حدسم درست بود.
خانم وزير توپ را حواله داده به رئيس دولت و ... ولي بعد از سر و صداها و شلوغي ها و تذكرات پي در پي مجلسيان.
به جز وضع بيماران بيمارستانهاي علوم ايران كه بعضي از استادها به نشانه اعتراض و يا بي برنامگي كار يك- دو روزي سراغ بيمارانشان نرفتند، كارمندان پيماني و يا قراردادي آن بيمارستان هم وضعشان نا مشخص است.
هر دانشگاه ضوابط كاري خودش را براي كارمندان بيمارستاني داشته است.
حالا كارمندان بيمارستان علوم ايران ميشوند كارمندان بيمارستان هاي علوم تهران و يا كرج.
يكي كمك بهيار استخدام ميكرده است.
آن يكي مستخدم.
يكي فلان قدر حقوق ميداده است، آن يكي بهمان قدر...
خودتان را بگذاريد جاي كارمند حقوق بگيري كه بخشي از حقوقش براي قسط خرت و پرت و خانه و ... كنار گذاشته ميشده است، حالا خبر ندارد سازمان جديد قرار است چطور به او حقوق بدهد و تكليف پرداخت اقساطش چي ميشود.
يكي از شايعات پيچيده در بيمارستانهاي علوم ايران اين است كه در پي تذكر قبلي به بيمارستان رسول اكرم در مورد هزينه ها و مديريت بيمارستان و ...، مدير نسبتن جديد بيمارستان تهديد شده بود كه اگر وضع بيمارستان درست نشده، كل دانشگاه منحل ميشود.
اولين كار بعد از انحلال دانشگاه بركناري رئيس همين بيمارستان بوده است. حالا هم به رئيس قبلي (ابطحي، رئيس كل دانشگاه علوم ايران) پيشنهاد دوباره رياست بيمارستان رسول اكرم داده شده است كه او نپذيرفته است.
همه چيز به يك بازي كودكانه شبيه است.
از همه خنده دار تر:
تو گوگل دانشگاه علوم پزشكي ايران را جستجو كنيد سه تاي اول علوم پزشكي تهران مي آيد، بعد اصرار داشته باشيد صفحه اول ايران باز ميشود ولي صفحه هاي داخلي تهران مي آيد ولي همچنان با لوگوي ايران.
اما
دانشگاه علوم پزشكي كرج كه يكي از مقاصد انحلال ايران معرفي شده است:
اصلن چنين دانشگاهي نبوده است.
يك خانه بهداشت و درمان كرج بوده تحت نظارت علوم تهران.
حالا يك دفعه تبديل به دانشگاه شد با انتقال تجربه و بيمارستانهاي آموزشي درماني ايران.
ديده بوديد بچه ها با هم دعوايشان ميشد اسباب بازيشان را از دست آني كه باهاش دعوا كردند ميگرفتند و ميدانند به آن يكي بچه؟!!!
حالا يك كم بيربط تر: 3 دانشگاه غير انتفاعي هم منحل شد.
خانم وزير! آبروزي زنان را نبر با اين وزارت اداره كردن. يا استعفا بده بيا بيرون يا مثل بقيه بگو من كاره اي نيستم و بگذار خودش دستور بده تا موازي كاري ديده بشود دست كم.