دوستانمان هنوز نيآمدهاند و نميدانيم كجا و چگونهاند...
يك بار يك داستاني پيش آمده بود كه تمام حوزه خصوصيم را بدون اين كه بدانم كي و چطور خط خطي كرده بود.
حس نا امني،خيلي بد و ناخوشايند بود. حس اينكه بداني كسي از جزئيات زندگي خصوصيت باخبر ميشود، براي سوء استفاده از ... اما نداني كي است؟ و نامحسوس و غير شفاف باشد.
يك باري راجع به فيلم The Truman show نوشته بودم. حالا باز داستان همين است.
ديشب وقتي مطمئن شدم كه برادران محترم، با من هم شوخيشان گرفته است... .
البته شايد خوبيش اين است كه باعث مي شود آدم كمي مرتب بشود و دست نوشتهها و چي و چي و ...خرده چيزها را مرتب و منظم، با دستهبندي مناسب جاچين كند و البته تلفنهايش هم دقيقتر بشود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر