شهرزاد! بلند باد تخيل زنانهات منجي عدل!
آن همه هوش و آن همه قدرت تخيل اگر شهرزاد را شهرزاد نكرده است پس چه چيز توانش ميداد كه شبها و شبها و شبها عاشقانه زير گوش ظالمانه قصه بگويد تا هزار و هزار و هزار جوان ايراني به آزادگي به در برند و سرفرازي؟
نوشين جان! امشب
داستان تخيل زنانهمان را كه از تو شنيده بودم براي خودم چندين و چند باره تخيل ميكنم.
تمام ذهن من پر است از زناني كه با تخيلشان عاشق كسي ميشوند كه ميدانند قصه هزار و يك شب، براي رساندن او به معشوقگيشان لازم است ولي براي آزادگي جوانان ايران، با تخيل معشوقشان را ميپرورند تا عاشقي كنند، عاشقيي در خور.
تمام خاطرات من دوره ميشود از دختراني كه هزاره باره غرورشان بر سرشان شكسته شد، به جرم عشقورزي و تخيلشان به جاي معشوق، غرور را براي چندهمين بار ترميم كرد، مبادا غرور جوانان ايران را لگد مال كنند.
من لمس كردهام حس زناني را كه غرور، خودخواهي يا هر چيز ديگر كه تو ميخواهي اسمش را بگذاري آنها را از جايگاه عاشق شدگي حذف كرده است.
من شنيدهام صداي زناني را كه از سيلي طلاق احساسي برگشتهاند.
من ديدهام دختراني را كه با هزار توجيه مدرن و سنتي، هيچ وقت خود خودشان را از دهان معشوق نشنيدهاند.
من صداهايي را كه همچنان معشوق را ميخواند، جسمي را كه همچنان گلوله شده در آغوش تخيل همسر ميخوابد، و حسي را كه همچنان تواناييها را در بر معشوق تخيلي ميخراماند لمس كردهام.
تمام زنان و دختراني كه تخيلشان حتي تخيلشان ديگر هيچ وقت نام معشوق را از ذهن رد نميكرد. و تخيلشان حتي تخيلشان هيچ جايي براي معشوق متصور نميشد.
اما شهرزاد! تو بگو آنجا كه تخيل زنانه معشوق را اخراج كند، من و دختران در تخيلمان به جاي جاي خالي معشوقي كه تخيلمان معشوقش ميكرد، چه بگذاريم؟
ما با پدرانمان چاي مينوشيم و مطيعانه به گور ميرويم براي زنده به گور شدن، چون معشوقهاي تخيلي ما، از روز اول گفته بودند كه حساب ما و عشقمان با فرهنگ و پدرانمان پاي خودمان است. آنها هم كه هيچ وقت هرگز كلمهاي از عشق نياوردند كه مبادا سنگريزهاي از خاك گورمان به گرد پايشان بگيرد. حالا چه فرق ميكند با چه توجيهي؟؟؟ سنتي يا مدرن! من و تو كه ميدانيم!
شهرزاد! قصه خواهم ساخت در عدم معشوق حتي در تخيلم از هزاران مني كه در غرور و خودشيفتگي و ترس يا در جهالت و تعصب و فقر، زنده به گور شدند؛ سوزانده شدند؛ سنگسار شدند يا به طرز مدرني بايكوت شدند براي دخترانم كه از هوش و شجاعت وارث بر حقتواند براي فرداهاشان.