار مي‌كنم.
بنابراين به ازاي هر بار از خانه بيرون رفتنم مستوجب تجاوز توسط ماموران... نظام هستم.

برادرها بجنبيد كه بهشت دارد پر مي‌شود از همكارهاي پركارتان.
***
كيفرخواست امروز هم كه از بقيه روزها نشاط آور تر بود.
فكر كن مي‌گويند اين چهار تا آدم كه البته نامشان علني نيست و يك مشت حروف الفبا هستند، چند نفري با هم رهبري را تضعيف كردند. اگر واقعن كار همين چند نفر آدم بوده كه دست مريزاد عالي است. چطور توانستند رهبري به آن محترمي و گندگي و مشروعي و قدري را تضعيف كنند؟
اگر هم كه رهبري يك جورايي همچنين هم قدر نبوده كه با يك باد زبانم لال تضعيف بشود كه باز هم دست مريزاد به اينها.
ما را باش چه ساده فكر مي‌كرديم روش حكومت داري و رفتار و سركوب اين چند ده ساله و قانونگريزي شخص شخيص رهبري و كلي چيزهاي قلمبه سلنبه ديگر رهبري را چيز، تضعيف كرده است يا نه شما بخوانيد تضعيف مي‌كند.

چقدر اين روزها هوا خوب است. آدم هي از خامي در مي‌آيد.

هیچ نظری موجود نیست: