شاهكار است. اول اين كه كلمهاي نا مصطلحتر و نازيبا تر و غير فارسيتر از نسوان پيدا نكردند براي اين تاكسيهاي بدرنگشان؟ تا وقتي زنان يا بانوان هست چه منظوري ميتواند براي استفاده از نسوان وجود داشته باشد. بعد هم مگر بقيه تاكسيها سيم دارد كه اين مدلش بيسيم است. اگر منظور چيزي شبيه آژانس است كه نمونهء تاكسي تلفنيش را داشتيم قبلن. اين واژهء جديد كه تازه اختراع كردند چي است ديگر؟
دوم اين كه باز از آن تبعيضهايي است كه نه تنها هيچ مشكلي از تبعيضهاي موجود كم نميكند بلكه كلي مشكل و تبعيض ديگر هم اضافه
مي كند. دوم اين كه باز از آن تبعيضهايي است كه نه تنها هيچ مشكلي از تبعيضهاي موجود كم نميكند بلكه كلي مشكل و تبعيض ديگر هم اضافه
به عنوان نمونه، ميخواهم ببينم اگر اين نسوان تاكسيران پنچر كنند، با آن چادرهاي دست و پا گير چطور ميتوانند از پس كارهاي ماشينشان بر بيآيند(چادر براي اين خانمها اجباري است)، جز اينكه بايد يك مرد بيآيد كمكشان و اين يعني نور علي نور. ( هر وقت تنها بودم و پنچر كردم، حتمن لازم بوده است كه آستينهايم را بالا بزنم و مانتويم هم هر چه كوتاهتر بوده است، كارم راحتتر پيش رفته، چون هر جا لازم شده زانو زدم زمين، راحت دولا و راست شدم و ...)
سوم قرار شده است اين تاكسيها فقط خانمها را سوار كنند. آمديم و مسافر خانم كم بود يا در شرايطي نبود، نسوان تاكسيران بيكار ميشوند.
آخر بابا اين چه وضعش است؟ چه ميشد از همان تاكسيهاي نارنجي و يا زرد رنگ معمولي ( سمند به جاي پرايد) به خانمها ميداديد و اين همه هم خاصش نمي كرديد و ميگذاشتيد چيزي كه تو جامعه خيلي زودتر از شما، خانمهايي با ماشين معمولي خودشان نسبتن عاديش كردند، حالا با يكسري امكانات و نظارت و پشتيباني دولت براي امن بودن اين شغل براي خانمها پيش برد؟
دولتهاي محبوب تمام افتخارشان اين است كه قوانين و ابتكارات دولت جلوتر و پيشروتر از مردم است و اين باعث بالابردن فرهنگ عمومي ميشود، حالا اينجا دولت وقتي تو موضوعي از مردم عقب ميماند، خودش هم بر عقب ماندگي خودش چنان مضحك ميافزايد كه .....
۱ نظر:
سلام
خسته نباشيد
ارسال یک نظر