دوشنبه، اسفند ۲۴، ۱۳۸۸
یکشنبه، اسفند ۲۳، ۱۳۸۸
تلخ 4
كبود شد بيخود و بي جهت
خونمردگي زير پوست لابلاي مويرگ ها
پيچ گشتي دو سو از دستم در رفت و كف دستم فرود آمد باز يك شكاف ديگر
من من ميكنم و به جاي يك كلمه يك جمله مي گذارم
شده آرزو كني كاش فلاني را ميگرفتند تا ياد بگيرد برايت نصايح نستوه نسرايد؟
شنبه، اسفند ۲۲، ۱۳۸۸
تلخ 3
تاجزاده هم آمد.
با آن استقامت، با آن آزادگي، با آن صلابت.
با هر آزادي بغض ميكنم به تعداد آدمهايي كه در زندانند.
عاطفه نبوي از 25 خرداد در زندان است.
شيوا هنوز مقاوم است و زنداني.
بهاره هدايت در زندان مانده است.
اميد به بازداشتش اعتراض كرده است و باز تمديد شده است.
محبوبه كرمي بيدليل و بي اتهامي مشخص در زندان است.
كاوه كرمانشاهي در زندان كردستان است.
و
و
و
...
با آن استقامت، با آن آزادگي، با آن صلابت.
با هر آزادي بغض ميكنم به تعداد آدمهايي كه در زندانند.
عاطفه نبوي از 25 خرداد در زندان است.
شيوا هنوز مقاوم است و زنداني.
بهاره هدايت در زندان مانده است.
اميد به بازداشتش اعتراض كرده است و باز تمديد شده است.
محبوبه كرمي بيدليل و بي اتهامي مشخص در زندان است.
كاوه كرمانشاهي در زندان كردستان است.
و
و
و
...
تلخ 2
تو چشمهايم نگاه مي كند و ميگويد آخر براي چي؟ مگر چي شده بود؟ از چي خسته شدي؟
و گريه گريه گريه
و تمام حرفها را براي چندمين بار قورت ميدهم.
فقط ميگويم با اين كارها هم اعصاب خودت را خرد ميكني هم اعصاب من را.
( تو ذهنم مزمزه مي كنم كه الان وقت ندارم اعصابم خرد بشود، الان وقت ندارم با اعصاب خرد اجراي تصميم را سخت تر كنم، الان همين تصميم به اندازه كافي هزينه دارد نبايد بيماري چيز ديگري را اضافه كند.)
هر يك چيز كوچكي كه برميدارم ميگويد 2-3 روز برو بعد اگر توانستي (و اين را طوري ميگويد كه خودش را اميدوار كند كه نميتوانم، گرچه ميداند هيچ راهي تا وسط نرفته ام)... اينها را نبر ديگر
و گريه گريه گريه
و تمام حرفها را براي چندمين بار قورت ميدهم.
فقط ميگويم با اين كارها هم اعصاب خودت را خرد ميكني هم اعصاب من را.
( تو ذهنم مزمزه مي كنم كه الان وقت ندارم اعصابم خرد بشود، الان وقت ندارم با اعصاب خرد اجراي تصميم را سخت تر كنم، الان همين تصميم به اندازه كافي هزينه دارد نبايد بيماري چيز ديگري را اضافه كند.)
هر يك چيز كوچكي كه برميدارم ميگويد 2-3 روز برو بعد اگر توانستي (و اين را طوري ميگويد كه خودش را اميدوار كند كه نميتوانم، گرچه ميداند هيچ راهي تا وسط نرفته ام)... اينها را نبر ديگر
سهشنبه، اسفند ۱۸، ۱۳۸۸
امنيت شغلي
از آن حقوقي كه حدود 50% كمتر از مردان ميگيري،
وقتي ميفتي گوشه بيمارستان و بيمه بايد پولش را بدهد همان نصف را هم نصف ميدهد چون تو زني.
منیره نوبخت،رئيس شوراي فرهنگي ـ اجتماعي : كاهش ساعتكاري زنان ناامني شغلي نميآورد!
داريم از اين فضاي امن كاري حضييييي ميبريم كه نگو
وقتي ميفتي گوشه بيمارستان و بيمه بايد پولش را بدهد همان نصف را هم نصف ميدهد چون تو زني.
منیره نوبخت،رئيس شوراي فرهنگي ـ اجتماعي : كاهش ساعتكاري زنان ناامني شغلي نميآورد!
داريم از اين فضاي امن كاري حضييييي ميبريم كه نگو
دوشنبه، اسفند ۱۷، ۱۳۸۸
8 مارس 88
آي انسان ها
اين دو تا سايت را دريابيد و به زن بودن در ايران بينديشيد:
شروط ضمن عقد
تا قانون خانواده برابر
اين دو تا سايت را دريابيد و به زن بودن در ايران بينديشيد:
شروط ضمن عقد
تا قانون خانواده برابر
یکشنبه، اسفند ۱۶، ۱۳۸۸
اميد
اميد خوارزميان از روز 19 بهمن صبح بازداشت شده است.
در اين 27 روز اميد هيچ ملاقاتي نداشته است.
خبر بازداشتش در هيچ سايت و خبرگزاري منتشر نشده است.
جز يك بار ديگر با خانه تماس نداشته است.
اتهامش مشخص نيست.
اميد در هيچ حزب و گروهي فعال نبوده است.
به هيچ اقليت ديني معتقد و وابسته نبوده است.
خانواده اش هيچ سابقه ي سياسي و يا بازداشت و يا اعدام نداشته اند.
اما هيچ دوستي خانواده را راضي نميكند كه خبرش را منتشر كنند.
خانواده هيچ دسترسي به جايي و كسي ندارند.
حتي پدر اميد در سفر خارج از كشور است و بي خبر از وضعيت اميد.
كاش قبل از هر كاري خانواده ها را با خبرسازي و تاثير آن آشنا ميكرديم.
در اين 27 روز اميد هيچ ملاقاتي نداشته است.
خبر بازداشتش در هيچ سايت و خبرگزاري منتشر نشده است.
جز يك بار ديگر با خانه تماس نداشته است.
اتهامش مشخص نيست.
اميد در هيچ حزب و گروهي فعال نبوده است.
به هيچ اقليت ديني معتقد و وابسته نبوده است.
خانواده اش هيچ سابقه ي سياسي و يا بازداشت و يا اعدام نداشته اند.
اما هيچ دوستي خانواده را راضي نميكند كه خبرش را منتشر كنند.
خانواده هيچ دسترسي به جايي و كسي ندارند.
حتي پدر اميد در سفر خارج از كشور است و بي خبر از وضعيت اميد.
كاش قبل از هر كاري خانواده ها را با خبرسازي و تاثير آن آشنا ميكرديم.
شنبه، اسفند ۱۵، ۱۳۸۸
تكه هاي از پيام تبريك زهرا رهنورد به مناسبت 8 مارس
جنبش سبز تبلور آرمانهای هر انسان آزاده و عدالت طلبی است .و جنبش سبز به خاطر همین آرمانهای والای انسانی و اخلاقی است که زنان را ارج می نهد و نقش بزرگ آنان را در طول تاریخ بشری و در تاریخ ملی و اسلامی ایران قدر می شناسد .زنان پیوسته در تاریخ مبارزات آزادی خواهانه همپای مردان درسرنوشت ملی و انسانی بشری سهمیم بوده اند.
هشتم مارس(هفده اسفند) ،روزجهانی زن در پیش است . جنبش سبز اهمیت این روز بزرگ را می شناسد و می داند چه رنج ها و نامرادی هایی که زنان تحمل کردند تا عصاره مطالبات آنان در این روز رخ نمود و برگی پرشکوه و زرین به فهرست پویش های تعالی خواهانه ، آزادی خواهانه و مساوات طلبانه افزود....
اما امروز ، زنان پیشتاز در جنبش سبز ، حیرت زده همچنان شاهد نگاه ها، رفتارها و قوانین تبعیض خواهانه ای هستند که نقاب زده ، هر روز در گوشه ای مطرح می شوند. گویی برای هر یک از مطالبات به حق زنان برای کسب آزادی و رفع تبعیض پاسخی متضاد در آستین نیروهای واپس گرا و حاکمیت پنهان شده و در موعد مساعد روی میز محکمه گذاشته می شود ...
در این دنیای مدرن و پیچیده فهرست شگفت انگیزی پیش روی ماست ، مالامال از ظلم و تبعیض و بی عدالتی به بهانه حمایت از خانواده ، قانون چند همسری مطرح می شود. توجه کنید اینک زمانه کمون اولیه نیست بلکه دنیای امروزیست ، دنیای فردیت ها دنیای عشق و محبت یک زن و یک مرد به یکدیگر ،دنیای فرزندانی که به آغوش یک پدر و یک مادر نیازمندند .و نه یک پدر و چندین مادر ، راستی آیا لازم
است برای ایجاد یک نظام هدونیستی لذت گرا قانون تدوین شود، پیشنهاد این است که لذت گرایان را به حال خود بگذارید! آنان کار خود را خوب بلدند....
به رسانه ملی بیاموزید از ارائه الگوی رفتاری زن سلیطه بد اخلاق ، زن مطیع ، زن سلطه طلب دست بردارند و زنان واقعی را که در سرزمین ما عزت و عظمت آفریدند الگوسازی کنند ....
دیه نامساوی زن و مرد ،قوانین تبعیض آمیز مربوط به طلاق و تابعیت ،سن پایین مسوولیت کیفری برای دختران و …آیا روح وانسانیت و جسم زن را خدا نیافریده؟ مطمئنم که مردان آزاده کشورمان نیز از این تبعیض ها رنج می برند و سر افکنده اند .مشکل قانونی حضانت مادران ، صحنه زجر آور دیگری است که به قول سعدی دلی از سنگ بباید به سر راه فراق تا تحمل کند ، آن روز را که مادر از فرزند جدا می شود....
زنان روزنامه نگار زنان مبارز ، زنانی که در کوچه و خیابان و در عرصه های مختلف از فعال جنبش زنان تا فعال حقوق بشر و کودکان، زنان کارگر و زنان معلم ،همه و همه مصمم و استوار گام برمی دارند و از تحمل زندان و دیگر تهدیدها و مشقت ها نیز هراسی ندارند. کدام را بگویم؟
لينك كامل اين پيام در كلمه موجود است كه ظاهرن فيلتر است.
هشتم مارس(هفده اسفند) ،روزجهانی زن در پیش است . جنبش سبز اهمیت این روز بزرگ را می شناسد و می داند چه رنج ها و نامرادی هایی که زنان تحمل کردند تا عصاره مطالبات آنان در این روز رخ نمود و برگی پرشکوه و زرین به فهرست پویش های تعالی خواهانه ، آزادی خواهانه و مساوات طلبانه افزود....
اما امروز ، زنان پیشتاز در جنبش سبز ، حیرت زده همچنان شاهد نگاه ها، رفتارها و قوانین تبعیض خواهانه ای هستند که نقاب زده ، هر روز در گوشه ای مطرح می شوند. گویی برای هر یک از مطالبات به حق زنان برای کسب آزادی و رفع تبعیض پاسخی متضاد در آستین نیروهای واپس گرا و حاکمیت پنهان شده و در موعد مساعد روی میز محکمه گذاشته می شود ...
در این دنیای مدرن و پیچیده فهرست شگفت انگیزی پیش روی ماست ، مالامال از ظلم و تبعیض و بی عدالتی به بهانه حمایت از خانواده ، قانون چند همسری مطرح می شود. توجه کنید اینک زمانه کمون اولیه نیست بلکه دنیای امروزیست ، دنیای فردیت ها دنیای عشق و محبت یک زن و یک مرد به یکدیگر ،دنیای فرزندانی که به آغوش یک پدر و یک مادر نیازمندند .و نه یک پدر و چندین مادر ، راستی آیا لازم
است برای ایجاد یک نظام هدونیستی لذت گرا قانون تدوین شود، پیشنهاد این است که لذت گرایان را به حال خود بگذارید! آنان کار خود را خوب بلدند....
به رسانه ملی بیاموزید از ارائه الگوی رفتاری زن سلیطه بد اخلاق ، زن مطیع ، زن سلطه طلب دست بردارند و زنان واقعی را که در سرزمین ما عزت و عظمت آفریدند الگوسازی کنند ....
دیه نامساوی زن و مرد ،قوانین تبعیض آمیز مربوط به طلاق و تابعیت ،سن پایین مسوولیت کیفری برای دختران و …آیا روح وانسانیت و جسم زن را خدا نیافریده؟ مطمئنم که مردان آزاده کشورمان نیز از این تبعیض ها رنج می برند و سر افکنده اند .مشکل قانونی حضانت مادران ، صحنه زجر آور دیگری است که به قول سعدی دلی از سنگ بباید به سر راه فراق تا تحمل کند ، آن روز را که مادر از فرزند جدا می شود....
زنان روزنامه نگار زنان مبارز ، زنانی که در کوچه و خیابان و در عرصه های مختلف از فعال جنبش زنان تا فعال حقوق بشر و کودکان، زنان کارگر و زنان معلم ،همه و همه مصمم و استوار گام برمی دارند و از تحمل زندان و دیگر تهدیدها و مشقت ها نیز هراسی ندارند. کدام را بگویم؟
لينك كامل اين پيام در كلمه موجود است كه ظاهرن فيلتر است.
سهشنبه، اسفند ۱۱، ۱۳۸۸
word finding
بالاخره سمينار برگزار شد.
چند تا كلمه را پيدا نكرده باشم خوب است؟
4-5-10...؟
ولش كن مهم نيست چند تا. اما سرعت حرف زدنم را سعي كردم بالا ببرم كه لغات گم شده تويش پيدا نشود و به محض پيدا كردن واژه ها دوباره جمله را تكرار كردم.
به صورت آقايون مهندس هم طوري نگاه ميكردم كه مثل شاگردها بقيه جمله ام را خودشان كامل كنند.
خلاصه اينكه اين دفعه جواب داد.
گرچه بعدش آنقدر به مغزم فشار آورده بودم كه ديگر داشت از تخم چشمهايم در ميآمد.
ولي جالب ترين قسمت اين بود كه مدير سمينار گفت خانم مهندس پس با اجازه تون براي سال ديگر هم برنامه هايي براي سمينارهاي ديگر را ميگذاريم.
ميخواستم بهش بگويم يادت باشد اين بار با تاريخ هاي بستري من چك كني.
چند تا كلمه را پيدا نكرده باشم خوب است؟
4-5-10...؟
ولش كن مهم نيست چند تا. اما سرعت حرف زدنم را سعي كردم بالا ببرم كه لغات گم شده تويش پيدا نشود و به محض پيدا كردن واژه ها دوباره جمله را تكرار كردم.
به صورت آقايون مهندس هم طوري نگاه ميكردم كه مثل شاگردها بقيه جمله ام را خودشان كامل كنند.
خلاصه اينكه اين دفعه جواب داد.
گرچه بعدش آنقدر به مغزم فشار آورده بودم كه ديگر داشت از تخم چشمهايم در ميآمد.
ولي جالب ترين قسمت اين بود كه مدير سمينار گفت خانم مهندس پس با اجازه تون براي سال ديگر هم برنامه هايي براي سمينارهاي ديگر را ميگذاريم.
ميخواستم بهش بگويم يادت باشد اين بار با تاريخ هاي بستري من چك كني.
دوشنبه، اسفند ۱۰، ۱۳۸۸
روزمرگي
روي برگه گرفتن جواب آزمايش نوشته است:
در تاريخ جواب دهي بين ساعت 17 تا 19:30 مراجعه كنيد.
ساعت 3-4 دقيقه از 5 عصر گذشته است.
كسي كه پشت تلفن جواب ميدهد، بعد از چك كردن شماره پذيرش و نام ميگويد: ساعت 6 (عصر) آماده ميشود.
حدود 5 دقيقه بعد آنجاييم.
تو برگه ها ميگردد و با تعجب ميگويد "همين الان زنگ زديد، با هواپيما آمديد؟" و جواب آزمايش را حاضر شده تحويل ميدهد، من بيشتر از او تعجب مي كنم كه پس چرا...
حتي پشت تلفن، حتي براي آدمهاي ناآشنا تاخير ايجاد كردن هم ... از آن كارهاي عجيب ايراني ها شده است.
در تاريخ جواب دهي بين ساعت 17 تا 19:30 مراجعه كنيد.
ساعت 3-4 دقيقه از 5 عصر گذشته است.
كسي كه پشت تلفن جواب ميدهد، بعد از چك كردن شماره پذيرش و نام ميگويد: ساعت 6 (عصر) آماده ميشود.
حدود 5 دقيقه بعد آنجاييم.
تو برگه ها ميگردد و با تعجب ميگويد "همين الان زنگ زديد، با هواپيما آمديد؟" و جواب آزمايش را حاضر شده تحويل ميدهد، من بيشتر از او تعجب مي كنم كه پس چرا...
حتي پشت تلفن، حتي براي آدمهاي ناآشنا تاخير ايجاد كردن هم ... از آن كارهاي عجيب ايراني ها شده است.
یکشنبه، اسفند ۰۹، ۱۳۸۸
خط قرمز
نفهميدم چرا با صورت آمده بود در زندگي شخصي مان...
و نفهميدم چرا اين همه به هم مي بافت تا از ته توي چيزي كه به او مربوط نبود سر دربيآورد...
و نفهميدم چرا اين همه به هم مي بافت تا از ته توي چيزي كه به او مربوط نبود سر دربيآورد...
شنبه، اسفند ۰۸، ۱۳۸۸
سميه آزاد
هيچ پنجشنبه اي نميتوانست مثل 6 اسفند دلچسب باشد.
در آغوش گرفتن سميه بعد از نزديك به 70 روز بازداشت، خيلي جانانه بود.
روزهاي بازداشت سميه خيلي مظلومانه و در عين حال پر مقاومت بود به نظر من.
از دوست داشتني ترين آزادي ها بود.
در آغوش گرفتن سميه بعد از نزديك به 70 روز بازداشت، خيلي جانانه بود.
روزهاي بازداشت سميه خيلي مظلومانه و در عين حال پر مقاومت بود به نظر من.
از دوست داشتني ترين آزادي ها بود.
سهشنبه، اسفند ۰۴، ۱۳۸۸
اين بار دوم
نزديك شدن يك برنامه سمينار است كه من را به اين روز مي اندازد يا اين روزها ميگذرد تا كارم را صامت كنم؟
يا همه چيز دست به دست ميدهند كه براي تصميم هاي جديد همه چيز سنگلاخي كامل بشود؟
يا چي؟
يا همه چيز دست به دست ميدهند كه براي تصميم هاي جديد همه چيز سنگلاخي كامل بشود؟
يا چي؟
یکشنبه، اسفند ۰۲، ۱۳۸۸
چوب دو سر مغموم
اين راه فقط دو سر دارد؟
يا ديگري بايد تو را خوشبخت كند، يا تو بايد ديگري را خوشبخت كني؟
تكليف استقلال در جهان مردسالار چيزي جز سلطه پذيرفتن يا به دوش كشيدن بار ديگري نيست؟
يا ديگري بايد تو را خوشبخت كند، يا تو بايد ديگري را خوشبخت كني؟
تكليف استقلال در جهان مردسالار چيزي جز سلطه پذيرفتن يا به دوش كشيدن بار ديگري نيست؟
پنجشنبه، بهمن ۲۹، ۱۳۸۸
ارتش سايبر از دوستان ماست
قبلن يك چيزي در مورد نزديك بودن با ارتش سايبري نوشته بودم،
اما هر چه ميگذرد و هر چه خبرهاي و نحوه فعاليت و نحوه انتخاب اعضاي آن بيشتر مشخص ميشود، يك نگراني و در عين حال غم سنگيني بيشتر رو دلم سنگيني ميكند.
وقتي دوستهايي داشته باشي كه جز معدود آدمهايي باشند كه بتوانند يك كارهايي را انجام بدهند، وقتي بداني آن دوستها جداي از هدف نهايي كار برايشان به انجام رساندن كار مهمتر باشد، وقتي بداني كارهايي هست كه از هزار دست ميچرخد تا گلوي مردم را بفشارد و بداني شناخت دستي كه به دوستان كار ميدهد، كار ساده اي نيست...
نگراني و غم هر بار سنگين تر فشار ميآورد.
هر اسم و هر تحليلي داشته باشد، من ميگويم فشار، ميگويم خشونت و ميگويم خفقان.
بيشتر از هر وقت ديگر آروز ميكنم اين دوستانم زودتر از هر كس ديگر از ايران مهاجرت كنند، من آدمي نيستم كه با اين مهاجرت ها به خصوص در اين شرايط راحت كنار بيايم و آن را تنها راه حل بدانم، اما همچنان آروز ميكنم كاش دوستانم از ايران بروند.
اما هر چه ميگذرد و هر چه خبرهاي و نحوه فعاليت و نحوه انتخاب اعضاي آن بيشتر مشخص ميشود، يك نگراني و در عين حال غم سنگيني بيشتر رو دلم سنگيني ميكند.
وقتي دوستهايي داشته باشي كه جز معدود آدمهايي باشند كه بتوانند يك كارهايي را انجام بدهند، وقتي بداني آن دوستها جداي از هدف نهايي كار برايشان به انجام رساندن كار مهمتر باشد، وقتي بداني كارهايي هست كه از هزار دست ميچرخد تا گلوي مردم را بفشارد و بداني شناخت دستي كه به دوستان كار ميدهد، كار ساده اي نيست...
نگراني و غم هر بار سنگين تر فشار ميآورد.
هر اسم و هر تحليلي داشته باشد، من ميگويم فشار، ميگويم خشونت و ميگويم خفقان.
بيشتر از هر وقت ديگر آروز ميكنم اين دوستانم زودتر از هر كس ديگر از ايران مهاجرت كنند، من آدمي نيستم كه با اين مهاجرت ها به خصوص در اين شرايط راحت كنار بيايم و آن را تنها راه حل بدانم، اما همچنان آروز ميكنم كاش دوستانم از ايران بروند.
چهارشنبه، بهمن ۲۸، ۱۳۸۸
بررسي دوباره لايحه خانواده در شلوغيهاي بعد از انتخابات
اعتراض بيش از 1200 مدافع حقوق برابر به لایحه حمایت از خانواده: نگذاريم لايحه ضد خانواده در مجلس به تصويب برسد
هم میهنان عزیز؛ زنان و مردان برابری خواه و عدالت جو
کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس شورای اسلامی، در اقدامی عجولانه و نابخردانه مواد 23 و 25 لایحه به اصطلاح «حمایت از خانواده» را با اعمال تغییراتی بی فایده و غیر موثر برای حمایت از نهاد خانواده، به تصویب رساند. این لایحه، نه تنها از قانون 35 سال پیش یعنی قانون مصوب سال 1353 بسیار عقب تر است، بلکه قصد دارد چندهمسری مردان را قانونی کند. براساس لایحه جدید، اگر زنی مبتلا به بیماریهای صعب العلاج شود، یا شش ماه از خانه غیبت کند، یا حتا اگر به طور نمونه به دلیل صدور چک بلامحل زندانی شود، شوهرش می تواند همسر تازه ای اختیار کند. در حالی که در شرایط عکس آن، زن حتی حق طلاق هم ندارد.
...
امضا براي اين بيانيه در اين آدرس ادامه دارد
هم میهنان عزیز؛ زنان و مردان برابری خواه و عدالت جو
کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس شورای اسلامی، در اقدامی عجولانه و نابخردانه مواد 23 و 25 لایحه به اصطلاح «حمایت از خانواده» را با اعمال تغییراتی بی فایده و غیر موثر برای حمایت از نهاد خانواده، به تصویب رساند. این لایحه، نه تنها از قانون 35 سال پیش یعنی قانون مصوب سال 1353 بسیار عقب تر است، بلکه قصد دارد چندهمسری مردان را قانونی کند. براساس لایحه جدید، اگر زنی مبتلا به بیماریهای صعب العلاج شود، یا شش ماه از خانه غیبت کند، یا حتا اگر به طور نمونه به دلیل صدور چک بلامحل زندانی شود، شوهرش می تواند همسر تازه ای اختیار کند. در حالی که در شرایط عکس آن، زن حتی حق طلاق هم ندارد.
...
امضا براي اين بيانيه در اين آدرس ادامه دارد
سهشنبه، بهمن ۲۷، ۱۳۸۸
بیست و چند سال دیکتاتوری؟
وقتی تنها دخترشان خیلی کوچک بوده است، همسرش اعدام شده است. بعد از همه این سالها زندگی جدیدی، خانواده¬ی جدیدی تشکیل نداده است و همچنان تمام جزئیات زندگی با همسرش را به یاد دارد و با احساس کامل آنها را تعریف می¬کند. حساس است به هر چیزی که فکرش را بکنی. به اعتمادنکردن به کارش، به کار زیاد، به نشناختن سابقه شخصی خودش، به شناختن سابقه همسرش، به توجه نکردن بهش، به توجه کردن زیاد بهش و ... .
در تمام 8 ماهه بعد از انتخابات هر روز که قرار بود اجتماع و راهپیمایی بشود، دلش تو دستش بود تا دخترش را سالم دوباره ببنید.
دخترک سالم و مستقل است و مثل بقیه جوانهای این روزها پرشور ولی نه از آن دسته که فکر کنی در گروه، تشکیلات و یا جایی شبیه اینها فعالیت می¬کرده است.
بیشتر از یک هفته از زمانی که شبانه در خانه بازداشت شده است، میگذرد. جز روز سوم که با کلی آشناییت با سرباز و دربان و بازجو و کی و کی که تک تماسی با مادرش گرفت و گفت اوین است، دیگر هیچ خبری ازش نشده بود.
دخترک امروز زنگ زد. تن صدایش حتی از دو تا اتاق آن طرف¬تر هم نشان از حس آشنای دخترش می¬داد. رفتم یک چیزهایی مثل این که کدام بند است؟ اتهامش چی بوده است؟ کدام دادسرای امنیت دنبال کارش برود؟ وضع اجازه برای تماس چه طور است؟ و ... سعی کردم بهش بگویم که از دختر بپرسد. آنقدر دستپاچه شده بود که جز خوبی و چطوری، نمی¬تواست چیز دیگری بپرسد.
گوشی را که قطع کرد اول نفسی از سر ته¬ماندگی خیال راحت کشید. بعد راجع به بند و جایی که باید برود و اتهام توضیح داد و سفارش دوباره که خبرش جایی نباشد و بعد یک جمله اضافه مانده بود که حس شادی را پاک کند و بزند زیر گریه: "گفت سه¬شنبه¬ها ملاقات است" و اشکهایش جاری شد.
سعی می¬کردم که دلداری بدهم که امیدوار باشد به سه¬شنبه هفته بعد نرسد و از دادگاه و دادسرا پیگیری کند، اما وقتی از دلیل گریه¬اش گفت، دیگر هیچ حرفی برای گفتن نداشتم. گفت:" آن موقع هم (منظور زمان زندان همسرش قبل از اعدام بود) سه¬شنبه¬ها ملاقات بود"
تنها استمرار دیکتاتوری است که با خانوادگان آسیب دیده و با زخم خورده¬های استبداد اینچنین رفتار می¬کند، بعد از بیشتر از 20 سال اعدام مرد، دستگیری فرزند فقط به خاطر نسبت نسبی با مخالف نظام.
در تمام 8 ماهه بعد از انتخابات هر روز که قرار بود اجتماع و راهپیمایی بشود، دلش تو دستش بود تا دخترش را سالم دوباره ببنید.
دخترک سالم و مستقل است و مثل بقیه جوانهای این روزها پرشور ولی نه از آن دسته که فکر کنی در گروه، تشکیلات و یا جایی شبیه اینها فعالیت می¬کرده است.
بیشتر از یک هفته از زمانی که شبانه در خانه بازداشت شده است، میگذرد. جز روز سوم که با کلی آشناییت با سرباز و دربان و بازجو و کی و کی که تک تماسی با مادرش گرفت و گفت اوین است، دیگر هیچ خبری ازش نشده بود.
دخترک امروز زنگ زد. تن صدایش حتی از دو تا اتاق آن طرف¬تر هم نشان از حس آشنای دخترش می¬داد. رفتم یک چیزهایی مثل این که کدام بند است؟ اتهامش چی بوده است؟ کدام دادسرای امنیت دنبال کارش برود؟ وضع اجازه برای تماس چه طور است؟ و ... سعی کردم بهش بگویم که از دختر بپرسد. آنقدر دستپاچه شده بود که جز خوبی و چطوری، نمی¬تواست چیز دیگری بپرسد.
گوشی را که قطع کرد اول نفسی از سر ته¬ماندگی خیال راحت کشید. بعد راجع به بند و جایی که باید برود و اتهام توضیح داد و سفارش دوباره که خبرش جایی نباشد و بعد یک جمله اضافه مانده بود که حس شادی را پاک کند و بزند زیر گریه: "گفت سه¬شنبه¬ها ملاقات است" و اشکهایش جاری شد.
سعی می¬کردم که دلداری بدهم که امیدوار باشد به سه¬شنبه هفته بعد نرسد و از دادگاه و دادسرا پیگیری کند، اما وقتی از دلیل گریه¬اش گفت، دیگر هیچ حرفی برای گفتن نداشتم. گفت:" آن موقع هم (منظور زمان زندان همسرش قبل از اعدام بود) سه¬شنبه¬ها ملاقات بود"
تنها استمرار دیکتاتوری است که با خانوادگان آسیب دیده و با زخم خورده¬های استبداد اینچنین رفتار می¬کند، بعد از بیشتر از 20 سال اعدام مرد، دستگیری فرزند فقط به خاطر نسبت نسبی با مخالف نظام.
یکشنبه، بهمن ۲۵، ۱۳۸۸
همدرس يادت است؟
درك نكردن احساس آدمهاي ديگر كلافه كننده است.
احساس همكلاسيها، همدانشكدايها، همرشته ايها، همكارها را كه الان شده اند ارتش سايبر و از راه غير اخلاقي، مبارزه ميكنند و يا نه فقط كار ميكنند و حقوق ميگيريند تا حتي به آن چيزي كه اعتقاد دارند و يا نه باور دارند و يا نه حتي فكر ميكنند فقط درست ترين راه ممكن است، از راه حذف و انكار برسند، درك نميكنم.
براي من نشناختن احساس آنها به اندازه مبهم بودن احساس كساني است كه به حذف فيزيكي افراد و كشتن معتقدند و يا فقط دست ميزنند.
احساس همكلاسيها، همدانشكدايها، همرشته ايها، همكارها را كه الان شده اند ارتش سايبر و از راه غير اخلاقي، مبارزه ميكنند و يا نه فقط كار ميكنند و حقوق ميگيريند تا حتي به آن چيزي كه اعتقاد دارند و يا نه باور دارند و يا نه حتي فكر ميكنند فقط درست ترين راه ممكن است، از راه حذف و انكار برسند، درك نميكنم.
براي من نشناختن احساس آنها به اندازه مبهم بودن احساس كساني است كه به حذف فيزيكي افراد و كشتن معتقدند و يا فقط دست ميزنند.
اشتراک در:
پستها (Atom)