چهارشنبه، مرداد ۱۳، ۱۳۸۹

دهمين روز اعتصاب

ضمن اينكه امروز دهمين روز اعتصاب است به خانواده هاي اعتصاب كننده ها‏ هم هشدار داده شده است كه دستگير مي‌شود در صورت ادامه اعتراض

ضمن اينكه محبوبه و شيوا هنوز در زندان بلاتكليفند و دادگاهشان برگزار نشده است و بقيه هم كما بيش يا در تعليقند و يا در حال گذراندن حكم

ضمن اينكه زنان اوين گريان از انتقال شبنم مددزاده و دو تن ديگر بودند، يك بيانيه از طرف زندانيان رجايي شهر در مورد زندانيان اوين و در خواست براي شكستن اعتصابشان منتشر شد و شادي و افتخار به زيست در چنين زماني (دوره مقاومت مضاعف) را چند برابر كرد.

عمو ديكتاتور كوچك‏، براي فشار بيشتر و تنبيه و از اين جور قضايا مي‌فرستد رجايي شهر، آنجا هم ياران دور هم افكار و ايده هاشان را منتشر مي‌كنند:

از زندان مخوف رجايي شهر در مرداد 89 به سلول هاي انفرادي زندان مخوف تر 240 و 350 اوين:
دوستان و ياران عزيز ...

الان دقيقن مي‌داني چي شد عمو؟
اگر كلن ياران و دوستان، زندان نبودند براي تو بهتر نبود؟
مي داني سر و صداي اين ده روز دارد چه بر سر تو و مملكت و عمو بزرگ ها مي‌آورد؟
بي خيال ‏“حرف ديكتاتور (ببخشيد حرف مرد) يكي است“ شو و اين آبرو ريزي ها را تمام كن.

فردا باز سالگرد روز مشروطه (اصلن مي داني در مشروطه چه خبر شد؟) است و يازدهمين روز اعتصاب مي‌شود‏، 6 تا قبل، 5 تا حالا در بهداري زندان، يك خورده به خودت فكر كن دست كم.
اين كه 5 روز بيشتر باشي بهتر است و يا اين كه همين آن فقط باشي؟

هیچ نظری موجود نیست: