وقتی کنش اجتماعی بتواند بین قشرهای مختلف راه پیدا کند، به نظرم من به موفقیت نزدیک شده است.
فیلم " به همین سادگی" رضا میر کریمی حس خوبی به من داد. نه به خاطر کیفیت بالای فیلم، و نه به خاطر جزء بهترین ها بودنش، که اشکالاتی هم داشت حتمن؛ اما به این خاطر که حس کردم ادبیات زنانه، نگاه زنانه، و در کل دیدن زن به عنوان یک جنس برابر دارد اتفاق می افتد.
حالا چند تا موضوع که فیلم بهشان اشاره کرده بود و به نسبت خوب از پسشان برآمده بود:
- تربیت بر اساس تبعیض جنسیتی، حتی در شرایطی که مادر تربیت کننده خود در دور باطل جنسیت ساختگی مانده است و در عذاب آن به سر می برد.
- اشاره کوچکی به طلاق به عنوان راه حل خارج شدن از دور باطل روزمرگی زن خانه دار
- اشاره حاشیه ای به کنجکاوی زن تنها به مردی جدید
- تردید، اضطراب، تعلیق، افسردگی، انتظار در عین خلاقیت، هوش و مدیریت و روابط عمومی بالا
- آموزش مدیریت کردن زنان، امر کردن و نفی کردنشان به پسرها، حتی امر و نهی به مادر (چگونه شکل گرفتن بخشی از به اصطلاح غیرت مردانه)
- اشاره به چگونگی آغاز حسادت زنانه (خیلی کیف کردم که صدای منشی جناب آقای مهندس که ما فقط صدایش را از پشت تلفن می شنیدیم، هدیه تهرانی بود، یک جوری دقت کارگردانی به نظر می رسید)
- بازی خوب هنگامه قاضیانی، که کار قبلی که ازش دیدم تئاتر "مثل خون برای استیک" حدود 5 سال قبل بود. هم در ان تئاتر بازی عالی داشت، هم اینجا میمیک صورتش و حسهایش بسیار واقعی هستند.
به اضافه چیزهای خوب دیگر که حالا خودتان بعد از دیدن فیلم بقیه اش را دربیآورید.
اما یک نکته: روند کند و گاه خسته کننده فیلم، چیزی ورای زندگی روزمره یک زن خانه دار نیست، انتظار هیجان نداشته باشید.
اینها تعریف ها و تمجیدها و انتقادها و مصاحبه ها راجع به فیلم.
اینجا هم بعضی از عکسهای فیلم/ یک چیز جالب این عکسی که اینجا گذاشتم، صحنه ای است که از اکران عمومی سانسور شده است.
بی ربط: کامنتهای پست قبل همچنان ادامه دارند، من هم همچنان منتظرم تا به یک جایی برسانمش.
فیلم " به همین سادگی" رضا میر کریمی حس خوبی به من داد. نه به خاطر کیفیت بالای فیلم، و نه به خاطر جزء بهترین ها بودنش، که اشکالاتی هم داشت حتمن؛ اما به این خاطر که حس کردم ادبیات زنانه، نگاه زنانه، و در کل دیدن زن به عنوان یک جنس برابر دارد اتفاق می افتد.
حالا چند تا موضوع که فیلم بهشان اشاره کرده بود و به نسبت خوب از پسشان برآمده بود:
- تربیت بر اساس تبعیض جنسیتی، حتی در شرایطی که مادر تربیت کننده خود در دور باطل جنسیت ساختگی مانده است و در عذاب آن به سر می برد.
- اشاره کوچکی به طلاق به عنوان راه حل خارج شدن از دور باطل روزمرگی زن خانه دار
- اشاره حاشیه ای به کنجکاوی زن تنها به مردی جدید
- تردید، اضطراب، تعلیق، افسردگی، انتظار در عین خلاقیت، هوش و مدیریت و روابط عمومی بالا
- آموزش مدیریت کردن زنان، امر کردن و نفی کردنشان به پسرها، حتی امر و نهی به مادر (چگونه شکل گرفتن بخشی از به اصطلاح غیرت مردانه)
- اشاره به چگونگی آغاز حسادت زنانه (خیلی کیف کردم که صدای منشی جناب آقای مهندس که ما فقط صدایش را از پشت تلفن می شنیدیم، هدیه تهرانی بود، یک جوری دقت کارگردانی به نظر می رسید)
- بازی خوب هنگامه قاضیانی، که کار قبلی که ازش دیدم تئاتر "مثل خون برای استیک" حدود 5 سال قبل بود. هم در ان تئاتر بازی عالی داشت، هم اینجا میمیک صورتش و حسهایش بسیار واقعی هستند.
به اضافه چیزهای خوب دیگر که حالا خودتان بعد از دیدن فیلم بقیه اش را دربیآورید.
اما یک نکته: روند کند و گاه خسته کننده فیلم، چیزی ورای زندگی روزمره یک زن خانه دار نیست، انتظار هیجان نداشته باشید.
اینها تعریف ها و تمجیدها و انتقادها و مصاحبه ها راجع به فیلم.
اینجا هم بعضی از عکسهای فیلم/ یک چیز جالب این عکسی که اینجا گذاشتم، صحنه ای است که از اکران عمومی سانسور شده است.
بی ربط: کامنتهای پست قبل همچنان ادامه دارند، من هم همچنان منتظرم تا به یک جایی برسانمش.
پی نوشت: خانم مقدم همچنان در بازداشت هستند
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر