یک وقت هایی خبرهایی را می شنوی که بویی از واقعیت نبرده
اند، یا نه خبرهایی که به عکس واقعیت اشاره می کنند.
یا هر خبر اضافه ای که می خواهی فقط چشم و گوش و ذهنت را به
روی همه شان ببندی و ول کنی بروی.[1]
حالا خبرهای داروهای وارداتی هم این طوری است. چرند است.
از همان روزها که تحریم ها شروع شد و دلار روز به روز
بالاتر رفت، دارو هم پله به پله با قیمت دلار گران شد. واضح است که استامینوفن و
سرماخوردگی و رانتیدین و یدوکینول و چه و چه ساخت البرز دارو یا شرکت مینو یا کارخانه
فلان و بهمان ایران را نمی گویم. داروهای حیاتی و البته واجب بیش از یک سوم مردم
ایران را می گویم. سرطانی ها، دیابتی ها، دیالیز، هموفیلی، ایدز، تالاسمی، ام اس و
...
دو هفته است در فضای مشکوکی دارو نیست. داروخانه شنبه دو هفته
پیش با چنان لحن شاکی بهم گفت: «تا چهارشنبه بود، دیگر تمام شد. نگرفتی، الانم
نیست و معلوم هم نیست کی بیاید.»
یعنی اگر افسار چاروداری حرف زدنم را نگذاشته بودم، من هم
لابد می گفتم:
«خب آلااااا چرا می زنی؟ اگر می تونسم می گرفم دیگه. مگر
تقصیر منه که نیس»
بعد هم شرکت نمایندگی بایر: «خانم فلانی (پرستار مربوطه که
برای کارهایم باید با او صحبت کنم) الان دستش گیر است. تا هفته پیش همه داروخانه
ها داشتند. تمام شده و ما هم نمی دانیم کی می رسد.»
می گویم همیشه شما خبر داشتید که مثلن دارو تو راه است یا
فلان جا دارد و برای فلان جا بهمان روز می رسد و الان می خواهم ببینم اصلن رسیده ایران یا تو راهه یا...
با عصبیتی که سعی می کند مهربان نشان می دهد: «الان ولی ما
هم هیچ خبری نداریم عزیزم. از داروخانه بپرسید که ببینید کی برایشان می آید و بگیرید.»
بنیاد امور بیماری های خاص، کمک هزینه دارویی ماهانه (نوشته
ای که ماهانه باید حضوری از دفتر مرکزی بنیاد بگیری و به داروخانه می گوید فلان قدر هزینهء دارو را بنیاد می دهد و از بیمار بهمانی نگیر)
را کم کرده است. می پرسم چطور کم شده است؟ می گویند: «وضعمان خوب نیست. دعا کنید
از ماه بعد همینش هم قطع نشود.»
فاطمه هاشمی به بان کیمون نامه می نویسد راجع به
داروهای بیماری های خاص.
خانم دکتر وزیر، شکایت می کند از غرب و تحریم هایی که دارو
را هم شامل شده است، البته به سبک خودش.
و حالا معاونش می گوید که شرکت های خارجی دیگر
به ایران دارو نمی فروشند. احتمالا به دلیل تحریم بانک های واسط و ...
بعد تازه بعد از این دو سال گرانی نفس گیر دارو از دولتی
شدن نرخ ارز برای واردکنندگان دارو حرف می زنند.
دقیقن نوش دارو بعد از مرگ سهراب/ تازه اگر دارویی برسد.../
تازه اگر کسی هنوز زنده مانده باشد...
واقعن چه واکنش دیگری می ماند، جزء این که بگویی همه اش
چرند است.