بعد از چهار ساعت هنوز تپش قلب دارم.
صحنههاي خشن كم نديدم تو عمرم. صحنه هاي كتك خوردن آدمها تو تجمعها. صحنههاي بردن مجرم زير كتك و لگد پليسها چه در ايران چه خارج از ايران. فيلمهاي حال به هم زن سنگسار. فيلمها و عكسهاي هجومهاي وحشيانه به خانههاي دانشجويي و چه و چه ... فيلمهاي اعدام و جنگ و قتل عامهاي دستهجمعي ... . اما هنوز شوكهام. خانهاي كه تا چهار روز پيش آماده بود براي عيد، فقط خاكستري متروكه ازش مانده است. چنان خاكستري كه نميشود از روي خاكسترها بدون كارشناسي تشخيص داد كدام خاكستر فرش است كدام خاكستر سراميك و كدام خاكستر تلويزيون؟
نميدانم! وقتي چهار تا هيزم را آتش ميزني اگر آتش را با آب خاموش نكني دست كم يك شب تا صبح زمان لازم است و حرارت تا چوب سوخته تبديل به خاكستر بشود.
چقدر بايد آتش مانده باشد كه از مبل حتي اسكلت چوبيش هم نماند و فقط فنرهاي سياهش و جايش كه خاكستر دارد را بتواني تشخيص بدهي.
زن التماس كرده بود كه خانه را به نامت ميكنم فقط اگر از زندگي من و بچهها بيرون بروي و برنگردي، مردك تهديد كرده بود كه اگر من پايم را بيرون بگذارم از زندگي شما، اول تو را بعد دو تا بچهها را و بعد خودم را ميكشم.
همچنان تحمل ميكند و فقط در مقابل اصرار كمك دوست و آشنا ميگويد وسايل زندگي و يك خانه ديگر براي چي؟ كه باز آتشش بزند؟
دو بار تا پاي طلاق رفته است و آمده اما هر بار تهديدهاي مردك كه چنين ميكنم و چنان... پيشمانش كرده است. فكر كرده است هزينه آزار بعد از طلاق بيشتر است. فقط مي گويد بايد فكر كنم. حتي با وكيلش هم صحبت نمي كند. همه ماندهايم كه چقدر بايد خوي وحشي يك آدم، تهديد كننده و رعب آور باشد كه زن هيچ اقدامي نميكند.
به فاصله دو متر در اتاق دوتا مبل نيست شده است از شدت آتش. از تلويزيون فقط خوردههاي شيشه مانده است، فرش هيچ اثري جز خاكستر ازش نمانده است و آن وقت روي ميز ديگر با فاصله يك متر كنار آن خاكسترها، صحيفه سجاديه روي ميز باز است و فقط اطراف كاغذهايش كمي سياه شده است و يكي از شمعدانيهاي 23 سال پيش عقد هم كنار آن روي ميز بود. اين چطور آتش سوزي است؟
قانون چطور ميخواهد از زن و دو بچهاش حمايت كند؟ به فرض كه طلاق هم صادر شد، امنيت جاني اين سه نفر و هر كس ديگري كه به آنها كمك كرده است را كدام نيروي امنيتي ميتواند تامين كند؟
مردك رواني و ديوانه را چطور ميشود مهار كرد وقتي هر بار بعد از بستري شدن، ظرف 2-3 هفته مرخص شده است؟
ذهنم درگير است. هر وكيلي را كه ميشناختم ازش كمك گرفتم. اما ...
ميترسم... . همه چيز سوخته بود. همه چيز.
صحنههاي خشن كم نديدم تو عمرم. صحنه هاي كتك خوردن آدمها تو تجمعها. صحنههاي بردن مجرم زير كتك و لگد پليسها چه در ايران چه خارج از ايران. فيلمهاي حال به هم زن سنگسار. فيلمها و عكسهاي هجومهاي وحشيانه به خانههاي دانشجويي و چه و چه ... فيلمهاي اعدام و جنگ و قتل عامهاي دستهجمعي ... . اما هنوز شوكهام. خانهاي كه تا چهار روز پيش آماده بود براي عيد، فقط خاكستري متروكه ازش مانده است. چنان خاكستري كه نميشود از روي خاكسترها بدون كارشناسي تشخيص داد كدام خاكستر فرش است كدام خاكستر سراميك و كدام خاكستر تلويزيون؟
نميدانم! وقتي چهار تا هيزم را آتش ميزني اگر آتش را با آب خاموش نكني دست كم يك شب تا صبح زمان لازم است و حرارت تا چوب سوخته تبديل به خاكستر بشود.
چقدر بايد آتش مانده باشد كه از مبل حتي اسكلت چوبيش هم نماند و فقط فنرهاي سياهش و جايش كه خاكستر دارد را بتواني تشخيص بدهي.
زن التماس كرده بود كه خانه را به نامت ميكنم فقط اگر از زندگي من و بچهها بيرون بروي و برنگردي، مردك تهديد كرده بود كه اگر من پايم را بيرون بگذارم از زندگي شما، اول تو را بعد دو تا بچهها را و بعد خودم را ميكشم.
همچنان تحمل ميكند و فقط در مقابل اصرار كمك دوست و آشنا ميگويد وسايل زندگي و يك خانه ديگر براي چي؟ كه باز آتشش بزند؟
دو بار تا پاي طلاق رفته است و آمده اما هر بار تهديدهاي مردك كه چنين ميكنم و چنان... پيشمانش كرده است. فكر كرده است هزينه آزار بعد از طلاق بيشتر است. فقط مي گويد بايد فكر كنم. حتي با وكيلش هم صحبت نمي كند. همه ماندهايم كه چقدر بايد خوي وحشي يك آدم، تهديد كننده و رعب آور باشد كه زن هيچ اقدامي نميكند.
به فاصله دو متر در اتاق دوتا مبل نيست شده است از شدت آتش. از تلويزيون فقط خوردههاي شيشه مانده است، فرش هيچ اثري جز خاكستر ازش نمانده است و آن وقت روي ميز ديگر با فاصله يك متر كنار آن خاكسترها، صحيفه سجاديه روي ميز باز است و فقط اطراف كاغذهايش كمي سياه شده است و يكي از شمعدانيهاي 23 سال پيش عقد هم كنار آن روي ميز بود. اين چطور آتش سوزي است؟
قانون چطور ميخواهد از زن و دو بچهاش حمايت كند؟ به فرض كه طلاق هم صادر شد، امنيت جاني اين سه نفر و هر كس ديگري كه به آنها كمك كرده است را كدام نيروي امنيتي ميتواند تامين كند؟
مردك رواني و ديوانه را چطور ميشود مهار كرد وقتي هر بار بعد از بستري شدن، ظرف 2-3 هفته مرخص شده است؟
ذهنم درگير است. هر وكيلي را كه ميشناختم ازش كمك گرفتم. اما ...
ميترسم... . همه چيز سوخته بود. همه چيز.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر