چهارشنبه، مرداد ۱۸، ۱۳۸۵

باز هم سفر...

تغيير هميشه جذاب و كنجكاوي برانگيز است.
اما وقتي تغيير بين آنچه هست و آنچه در خاطره‌ات بوده است، فاصله ايجاد مي‌كند، بنا به زياد شدن تغيير نسبت پذيرفتنش هم كمتر مي‌شود.
تصور اينكه من امروزم با منِ دو سال پيش خيلي متفاوت است، يا توي امروز، با توي دو سال پيش خيلي فرق مي‌كند، هراسي از مواجهه با تازه‌ها ايجاد مي‌كند، كه اين هراس قسمتي از رنج دوري و فاصله و جدايي است.
تمام خاطر‌ات كودكي، نوجواني، و قسمت بزرگي از جواني هم دارد پيش به تغيير مي‌تازد و سهم من از آن خاطرات به كوچكي يك فاصلهء 4 روزه است.
دارم پوست كلفت مي‌شوم در دل كندن از نزديكترينها.

هیچ نظری موجود نیست: