ميدانستيم كه در حال حاضر دومین عامل معلولیت جوانان در کشور ما اماس است که متاسفانه بیشتر جمعیت تحصیلکرده و توانای کشور را مورد هدف قرار داده است؟
ميدانستيم كه بيشترين مبتلايان به ام اس بين سنين 20 تا 40 ساله هستند؟
مي دانستيم كه میزان ابتلا به ام اس در خانمها 3.5 برابر آقایان است؟
ميدانستيم كه استرس، ناراحتی و هیجانات روحی، زمینهساز تشدید علائم این بیماری هستند، به طوری که در یکی از مقالات علمی بر نقش کاهش استرس در بیماران مبتلا به اماس به اندازه نقش دارو تاکید شده است؟
ميدانستيم كه بیماری ام اس در چند سال اخیر به طور ناشناختهای شایع شده است؟
ميدانستيم كه 27 درصد مبتلايان به ام.اس هرگز ازدواج نمي کنند؟
ميدانستيم كه این بیماری درمان قطعی نداشته و این درمانها، فقط در کاهش سرعت رشد بیماری موثر است؟
و اما بدانيم كه در لايحه حمايت از خانواده ازدواج مجدد منع شد، مگر در موارد خاص:
۱- رضایت همسراول ۲- عدم قدرت همسر اول به ایفای وظایف زناشویی ۳- عدم تمکین زن از شوهر مطابق حکم دادگاه ۴ – ابتلای زن به جنون یا امراض صعب العلاج ۵- محکومیت قطعی زن در جرائم عمدی به مجازات یک سال زندان یا جزای نقدی که بر اثر عجز از پرداخت منجر به یک سال بازداشت شود ۶- ابتلای زن به هرگونه اعتیاد مضر به حال خانواده به تشخیص دادگاه ۷- ترک زندگی خانوادگی ازطرف زن به مدت شش ماه ۸- عقیم بودن زن ۹- غایب مفقود الاثرشدن زن به مدت یک سال ۱۰- سوء رفتار یا سوء معاشرت زن به حدی که ادامه زندگی را برای مرد غیر قابل تحمل سازد."
بنابراين صرف بيماري ام اس، شرط ازدواج مجدد همسر است.
مگر زنان مبتلا به ام اس خود آزاري دارند كه با وجود اين قانون ازدواج كنند؟!!! به اين طرح ميگويند طرح استحكام بنيان خانواده!!!
سهشنبه، شهریور ۰۹، ۱۳۸۹
دوشنبه، شهریور ۰۸، ۱۳۸۹
8- نمايندگان حامي لايحه ضد خانواده
طيبه صفايي
طیبه صفایی در سال 1339 هجری شمسی در شهرستان ارومیه در خانواده ای کارمند و متوسط متولد شد.بخشی از سال های کودکی و نوجوانی را با تبعید پدرش به دلیل عدم همکاری با رژیم طاغوت در شهر بانه و سقز ( استان کردستان) در جوار علمای تبعیدی بزرگ کشور سپری کرد.
در سال 1356 دیپلم خود را در رشته ریاضی فیزیک اخذ نموده و در رشته ریاضی در دانشگاه پذیرفته شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی به فعالیت در حزب جمهوری اسلامی و همکاری با کانون ها و دفاتر فرهنگی و تبلیغاتی مساجد و انجمن های اسلامی و تدریس در کلاس های عقیدتی و سیاسی پرداخت.در سال 1360 ازدواج کرد و به علت مسئولیتهای همسر و انقلاب فرهنگی ، ادامه تحصیل دانشگاهی وی موقتا متوقف گردید.
در دوران دفاع مقدس ، مسئولیت خواهران بسیج مستضعفین استان آذربایجان غربی را بر عهده گرفت و با اقدام به ساماندهی تشکل های خواهران ، فعالیت های پشتیبانی بانوان را در مناطق جنگی مدیریت نمود.
وی که از سال 1364 به خدمت در آموزش و پرورش اشتغال داشت ، از سال 1370 به سازمان آموزش و پرورش تهران منتقل شد و به فعالیت های آموزشی ، رشته علوم تربیتی آغاز نموده و در کنار مسئولیت های خانواده ، تحصیلات عالیه خود را تا درجه دکتری تخصصی در رشته مدریت آموزشی ادامه داد و در حال حاضر به عنوان استاد یار دانشگاه در دوره های کارشناسی و کارشناسی ارشد به تدریس می پردازد. وی مسئولیت های اجرایی مختلفی را در شورا های پژوهشی و تحقیقاتی ، سردبیری مجلات علمی - پژوهشی و ... به عهده داشته و به عنوان مشاور برنامه ریزی رئیس مرکز امور زنان و خانواده نهاد ریاست جمهوری در دولت نهم ، مجری تدوین سند فرابخشی توسعه امور زنان و خانواده بوده است .
همسر ایشان دارای دکتری تخصصی مدیریت صنعتی می باشد. (و در برخي خبرها از ايشان به نام آقاي قرباني نام ميبرند) و ایشان دارای دو فرزند پسر هستند که فرزند اول متأهل و کارشناس ارشد معارف اسلامی و حقوق دانشگاه امام صادق (ع) و فرزند دوم وی دانشجویمقطع کارشناسی ارشد رشته مهندسی مکانیک دانشگاه علم و صنعت می باشد
تحصیلات :
کارشناسی ارشد مدیریت آموزشی ، دانشگاه الزهرا (س)
دکتری تخصصی مدیریت آموزشی ، واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی تهران
و سخنان خانم نماينده:
- طيبه صفايي:احمدي نژاد تنها نامزد مورد حمايت فراكسيون زنان مجلس است
- مردم در تهران به صورت ليستي راي دادند و ما ديدم كه پس از اعلام نتايج ليست جبهه متحد اصولگرايان در صدر انتخاب شوندگان قرار گرفت ؟به نظر شما علت چه بود ؟
خانم دكتر: تفكر حاكم بر جبهه متحد اصولگرايان تفكري است كه مردم آن را مي پذيرندو براي دفاع از آن در گذشته بهاي سنگيني پرداخت كرده اند. لذا اين تفكر حاكم در جبهه مجزا از تفكرات حاكم درتوده هاي ملت نيست. جبهه متحداصولگرايان تك تك اعضاي ليست واحد خود را براساس همين تفكر و شاخصه هاي كه از آن به دست آورده بود، برگزيد. افرادي كه به اين تفكر پايبند هستند وسوابق عملي آ نها نيز اين پايبندي را اثبات كرده است لذا ملت ما به اين ليست اعتماد كردند و ما ديديم كه در 24 اسفند در تهران مردم به صورت ليستي راي دادند وليست جبهه در صدر قرار گرفت به طوري كه 30 نفر اصولگرايان در صدر انتخاب شوندگان قرار گرفتند و نمايندگان راه يافته به مجلس در دور اول همگي از جبهه متحد هستند . اين جبهه اولويت هاي كاري خود را مطالبات واقعي ملت قرار داد و در طي مدتي كه مسئوليت ها را برعهده گرفته اند در راستاي تحقق وعده هاي داده شده گام برداشته اند. مردم هم باراي دوباره خود به اصولگرايان خدمات ارزنده ، اصولگرايان را ارج نهادندوثابت كردند كه هر گروه يا جناحي كه به ملت خدمت كند ملت نيز قدر او راخواهد دانست. ملت مطمئن شده كه يك چنين افرادي دغدغه دين دارند و به دور از هرگونه غوغاسالاري و سياست زدگي و با نهايت ولايت مداري خود تحقق مطالبات ملت را در سرلوحه كار خودقرار داده اند.
- عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس با اشاره به اینکه توفیقات علمی کشور در زمینه انرژی هسته ای (به نقل از كيهان) مدیون تلاش های دولت نهم است، گفت: نادیده گرفتن تلاش های علمی دولت نهم بی انصافی است.
- يادتان است، بعد از كشته شدن نداآقا سلطان، يك رد گم كني با نام شهيد حجاب رو شد كه تا چندين روز تيتر خبرهاي صدا و سيما را پركرده بود و به نام شهيده حجاب تمبر چاپ كردند؟!!!
اين عكس خانم دكتر در امضا بر روي تمبر مذكور
- ولايت پذيري و خانواده محوري عمده ترين تفاوت فراكسيون زنان اصولگرا مجلس هشتم با زنان اصلاح طلب مجلس ششم است / مصوبات زنان مجلس اصلاحات در جهت خوش خدمتي به مجامع بين المللي و خيانت به دين اسلام بود / شانتاژهاي خبري اصلاح طلبان در مورد لايحه حمايت از خانواده در ادامه فتنه گری آنها علیه دولت و مجلس است/ لايحه حمايت از خانواده با هدف رفع مشكلات و خلاء هاي قانوني مربوط به زنان در صحن علني مجلس بررسي مي شود
رئيس فراكسيون زنان مجلس هشتم ضمن مقايسه عملكرد اين فراكسيون با فراكسيون زنان اصلاح طلب مجلس ششم و با بيان اينكه ولايت گريزي آشكار نمايندگان مجلس ششم سرمنشاء فتنه 88 بود ،گفت: حاكم بودن ديدگاه دين مبين اسلام و ولايت پذيري و خانواده محوري در مقابل حاكميت ديدگاه فمینیستی و ولايت گريزي و دور كردن زن از خانواده عمده ترين تفاوت عملكرد زنان اصولگرا مجلس هشتم با زنان اصلاح طلب مجلس ششم است.
راجع به لايحه:
- آذر 87:در اين راستا با علما ملاقات و كمك كارشناسي ديگر نمايندگان مجلس حقوق زنان را شفاف نمود و گام مؤثر را بر ميداريم. (موثر يعني ان ده شرط كذايي كه اضافه شده است) نايب رئيس اول كميته آموزش و تحقيقات مجلس شوراي اسلامي در خصوص تبليغات گروهها و شخصيتهاي فمنيستي، سكولار، شبه مسلمان و همراهي برخي مطبوعات گفت: مجلس شوراي اسلامي فراتر از آن است كه تحت تاثير القاعات بيرون داخل و خارج از كشور قرار گيرد.
- صفايي تبيين و تدوين نظام جامع حقوق و مسئوليتهاي زنان با الهام از دين مبين اسلام را از مهمترين اقدامات فراكسيون زنان مجلس هشتم ناميد و اظهار داشت: اين قانون باهدف تبيين نظام مند مسئوليت زنان در عرصه هاي فردي،اجتماعي و خانوادگي است كه همواره از ضرورتها و دغدغه هاي اساسي جامعه اسلامي ايران بوده است.
وي افزود:اين قانون با تاكيد بر انديشه والاي بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران و رهبر معظم انقلاب و بهره گيري از قانون اساسي و سند چشم انداز 20 ساله كشور و سياست هاي كلي نظام تدوين و تصويب شده است.
رئيس فدراسيون زنان با بيان اينكه اين قانون بايد مبناي عمل مسئولان در سياستگذاري ها و برنامه ريزي هاي مرتبط با حوزه زنان قرار گيرد،گفت:اميد است اين قانون با ديد جامع و فراگير خود بتواند باتقويت نهاد خانواده و جايگاه زنان در عرصه هاي اجتماعي و همچنين استيفاي حقوق شرعي و قانوني بانوان و توجه ويژه به نقش سازنده آنان در همه عرصه ها،به عنوان الگو براي معرفي نقش جايگاه زنان مسلمان در سطح ملي و بين المللي مورد توجه قرار گيرد.
وي همچنين با اشاره به تغيير نام مشاور زنان به مركز امور خانوده و زنان در دولت نهم گفت: با تغيير نام اين مركز و اضافه شدن خانواده به آن دولت مورد هجمه وسيع رسانه هاي اصلاحات قرار گرفت ولي دولت با نگرش صحيحي كه درباره حقوق زنان داشت برنامه هاي خود را با محوريت تقويت بنيان خانواده تنظيم كرد.
- كاهش مشكلات موجود در قواعد شكلي حقوق خانواده،كاهش اطاله دادرسي در دعاوي خانوادگي،رفع ابهام،تعارض و خلاء قوانين مربوط به خانواده و ارائه راه حل هاي اصلي و پيش بيني شده براي رسيدن به اهداف فوق از اهداف لايحه حمايت از خانواده است.
- اين لايحه توسط قضات زن و مرد و كارشناسان و متخصصان و مشاوران امور مربوط به خانواده و نمايندگان بررسي شده و بهترين راه حل هاي ممكن را برای كاهش مشكلات خانواده و زنان در نظر گرفته است لذا جار و جنجال اصلاح طلبان عليه اين لايحه دنباله سياست هاي فتنه گرايانه و مخربانه آنان عليه دولت و مجلس اصوگراست.
ميبينيد با اين بازيهاي سياسي دارند چه بر سر زندگي مان مي آورند!!!
پي نوشت: بروشور اعتراضي به لايحه با شماره تلفن نمايندگان محترم براي رساندن نظراتمان به گوششان :)
طیبه صفایی در سال 1339 هجری شمسی در شهرستان ارومیه در خانواده ای کارمند و متوسط متولد شد.بخشی از سال های کودکی و نوجوانی را با تبعید پدرش به دلیل عدم همکاری با رژیم طاغوت در شهر بانه و سقز ( استان کردستان) در جوار علمای تبعیدی بزرگ کشور سپری کرد.
در سال 1356 دیپلم خود را در رشته ریاضی فیزیک اخذ نموده و در رشته ریاضی در دانشگاه پذیرفته شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی به فعالیت در حزب جمهوری اسلامی و همکاری با کانون ها و دفاتر فرهنگی و تبلیغاتی مساجد و انجمن های اسلامی و تدریس در کلاس های عقیدتی و سیاسی پرداخت.در سال 1360 ازدواج کرد و به علت مسئولیتهای همسر و انقلاب فرهنگی ، ادامه تحصیل دانشگاهی وی موقتا متوقف گردید.
در دوران دفاع مقدس ، مسئولیت خواهران بسیج مستضعفین استان آذربایجان غربی را بر عهده گرفت و با اقدام به ساماندهی تشکل های خواهران ، فعالیت های پشتیبانی بانوان را در مناطق جنگی مدیریت نمود.
وی که از سال 1364 به خدمت در آموزش و پرورش اشتغال داشت ، از سال 1370 به سازمان آموزش و پرورش تهران منتقل شد و به فعالیت های آموزشی ، رشته علوم تربیتی آغاز نموده و در کنار مسئولیت های خانواده ، تحصیلات عالیه خود را تا درجه دکتری تخصصی در رشته مدریت آموزشی ادامه داد و در حال حاضر به عنوان استاد یار دانشگاه در دوره های کارشناسی و کارشناسی ارشد به تدریس می پردازد. وی مسئولیت های اجرایی مختلفی را در شورا های پژوهشی و تحقیقاتی ، سردبیری مجلات علمی - پژوهشی و ... به عهده داشته و به عنوان مشاور برنامه ریزی رئیس مرکز امور زنان و خانواده نهاد ریاست جمهوری در دولت نهم ، مجری تدوین سند فرابخشی توسعه امور زنان و خانواده بوده است .
همسر ایشان دارای دکتری تخصصی مدیریت صنعتی می باشد. (و در برخي خبرها از ايشان به نام آقاي قرباني نام ميبرند) و ایشان دارای دو فرزند پسر هستند که فرزند اول متأهل و کارشناس ارشد معارف اسلامی و حقوق دانشگاه امام صادق (ع) و فرزند دوم وی دانشجویمقطع کارشناسی ارشد رشته مهندسی مکانیک دانشگاه علم و صنعت می باشد
تحصیلات :
کارشناسی ارشد مدیریت آموزشی ، دانشگاه الزهرا (س)
دکتری تخصصی مدیریت آموزشی ، واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی تهران
و سخنان خانم نماينده:
- طيبه صفايي:احمدي نژاد تنها نامزد مورد حمايت فراكسيون زنان مجلس است
- مردم در تهران به صورت ليستي راي دادند و ما ديدم كه پس از اعلام نتايج ليست جبهه متحد اصولگرايان در صدر انتخاب شوندگان قرار گرفت ؟به نظر شما علت چه بود ؟
خانم دكتر: تفكر حاكم بر جبهه متحد اصولگرايان تفكري است كه مردم آن را مي پذيرندو براي دفاع از آن در گذشته بهاي سنگيني پرداخت كرده اند. لذا اين تفكر حاكم در جبهه مجزا از تفكرات حاكم درتوده هاي ملت نيست. جبهه متحداصولگرايان تك تك اعضاي ليست واحد خود را براساس همين تفكر و شاخصه هاي كه از آن به دست آورده بود، برگزيد. افرادي كه به اين تفكر پايبند هستند وسوابق عملي آ نها نيز اين پايبندي را اثبات كرده است لذا ملت ما به اين ليست اعتماد كردند و ما ديديم كه در 24 اسفند در تهران مردم به صورت ليستي راي دادند وليست جبهه در صدر قرار گرفت به طوري كه 30 نفر اصولگرايان در صدر انتخاب شوندگان قرار گرفتند و نمايندگان راه يافته به مجلس در دور اول همگي از جبهه متحد هستند . اين جبهه اولويت هاي كاري خود را مطالبات واقعي ملت قرار داد و در طي مدتي كه مسئوليت ها را برعهده گرفته اند در راستاي تحقق وعده هاي داده شده گام برداشته اند. مردم هم باراي دوباره خود به اصولگرايان خدمات ارزنده ، اصولگرايان را ارج نهادندوثابت كردند كه هر گروه يا جناحي كه به ملت خدمت كند ملت نيز قدر او راخواهد دانست. ملت مطمئن شده كه يك چنين افرادي دغدغه دين دارند و به دور از هرگونه غوغاسالاري و سياست زدگي و با نهايت ولايت مداري خود تحقق مطالبات ملت را در سرلوحه كار خودقرار داده اند.
- عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس با اشاره به اینکه توفیقات علمی کشور در زمینه انرژی هسته ای (به نقل از كيهان) مدیون تلاش های دولت نهم است، گفت: نادیده گرفتن تلاش های علمی دولت نهم بی انصافی است.
- يادتان است، بعد از كشته شدن نداآقا سلطان، يك رد گم كني با نام شهيد حجاب رو شد كه تا چندين روز تيتر خبرهاي صدا و سيما را پركرده بود و به نام شهيده حجاب تمبر چاپ كردند؟!!!
اين عكس خانم دكتر در امضا بر روي تمبر مذكور
- ولايت پذيري و خانواده محوري عمده ترين تفاوت فراكسيون زنان اصولگرا مجلس هشتم با زنان اصلاح طلب مجلس ششم است / مصوبات زنان مجلس اصلاحات در جهت خوش خدمتي به مجامع بين المللي و خيانت به دين اسلام بود / شانتاژهاي خبري اصلاح طلبان در مورد لايحه حمايت از خانواده در ادامه فتنه گری آنها علیه دولت و مجلس است/ لايحه حمايت از خانواده با هدف رفع مشكلات و خلاء هاي قانوني مربوط به زنان در صحن علني مجلس بررسي مي شود
رئيس فراكسيون زنان مجلس هشتم ضمن مقايسه عملكرد اين فراكسيون با فراكسيون زنان اصلاح طلب مجلس ششم و با بيان اينكه ولايت گريزي آشكار نمايندگان مجلس ششم سرمنشاء فتنه 88 بود ،گفت: حاكم بودن ديدگاه دين مبين اسلام و ولايت پذيري و خانواده محوري در مقابل حاكميت ديدگاه فمینیستی و ولايت گريزي و دور كردن زن از خانواده عمده ترين تفاوت عملكرد زنان اصولگرا مجلس هشتم با زنان اصلاح طلب مجلس ششم است.
راجع به لايحه:
- آذر 87:در اين راستا با علما ملاقات و كمك كارشناسي ديگر نمايندگان مجلس حقوق زنان را شفاف نمود و گام مؤثر را بر ميداريم. (موثر يعني ان ده شرط كذايي كه اضافه شده است) نايب رئيس اول كميته آموزش و تحقيقات مجلس شوراي اسلامي در خصوص تبليغات گروهها و شخصيتهاي فمنيستي، سكولار، شبه مسلمان و همراهي برخي مطبوعات گفت: مجلس شوراي اسلامي فراتر از آن است كه تحت تاثير القاعات بيرون داخل و خارج از كشور قرار گيرد.
- صفايي تبيين و تدوين نظام جامع حقوق و مسئوليتهاي زنان با الهام از دين مبين اسلام را از مهمترين اقدامات فراكسيون زنان مجلس هشتم ناميد و اظهار داشت: اين قانون باهدف تبيين نظام مند مسئوليت زنان در عرصه هاي فردي،اجتماعي و خانوادگي است كه همواره از ضرورتها و دغدغه هاي اساسي جامعه اسلامي ايران بوده است.
وي افزود:اين قانون با تاكيد بر انديشه والاي بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران و رهبر معظم انقلاب و بهره گيري از قانون اساسي و سند چشم انداز 20 ساله كشور و سياست هاي كلي نظام تدوين و تصويب شده است.
رئيس فدراسيون زنان با بيان اينكه اين قانون بايد مبناي عمل مسئولان در سياستگذاري ها و برنامه ريزي هاي مرتبط با حوزه زنان قرار گيرد،گفت:اميد است اين قانون با ديد جامع و فراگير خود بتواند باتقويت نهاد خانواده و جايگاه زنان در عرصه هاي اجتماعي و همچنين استيفاي حقوق شرعي و قانوني بانوان و توجه ويژه به نقش سازنده آنان در همه عرصه ها،به عنوان الگو براي معرفي نقش جايگاه زنان مسلمان در سطح ملي و بين المللي مورد توجه قرار گيرد.
وي همچنين با اشاره به تغيير نام مشاور زنان به مركز امور خانوده و زنان در دولت نهم گفت: با تغيير نام اين مركز و اضافه شدن خانواده به آن دولت مورد هجمه وسيع رسانه هاي اصلاحات قرار گرفت ولي دولت با نگرش صحيحي كه درباره حقوق زنان داشت برنامه هاي خود را با محوريت تقويت بنيان خانواده تنظيم كرد.
- كاهش مشكلات موجود در قواعد شكلي حقوق خانواده،كاهش اطاله دادرسي در دعاوي خانوادگي،رفع ابهام،تعارض و خلاء قوانين مربوط به خانواده و ارائه راه حل هاي اصلي و پيش بيني شده براي رسيدن به اهداف فوق از اهداف لايحه حمايت از خانواده است.
- اين لايحه توسط قضات زن و مرد و كارشناسان و متخصصان و مشاوران امور مربوط به خانواده و نمايندگان بررسي شده و بهترين راه حل هاي ممكن را برای كاهش مشكلات خانواده و زنان در نظر گرفته است لذا جار و جنجال اصلاح طلبان عليه اين لايحه دنباله سياست هاي فتنه گرايانه و مخربانه آنان عليه دولت و مجلس اصوگراست.
ميبينيد با اين بازيهاي سياسي دارند چه بر سر زندگي مان مي آورند!!!
پي نوشت: بروشور اعتراضي به لايحه با شماره تلفن نمايندگان محترم براي رساندن نظراتمان به گوششان :)
یکشنبه، شهریور ۰۷، ۱۳۸۹
7- نمايندگان حامي لايحه ضد خانواده
فاطمه آليا
كي است كه فاطمه خانم آليا را نشناسد؟
فاطمه آليا با سابقه دو دوره نماينده تهران در مجلس شوراي اسلامي در حالي به عنوان وزير پيشنهادي آموزش و پرورش دولت دهم انتخاب شده است .
متولد ۱۳۳۵ کارشناس ارشد علوم سیاسی یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی ایران است. او در دورههای هفتم و هشتم مجلس نمایندگی مردم تهران را بر عهده داشتهاست. او توسط محمود احمدی نژاد برای کسب وزارت آموزش و پرورش نامزد شدهاست و روز ۲۴ شهریور ۱۳۸۸ نیز جلسه رای اعتماد وی برگزار خواهد شد[۱].
- خانم آليا در مورد طرح حجاب، يك جمله ي نغزي هم در مورد كت و شلوار آقايان برجسته نمايي جنسي فرموده بودند كه لينكش را پيدا نكردم.
- فاطمه آلیا : بيشتر از كوپنتون سوال پرسيديد
من به اندازهاي كه مردم بخوانند به شما توضيح دادم اما شما ميخواهي مچ من را بگيري كه چند تا معلم داريم؟ يكي به يكي گفت ستارههاي آسمان چندتاست گفت سه ميليون برو بشمار.
- اما امروز راجع به لايحه:
خبرگزاري آريا- نمايندگان خانم مجلس بسيار در مورد لايحه حمايت از خانواده فعالند و من در اين زمينه بيشترين پيشنهاد را دادم.
فاطمه آليا در گفتگو با آريا درباره علت سكوت اعضاي فراكسيون زنان مجلس هنگام بررسي لايحه مذكور گفت: در حال حاضر بيشتر بحث ها راجع به حذف پيشنهادات است و اگر تكاپوي آقايان غالب به نظر مي رسد علتش به عدم رسيدن نوبت به خانم ها بر مي گردد.
وي در مورد اعتراض نمايندگان زن ادوار اضافه كرد: طي سه سال گذشته كه اين طرح به مجلس ارائه شد و در دستور كار كميسيون قضايي قرار گرفت افراد حقيقي و حقوقي مي توانستند به نمايندگان مراجعه و نظرات خود را بدهند. از طرفي تا كنون كه نزديك به 20 ماده از 59 ماده لايحه تصويب شده روند كار مثبت بوده و چيزي خلاف مصالح زنان تصويب نشده است.
عضو فراكسيون زنان مجلس تصريح كرد: كليات لايحه حمايت از خانواده در راستاي تحكيم بنيان اين نهاد كوچك اجتماعي و اصل 10 قانون اساسي با رويكرد پشتيباني از زنان است كه پس از بررسي مجلس خيلي از مشكلات آن برطرف شده است.
وي اضافه كرد: برخي مي گويند چون نمايندگان زن مجلس هشتم با ماده 23 لايحه مخالف نيستند پس موافق اردواج مجدد مردانند در صورتي كه اين اتهامي بيش نيست. اگر به جزئيات ماده مذكور نگاه شود شرايط و ضوابط كاملي براي ازدواج مجدد در آن درج شده تا به جاي تصميم عجولانه، دادگاه ويژه اي كه حائز صلاحيت تشخيص است در رابطه با آن نظر دهد.
6-نمايندگان حامي لايحه ضد خانواده
فكر نكنيد اينجا خاكريز جنگ است ها... اين عكس در جبهه مقدس مجلس است.
از وبلاگ شخصي آقاي دكتر:
نام: مهدی کوچک زاده
تاریخ تولد: 1 اسفند 1337
جنسیت: مرد - متاهل
محل سکونت: ایران - تهران
مشخصات تماس
ایمیل: kouchakm@modares.ac.ir
تحصیلات
سطح تحصیلات: دکتری
رشته تحصیلی: مهندسی آبیاری و زهکشی
محل تحصیل: دانشگاه تربیت مدرس
حرفه
شغل: عضو هیئت علمی
محل کار: دانشگاه تربیت مدرس
از افاضات آقاي نماينده:
- كوچكزاده سقوط هواپيما سي 130 ارتش را به گردن خاتمی انداخت
- ،کوچک زاده در واکنش به نطق علی مطهری و مهدی سنایی نمایندگان تهران و نهاوند درباره ثروت محصولی -وزیر پیشنهادی رفاه- خواستار شفاف شدن وضعیت ثروت مطهری شده بود.
مطهری درباره ثروت محصولی سوالاتی را طرح کرده بود که به جای پاسخ گویی به این سوالات توسط محصولی ، کوچک زاده با عصبانیت، خود مطهری را زیر سوال برد.
- لاريجاني در پاسخ به فریاد این نماینده پیرامون ثروت مطهری گفت: بيخود توهين نکنيد، شما بخاطر برخي مسائل جناحي اتهام می زنید، آقاي مطهري هيچ ثروتي ندارد که شما اينجا حرف بي ربط بزنيد .
- مهدی كوچك زاده نماینده مردم تهران با شناخت سوابق ضدانقلابی این عنصر فراری، به وی گفته است: شما یك ضد انقلاب هستید و نظر من به هر كس ربط داشته باشد حتماً به شما ربطی ندارد.
منظور از اين خبرنگار ضد انقلاب فرشته قضي است كه در چندين دوره مجلس خبرنگار پارلماني بوده است.
كوچك زاده به دنبال اصرار نامبرده به اینكه من خبرنگارم و می خواهم مصاحبه كنم و نظر شما را بگیرم، تاكید می كند: خبرنگار كجا خانم؟ خبرنگاری كه برای سازمان سیا خوش خدمتی می كند كه خبرنگار محسوب نمی شود.
وی همچنین تأكید كرده است: شما اصلاً به چه حقی به من زنگ زدید، شما حق تماس گرفتن با نمایندگان مجلس را ندارید. شما خبرنگار نیستید، ضدانقلاب هستید. شما بروید با رؤسایتان در سیا و تل آویو خوش باشید. ما نمایندگان مردم هستیم و هیچ ضد انقلابی حق ندارد با ما تماس بگیرد.
همكار سایت ضد انقلابی در این هنگام با پررویی می گوید من با بزرگ ترهای شما از مجلس مصاحبه كرده ام كه دكتر كوچك زاده پاسخ می دهد: همان موقع اگر باهات برخورد درستی می شد حالا این قدر پررو نمی شدی.
- يك نماينده مجلس شوراي اسلامي در واکنش به برچیدن پایه های منوریل، پروژه هايي همچون برج ميلاد را غيركارشناسي خواند و گفت: برج ميلاد غير از رفتن مرفهين بي درد به بالاي آن و شبي چند صد هزار تومان خرج شام كردن هيچ سودي ندارد به اين دليل كه با بليط سي هزار توماني نيز مردم و طبقه متوسط نخواهد توانست از برج ميلاد استفاده كند و گره اي هم از مشكلات مردم باز نمي كند.
- و اما امروز راجع به ازدواج موقت سخنراني كرد و گفت از ازدواج موقت خجالت نميكشد. (بد نيست حال همسرشان را بپرسيم):
مهدي كوچكزاده نماينده تهران خطاب به رئيس مجلس گفت: شما به عنوان رئيس مجلس كه آيتاللهزاده هستيد بايد بدانيد كه اين قانون براي مردان و زنان با شرف و حيا و عفت است نه براي انسانهاي لاابالي.
وي با انتقاد از به كار برده شدن لفظ مردان شهوتران گفت: اين لفظ ناشي از بياطلاعي از موازين اسلامي است.
اين عضو فراكسيون انقلاب اسلامي با بيان اينكه اگر كسي شرم ميكند در بنياد اعتقاداتش به رساله بايد ترديد كرد گفت: در رساله امام و ميرزاجواد تبريزي آمده است گرچه صيغه براي لذت بردن هم نباشد جايز است.
وي خطاب به لاريجاني گفت: شما كه منطق و فلسفه خواندهايد چه برداشتي ميكنيد به نظر من اين به اين معنا است كه صيغه به معناي لذت بردن است و هركس خجالت ميكشد من خجالت نميكشم.
- كوچكزاده يادآور شد: عدهاي ميگويند اگر در ازدواج موقت نطفهاي منعقد شد و مرد فرار يا انكار كرد چه بايد كرد اما آيا شما اين نطفه را به نطفهاي كه حرام بسته شود ترجيح ميدهيد؟
5- نمايندگان (مخالف) حامي لايحه ضد خانواده
و اما آقاي علي مطهري كه كلن افاضاتشان راجع به زنان شاهكار بوده است.
گرچه ايشان جز مخالفان بيشتر مواد اعتراضي لايحه محسوب ميشوند، ولي دفاع هايي مي كنند در اكثر موارد گل زدن به دروازه خودي محسوب ميشود.
گرچه ايشان جز مخالفان بيشتر مواد اعتراضي لايحه محسوب ميشوند، ولي دفاع هايي مي كنند در اكثر موارد گل زدن به دروازه خودي محسوب ميشود.
از ويكي پدياي فارسي:
علی مطهری از چهرههای شاخص اصولگرایان و مخالفان جدی اصلاحطلبان بود که به مجلس راه یافت. صلاحیت علی مطهری برای نامزدی در انتخابات رد شد اما در پی رایزنیها و تجدیدنظرخواهیها، شورای نگهبان رأی به صلاحیت وی برای ورود به رقابتهای انتخاباتی داد.
وی از نمایندگان فعال مجلس هشتم بوده و در استیضاح علی کردان، وزیر کشور دولت نهم، نقش اصلی را بر عهده داشت.
مطهری پس از برگزاری انتخابات، از منتقدین به نحوه برخورد حکومت با معترضین بود. وی به نقدهای صریح در این باره روی آورد که این امر موجب اعتراض چهره های اصولگرا و گاه تخریب آنان شد. وليكن قايل به تقلب در انتخابات نبوده و آنرا لغزش سياسي نخبگان مي داند.
- نماینده دورههای دوم و چهارم حوزه انتخابیه کرمان
×××
×××
با اينكه با مخالفت با لايحه يك جاهايي حرف هاي خوب زده است:
مطهری: این تفکر که بانوان طرفدار حقوق زنان هستند و مردان حامی حقوق مردان، تفکر غلطی است
اما خوب يك جاهايي هم چنان ...:
- اعمال قدرت در اين گونه مسائل - در موارد ضروري- عين آزادي است واجبار دربرخی مسائل فرهنگی ازقبیل نوع پوشش انسانها برای آن که
” نظر به افزايش موارد ناهنجار در برخي شهرهاي بزرگ، لازم است دستي از آستين بيرون آيد و كاري بكند “بنیان خانواده ها محفوظ بماند نیز امری پسندیده وعین آزادی است".
1-تاسیس مرکزی برای آموزش آمران به معروف و ناهیان از منکر درباب حجاب
2- معرفی حجاب استانداردکه به گفته مطهری عبارتست از:شلوار ومانتوی راحت و بلند حداقل تازانووروسری یا مقنعه وبه طریق اولی چادر
3-جلوگیری ازورود مراجعان باپوشش ناهنجار به ادارات دولتی(شلوارتنگ وبلوزبرای بانوان وشلوارتنگ وسینه باز برای آقایان)
4-ایجاد امکانات اختصاصی برای ورزش (ورزش صبحگاهی-دوچرخه
5-بازداشت زنانی که درخیابانها پرسه میزنند.
6-پسرانه یا دخترانه کردن دانشگاههای مختلط که به گفته مطهری زمینه ساز فحشا و به ادعای وی یادآور کاخهای جوانان زمان شاه است.
7-نظارت برپوشش دختروپسر وعدم آرایش بانوان در ورودی دانشگاهها
8-احداث تاسیسات ویژه شنای بانوان ونظارت بر ساحل ها
9-برخوردبا زن و شوهری که بالباس ناهنجاردرخیابان درحال قدم زدن باشند.
10-بازرسی ازاماکن فرهنگی مثل موسسات پخش محصولات تصویری یا بازیهای رایانه ای
- مطهری: انتخاب وزیر زن پیشنهاد مشایی است
- به گزارش شبکه ایران علی مطهری در پاسخ به سوالی در مورد اظهارات فائزه هاشمی گفت:
سخنان ایشان تازگی ندارد، در حدود سال 79 که ایشان روزنامه زن را منتشر می کرد نیز اینگونه مطالب فمینیستی و ضد نظام خانوادگی اسلام زیاد منتشر می کرد. حکم تعدد زوجات که البته باید در جای خود و با شرط توانایی جسمی، روحی و مالی مرد انجام شود یکی از افتخارات اسلام است و از حقوق زن است نه از حقوق مرد. معمولا در اجتماعات بشری تعداد زنان آماده ازدواج از تعداد مردان آماده ازدواج بیشتر است.
و صحبت هاي امروز جناب:
علی مطهری نماینده مردم تهران نیز در مخالفت با حذف ماده 22 و تاکید بر موثر بودن این ماده در لایحه حمایت از خانواده گفت: الزام ثبت ازدواج موقت در صورت باردارشدن زوجه راه سوء استفاده را می بندد و تاکید بر ثبت ازدواج موقت در ابتدا زمینه محدودیت ازدواج موقت را فراهم می کند و این موضوع با ماهیت ازدواج موقت که قرار است ازدواجی آسان باشد همخوانی ندارد
شنبه، شهریور ۰۶، ۱۳۸۹
4- نمايندگان حامي لايحه ضد خانواده
خانم دكتر لاله افتخاري
با توجه به ذكر مشخصات خانم افتخاري در وبلاگ شخصي خودشان، حدس ميزنم كه دكتراي خانم افتخاري به خاطر حفظ كل قرآن كريم باشد.
دکتر لاله افتخاری
نماینده هفتمین دوره مجلس شورای اسلامی (تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر)
رئیس فراکسیون قرآن و عترت
کاندیدای نمایندگی هشتمین دوره مجلس شورای اسلامی
رییس فراکسیون حمایت از مخترعین ، نخبگان و نوآوران
عضو هیات رییسه کمیسیون فرهنگی
دبیر فراکسیون ایثارگران
استادیار دانشگاه
- لاله افتخاري: اميدوارم حمايت از بانوان فعال قرآني ادامه يابد
- بنده لاله افتخاری هستم فرزند شهید محمد حسین افتخاری و همسرشهید محمد علی عامریان
- بنده در زمان طاغوت در شهرستان شاهرود در خانوده ای مذهبی واهل علم متولد شدم و در همانجا به تحصیل علم پرداختم ولی بیشتر از دوره ابتدائی نتوانستم در آموزشگاههای شهر خودمان شرکت کنم و با اینکه رتبه اول را به دست آورده بودم ولی به علت نامناسب بودن فضای آموزشی مجبور به ترک تحصیل شدم مادرم فرمودند: اگر می توانید رعایت اصول دینی و حفظ حجاب نمائیدبروید و در همین مدارس درس بخوانید فقط باید در مقابل خداوندجواب داشته باشید و اختیار ادامه تحصیل را به خودم واگذارکردند، ولی خودم هرچه فکر کردم دیدم باید رضای خدا را به دست آورم و چون در مدارس آن زمان خیلی سخت گیری می کردند و با اسلام مخالفت می شد بنابراین تصمیم گرفتم تحصیلات کلاسیک را رها کنم ونزد مادر بزرگوارم که به تدریس علوم حوزوی برای خانمها مشغول بود ادامه تحصیل دهم. مادرم در حال حاضر در حسینیه ای که به نام شهید افتخاری نامگذاری شده و پدر شهیدم آن را بنا و اداره می کرد، مشغول تبلیغ و تدریس هستند. در این حسینیه به امورفرهنگی فرزندان شهدا از سال های اول انقلاب توسط پدر و مادرم پرداخته می شد و هنوز هم ادامه دارد در سن 16 سالگی به راهنمایی پدر و مادرم در حوزه علمیه سمنان به تدریس و حتی اداره آنجا مشغول شدم پس از چند ماه بر اثر مزاحمتها واشکال تراشی های ساواک مجبور به بازگشت به شهر خودم شدم و یک سال قبل از انقلاب با همسرم ازدواج کردم و در زمان ازدواج هم شرط کردم که در صورت ایجاد شرایط مناسب تحصیل، اجازه ادامه تحصیل داشته باشم که خوشبختانه این شرط توسط خانواده همسرم پذیرفته و استقبال شد. در اوائل انقلاب هم به دلیل کوچکی فرزندان موفق به ادامه تحصیل نشدم چرا که برای من از همه چیزمهم تر تربیت صحیح فرزندان بود و هر موقع که احساس می کردم ومی کنم که فرزندان نیاز به توجه بیشتر دارند مهمترین کارهای خود را از جمله درس خواندن را تعطیل می کنم. بالاخره در سال 68 موفق شدم در دوره متوسطه فارغ التحصیل شوم ودر همان سال نیز در کنکور شرکت کردم و در رشته الهیات در شهرمشهد پذیرفته شدم (رتبه سوم رشته علوم انسانی سهمیه شاهد) وعملا از سال 69 این دوره را شروع و در سال 73 با معدل بالای نوزده فارغ التحصیل شدم و رتبه اول کلیه گرایشهای رشته الهیات را به دست آوردم و در همین سال برای کارشناسی ارشد شرکت کردم و بحمد الله بدون استفاده از سهمیه، رتبه اول علوم قرآن و حدیث دانشگاه تهران و تربیت مدرس را به دست آوردم. این دوره را هم در سه ترم فشرده با معدل بالای 19 به اتمام رساندم و در سال 75در دوره دکترای همین رشته شرکت کردم و با رتبه اول قبول و درحال حاضر ترم پنجم این دوره را می گذرانم و بحمد الله معدل همه این ترمها بالای 19 است. پایان نامه دوره کارشناسی ارشد باعنوان «مفردات غریب القرآن » پایان نامه برگزیده اولین نمایشگاه دستاوردهای علمی پژوهشی دانشجویان ممتاز بسیجی سراسرکشور شد. در سال های 75 و 76 و 77 در پنجمین و ششمین و هفتمین مجمع سراسری طلاب و دانشجویان ممتاز شاهد و ایثارگر به عنوان دانشجوی برتر انتخاب شدم. هم چنین در سال 75 به عنوان دانشجوی نمونه شاهد دانشگاه تهران و در سال 77 به عنوان دانشجوی نمونه کشوری برگزیده و لوح تقدیر از دست ریاست محترم جمهوری دریافت کردم.
- مشاور امور بانوان مجمع تقريب مذاهب اسلامي گفت: در رسانههاي غربي به زن نگاه منفعت طلبانه دارند و زن را به عنوان صغير و كودك دانسته و نگاه خليفةاللهي به او ندارند و همین مساله باعث شده كه مشكلات زنان بيشتر شود.
و از صحبت هاي اخير راجع به لايحه :
- این لایحه علاوه بر اینکه می تواند جلوی اشک ریختن بسیاری از مادران و فرزندان را بگیرد لایحه بسیار عالی است چرا که می تواند کمک کند بنیان خانواده هایی که در حال حاضر بسیار سست شده را از نو بسازد و استحکام بخشد.
- وی در پایان گفت: افرادی که بیرون از مرزها کد می دهند برای ما بسیار تاثیرگذارند چرا که مواردی که آن ها مخالفت می کنند نشان دهنده ضرورت و مفید بودن مساله و همچنین اهمیت آن است و این نشان می دهد که ما در دنیا حرف برای گفتن داریم و با دیدگاه های کارشناسانه و پیشنهادات سازنده می توانیم اگر ایراداتی هم وجود دارد آنها را برطرف کنیم
- ما نباید آنچه را که مجامع بین المللی می خواهند بگوییم،باید ببینیم حکم خدا و شرع مقدس چیست و بر اساس آنچه که به صلاح است عمل کنیم.
- در شرع مقدس هم الزام رضایت همسر اول برای ازدواج مجدد نیامده است. اگر عده ای با این لایحه مخالفت می کنند، از سوی دیگر، علما نیز با الزامی کردن رضایت همسر مخالفت خواهند کرد و شورای نگهبان نیز این مسئله را رد می کند.
- مطلبی در مورد تقاضای دیدار آنها نشنیده ایم. ائتلاف اسلامی زنان و مخالفان این لایحه معمولا از یک طیف هستند. اکثریت آنها از طیف بسیار میانه رو هستند که حداقل اصولگرایی را دارند. البته اصولگرایانی بسیار رقیق هم در میان آنها هست.
- زنان مجلس با لایحه حمایت از خانواده موافقند
- ممکن است برخی افراد ندانسته مسایلی را تحت تاثیر برخی القائات مطرح کنند ولی ما با واقعیتها روبه رو هستیم و هم اکنون نیز ما پاسخگوی مردم هستیم نه آنها. مردم از ما انتظار دارند و در مراجعاتی که به ما برای طرح مشکلات و مسائلشان می کنند می بینیم که زنان با این لایحه موافق هستند ولی باید برخی اصلاحات در آن انجام شود.
با توجه به ذكر مشخصات خانم افتخاري در وبلاگ شخصي خودشان، حدس ميزنم كه دكتراي خانم افتخاري به خاطر حفظ كل قرآن كريم باشد.
دکتر لاله افتخاری
نماینده هفتمین دوره مجلس شورای اسلامی (تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر)
رئیس فراکسیون قرآن و عترت
کاندیدای نمایندگی هشتمین دوره مجلس شورای اسلامی
رییس فراکسیون حمایت از مخترعین ، نخبگان و نوآوران
عضو هیات رییسه کمیسیون فرهنگی
دبیر فراکسیون ایثارگران
استادیار دانشگاه
- لاله افتخاري: اميدوارم حمايت از بانوان فعال قرآني ادامه يابد
- بنده لاله افتخاری هستم فرزند شهید محمد حسین افتخاری و همسرشهید محمد علی عامریان
- بنده در زمان طاغوت در شهرستان شاهرود در خانوده ای مذهبی واهل علم متولد شدم و در همانجا به تحصیل علم پرداختم ولی بیشتر از دوره ابتدائی نتوانستم در آموزشگاههای شهر خودمان شرکت کنم و با اینکه رتبه اول را به دست آورده بودم ولی به علت نامناسب بودن فضای آموزشی مجبور به ترک تحصیل شدم مادرم فرمودند: اگر می توانید رعایت اصول دینی و حفظ حجاب نمائیدبروید و در همین مدارس درس بخوانید فقط باید در مقابل خداوندجواب داشته باشید و اختیار ادامه تحصیل را به خودم واگذارکردند، ولی خودم هرچه فکر کردم دیدم باید رضای خدا را به دست آورم و چون در مدارس آن زمان خیلی سخت گیری می کردند و با اسلام مخالفت می شد بنابراین تصمیم گرفتم تحصیلات کلاسیک را رها کنم ونزد مادر بزرگوارم که به تدریس علوم حوزوی برای خانمها مشغول بود ادامه تحصیل دهم. مادرم در حال حاضر در حسینیه ای که به نام شهید افتخاری نامگذاری شده و پدر شهیدم آن را بنا و اداره می کرد، مشغول تبلیغ و تدریس هستند. در این حسینیه به امورفرهنگی فرزندان شهدا از سال های اول انقلاب توسط پدر و مادرم پرداخته می شد و هنوز هم ادامه دارد در سن 16 سالگی به راهنمایی پدر و مادرم در حوزه علمیه سمنان به تدریس و حتی اداره آنجا مشغول شدم پس از چند ماه بر اثر مزاحمتها واشکال تراشی های ساواک مجبور به بازگشت به شهر خودم شدم و یک سال قبل از انقلاب با همسرم ازدواج کردم و در زمان ازدواج هم شرط کردم که در صورت ایجاد شرایط مناسب تحصیل، اجازه ادامه تحصیل داشته باشم که خوشبختانه این شرط توسط خانواده همسرم پذیرفته و استقبال شد. در اوائل انقلاب هم به دلیل کوچکی فرزندان موفق به ادامه تحصیل نشدم چرا که برای من از همه چیزمهم تر تربیت صحیح فرزندان بود و هر موقع که احساس می کردم ومی کنم که فرزندان نیاز به توجه بیشتر دارند مهمترین کارهای خود را از جمله درس خواندن را تعطیل می کنم. بالاخره در سال 68 موفق شدم در دوره متوسطه فارغ التحصیل شوم ودر همان سال نیز در کنکور شرکت کردم و در رشته الهیات در شهرمشهد پذیرفته شدم (رتبه سوم رشته علوم انسانی سهمیه شاهد) وعملا از سال 69 این دوره را شروع و در سال 73 با معدل بالای نوزده فارغ التحصیل شدم و رتبه اول کلیه گرایشهای رشته الهیات را به دست آوردم و در همین سال برای کارشناسی ارشد شرکت کردم و بحمد الله بدون استفاده از سهمیه، رتبه اول علوم قرآن و حدیث دانشگاه تهران و تربیت مدرس را به دست آوردم. این دوره را هم در سه ترم فشرده با معدل بالای 19 به اتمام رساندم و در سال 75در دوره دکترای همین رشته شرکت کردم و با رتبه اول قبول و درحال حاضر ترم پنجم این دوره را می گذرانم و بحمد الله معدل همه این ترمها بالای 19 است. پایان نامه دوره کارشناسی ارشد باعنوان «مفردات غریب القرآن » پایان نامه برگزیده اولین نمایشگاه دستاوردهای علمی پژوهشی دانشجویان ممتاز بسیجی سراسرکشور شد. در سال های 75 و 76 و 77 در پنجمین و ششمین و هفتمین مجمع سراسری طلاب و دانشجویان ممتاز شاهد و ایثارگر به عنوان دانشجوی برتر انتخاب شدم. هم چنین در سال 75 به عنوان دانشجوی نمونه شاهد دانشگاه تهران و در سال 77 به عنوان دانشجوی نمونه کشوری برگزیده و لوح تقدیر از دست ریاست محترم جمهوری دریافت کردم.
- مشاور امور بانوان مجمع تقريب مذاهب اسلامي گفت: در رسانههاي غربي به زن نگاه منفعت طلبانه دارند و زن را به عنوان صغير و كودك دانسته و نگاه خليفةاللهي به او ندارند و همین مساله باعث شده كه مشكلات زنان بيشتر شود.
و از صحبت هاي اخير راجع به لايحه :
- این لایحه علاوه بر اینکه می تواند جلوی اشک ریختن بسیاری از مادران و فرزندان را بگیرد لایحه بسیار عالی است چرا که می تواند کمک کند بنیان خانواده هایی که در حال حاضر بسیار سست شده را از نو بسازد و استحکام بخشد.
- وی در پایان گفت: افرادی که بیرون از مرزها کد می دهند برای ما بسیار تاثیرگذارند چرا که مواردی که آن ها مخالفت می کنند نشان دهنده ضرورت و مفید بودن مساله و همچنین اهمیت آن است و این نشان می دهد که ما در دنیا حرف برای گفتن داریم و با دیدگاه های کارشناسانه و پیشنهادات سازنده می توانیم اگر ایراداتی هم وجود دارد آنها را برطرف کنیم
- ما نباید آنچه را که مجامع بین المللی می خواهند بگوییم،باید ببینیم حکم خدا و شرع مقدس چیست و بر اساس آنچه که به صلاح است عمل کنیم.
- در شرع مقدس هم الزام رضایت همسر اول برای ازدواج مجدد نیامده است. اگر عده ای با این لایحه مخالفت می کنند، از سوی دیگر، علما نیز با الزامی کردن رضایت همسر مخالفت خواهند کرد و شورای نگهبان نیز این مسئله را رد می کند.
- مطلبی در مورد تقاضای دیدار آنها نشنیده ایم. ائتلاف اسلامی زنان و مخالفان این لایحه معمولا از یک طیف هستند. اکثریت آنها از طیف بسیار میانه رو هستند که حداقل اصولگرایی را دارند. البته اصولگرایانی بسیار رقیق هم در میان آنها هست.
- زنان مجلس با لایحه حمایت از خانواده موافقند
- ممکن است برخی افراد ندانسته مسایلی را تحت تاثیر برخی القائات مطرح کنند ولی ما با واقعیتها روبه رو هستیم و هم اکنون نیز ما پاسخگوی مردم هستیم نه آنها. مردم از ما انتظار دارند و در مراجعاتی که به ما برای طرح مشکلات و مسائلشان می کنند می بینیم که زنان با این لایحه موافق هستند ولی باید برخی اصلاحات در آن انجام شود.
3- نمايندگان حامي لايحه ضد خانواده
زهره الهيان- نماينده اسلامشهر
در جستجوي اينترنتي فقط يك جا، نام خانم نماينده با عنوان دكتر برده شده بود، بدون مشخص نمودن رشته ي دكتري و يا جايي كه اين نشان را به ايشان داده اند.
صحبت هاي خانم الهيان خيلي زياد و وسيع بوده است.
از سمت وزارت ايشان شروع مي شود كه نپذيرفته اند:
زهره الهیان: به احترام مراجع وزارت را نپذیرفتم
تا
عضو کمیسیون امنیت ملی با اشاره به تایید وزیر اطلاعات در مورد کمک یک میلیاردی آمریکا به سران فتنه گفت: بخشی از کمک های مالی غرب به جریان فتنه از سوی سفارت خانه های غربی صورت گرفت.
تا سخنان فراوان در مورد لايحه خانواده
- مدافعان حقوق زنان با سیاه نمایی نسبت به لایحه تلاش می کنند نارضایتی در بین جامعه زنان ایجاد کنند و لایحه را از دستور کار مجلس خارج کنند که این موضوع امری محال است به جهت اینکه لایحه حمایت از خانواده دارای نکات مثبت فراوانی است و با کار کارشناسی سعی در کم کردن مشکلات زنان در دادگاه خانواده دارد.
كه خيلي شباهت به صحبت هاي بازجويان محترم دارد و نيز:
برخي از فعالان حقوق زن ميخواهند كه ايران به كنوانسيون رفع تبعيض عليه زنان بپيوندد. آنها نميخواهند زنان قوانين حقوقي خاص ايران را داشته باشند
- عضو فراكسيون زنان مجلس يكي ديگر از نقاط برجسته لايحه حمايت از خانواده را در نظر گرفتن كانون هاي مشاوره در دادگاه هاي خانواده عنوان كرد و گفت: وجود گروه هاي مشاوره، متخصص و روانشناس در دادگاه ها به حل مسائل مربوط به خانواده بسيار كمك مي كند و به عبارتي شايد با اين مشاوران بسياري از مشكلات خانوادگي حل و فصل شود.
- وي در خصوص اظهارات اخير زهرا رهنورد در مورد لايحه حمايت از خانواده مبني بر اينكه اين لايحه تعدد زوجات را براي مردان مطرح مي كند، گفت: متاسفانه ما شاهديم برخي افراد از جمله رهنورد لايحه حمايت از خانواده را به طرق مختلف محكوم مي كنند و تنها نكته اي كه به آن اشاره دارند همان موضوع چند همسري است در حالي كه در اين لايحه شرايط خاص و ويژه اي براي چند همسري در نظر گرفته شده است.
- وي گفت: شروط موجود در لايحه حمايت از خانواده ازدواج مجدد را منوط به شرط هايي دانسته است لذا بايد از افرادي مثل رهنورد و برخي فعالان حقوق زن يا همان فمنيست ها پرسيد آيا بايد هرج و مرج و بي قانوني را در چند همسري قبول كرد يا قانونمند شدن اين موضوع را
از آن جالب تر تيتري كه روي حرف هاي دو- سه بند آخر حرف هاي خانم دكتر!!! زده شده است:
”اعتراض زهره الهيان به سخنان زهرا رهنورد و فائزه هاشمی“
در جستجوي اينترنتي فقط يك جا، نام خانم نماينده با عنوان دكتر برده شده بود، بدون مشخص نمودن رشته ي دكتري و يا جايي كه اين نشان را به ايشان داده اند.
صحبت هاي خانم الهيان خيلي زياد و وسيع بوده است.
از سمت وزارت ايشان شروع مي شود كه نپذيرفته اند:
زهره الهیان: به احترام مراجع وزارت را نپذیرفتم
تا
عضو کمیسیون امنیت ملی با اشاره به تایید وزیر اطلاعات در مورد کمک یک میلیاردی آمریکا به سران فتنه گفت: بخشی از کمک های مالی غرب به جریان فتنه از سوی سفارت خانه های غربی صورت گرفت.
تا سخنان فراوان در مورد لايحه خانواده
كه خيلي شباهت به صحبت هاي بازجويان محترم دارد و نيز:
برخي از فعالان حقوق زن ميخواهند كه ايران به كنوانسيون رفع تبعيض عليه زنان بپيوندد. آنها نميخواهند زنان قوانين حقوقي خاص ايران را داشته باشند
- عضو فراكسيون زنان مجلس يكي ديگر از نقاط برجسته لايحه حمايت از خانواده را در نظر گرفتن كانون هاي مشاوره در دادگاه هاي خانواده عنوان كرد و گفت: وجود گروه هاي مشاوره، متخصص و روانشناس در دادگاه ها به حل مسائل مربوط به خانواده بسيار كمك مي كند و به عبارتي شايد با اين مشاوران بسياري از مشكلات خانوادگي حل و فصل شود.
- وي در خصوص اظهارات اخير زهرا رهنورد در مورد لايحه حمايت از خانواده مبني بر اينكه اين لايحه تعدد زوجات را براي مردان مطرح مي كند، گفت: متاسفانه ما شاهديم برخي افراد از جمله رهنورد لايحه حمايت از خانواده را به طرق مختلف محكوم مي كنند و تنها نكته اي كه به آن اشاره دارند همان موضوع چند همسري است در حالي كه در اين لايحه شرايط خاص و ويژه اي براي چند همسري در نظر گرفته شده است.
- وي گفت: شروط موجود در لايحه حمايت از خانواده ازدواج مجدد را منوط به شرط هايي دانسته است لذا بايد از افرادي مثل رهنورد و برخي فعالان حقوق زن يا همان فمنيست ها پرسيد آيا بايد هرج و مرج و بي قانوني را در چند همسري قبول كرد يا قانونمند شدن اين موضوع را
از آن جالب تر تيتري كه روي حرف هاي دو- سه بند آخر حرف هاي خانم دكتر!!! زده شده است:
”اعتراض زهره الهيان به سخنان زهرا رهنورد و فائزه هاشمی“
2- نمايندگان حامي لايحه ضد خانواده
يكي ديگر از نمايندگان موافق لايحه ضد خانواده:
فاطمه رهبر
راجع به اين خانم در ويكي پدياي فارسي اين طوري نوشته شده است:
نماینده محافظه کار تهران در مجلس هفتم و هشتم ،و عضو فراکسیون زنان و عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی بوده[۱][۲]. وی از حامیان اصلی محمود احمدی نژاد است . وی سه روز پیش از انتتخابات ۲۲ خرداد ۸۸ چنین گفت : " منتظر رای ۲۴ میلیونی احمدی نژاد باشید . توجه به شورهیجایی که در شهرهای مختلف درخصوص انتخابات ایجاد شده بیش از ۳۵ میلیون از مردم در انتخابات شرکت خواهند کرد که حدود ۷۰ درصد آرا متعلق به آقای احمدینژاد خواهد بود. " اصلاح طلبان این سخن وی را نشانه آگاهی اش از انچه مهندسی انتخابات میخوانند ، میدانند.
بازتاب مناظره احمدي نژاد و موسوي-7
فاطمه رهبر: موسوي قادر به پاسخگويي به سؤالها نبود
شوخی رییس مجلس با فاطمه رهبر دردسر آفرین شد
اين عكس هاي دردسر
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در گفت و گو با خبرنگار پارلمانی خبرگزاری برنا، در رابطه با جو مجلس هنگام بررسی لایحه حمایت از خانواده به حضور نمایندگان ادوار اصلاح طلب در مجلس انتقاد کرد و گفت: امروز در حین اخطارها و پیشنهادات نمایندگان در صحن علنی، 5 خانم اصلاح طلب دوره های قبلی مجلس کف می زدند. وی در این باره گفت: کف زدن این نمایندگان نشان دهنده رفتار دوگانه آنها است چرا که در حضور نمایندگان رفتاری قانونی از خود نشان می دهند و این در حالی است که در جایگاه میهمان در مقابل نظرات موافق کف زدند.
فاطمه رهبر
راجع به اين خانم در ويكي پدياي فارسي اين طوري نوشته شده است:
نماینده محافظه کار تهران در مجلس هفتم و هشتم ،و عضو فراکسیون زنان و عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی بوده[۱][۲]. وی از حامیان اصلی محمود احمدی نژاد است . وی سه روز پیش از انتتخابات ۲۲ خرداد ۸۸ چنین گفت : " منتظر رای ۲۴ میلیونی احمدی نژاد باشید . توجه به شورهیجایی که در شهرهای مختلف درخصوص انتخابات ایجاد شده بیش از ۳۵ میلیون از مردم در انتخابات شرکت خواهند کرد که حدود ۷۰ درصد آرا متعلق به آقای احمدینژاد خواهد بود. " اصلاح طلبان این سخن وی را نشانه آگاهی اش از انچه مهندسی انتخابات میخوانند ، میدانند.
بازتاب مناظره احمدي نژاد و موسوي-7
فاطمه رهبر: موسوي قادر به پاسخگويي به سؤالها نبود
شوخی رییس مجلس با فاطمه رهبر دردسر آفرین شد
اين عكس هاي دردسر
شهريور 1389
چهار سال از شروع رسمي كمپين يك ميليون امضا گذشت.
هنوز انرژي بودن در زندگي مردم و مشكلاتشان جبران نشدني است، وقتي ميدانند از كمپين هستي و سفارش ميكنند كه شما را به خدا مراقب خودتان باشيد.
و تشكر و آرزوهاي موفقيت جمعي و شخصي
به اضافه همه مطالبي كه در گوگل ريدر، هم خوان كرده ام
هنوز انرژي بودن در زندگي مردم و مشكلاتشان جبران نشدني است، وقتي ميدانند از كمپين هستي و سفارش ميكنند كه شما را به خدا مراقب خودتان باشيد.
و تشكر و آرزوهاي موفقيت جمعي و شخصي
به اضافه همه مطالبي كه در گوگل ريدر، هم خوان كرده ام
پنجشنبه، شهریور ۰۴، ۱۳۸۹
1- نمايندگان حامي لايحه ضد خانواده
اين روزها بحث لايحه حمايت از خانواده در صحن علني مجلس است.
يك دست مريزاد ويژه به نماينده هاي زن مجلس 5 و 6 كه هر روز بررسي اين لايحه در صحن تماشگران حضور داشتند و قبل از ان هم جلسه مشتركي با رئيس مجلس برگزار كردند.
اما در خبرها اسم نمايندگاني ذكر مي شود كه سخنراني هاي غرايي در حمايت از لايحه حمايت (ضد) خانواده !!! كرده اند. نمونه اش :
سيد محمد جواد ابطحي
سايت شخصي ابطحي
تاريخ تولد : 5/5/1335
نام پدر: حجه الاسلام حاج سيد نعمت اله ابطحي
وضعيت تاهل : متاهل داراي 4 فرزند 3پسر و 1 دختر
تحصيلات : ليسانس حقوق قضايي و فوق ليسانس حقوق خصوصي
دروس حوزوي : تا سطح ( لمعتين )
در دوره دبستان : مسئول مراسم صبحگاهي دبستان پيمان (حاج شيخ محمد حسين نجفي )
دبيرستان : كورش و عماد سيادت – مسئول كتابخانه و كلوپ مذهبي
تاريخ اخذ ديپلم : خرداد 53 علوم طبيعي – دبيرستان عماد سيادت
محل سكونت قبلي : فروشان ، محله ميانجوي
محل سكونت فعلي : منظريه – كوي فرهنگيان – فاز 2
در خانواده اي روحاني متولد شده فرزند پنجم خانواده داراي 4 برادر و 2 خواهر
جد پدري : مرحوم حجه الاسلام سيد مصطفي حكيم
جد مادري : مرحوم حجه الاسلام ملا مصطفي انوشي معروف به حاج آخوند
به تشويق پدر و خال معظم مرحوم حضرت آيت اله فياض همزمان با تعليم در دبيرستان وارد حوزه علميه اماميه فروشان و حضرت آيت ا... مشكوة ( خوزان ) شده و تا لمعتين را نزد اساتيدي چون مرحوم
حجه الاسلام و المسلمين حاج سيد محمد علي مصطفوي – حجه الاسلام حاج شيخ محمد علي آقايي رحمه الله عليه – حاج آقا جاني – حاج آقا نصر و سپس با ورود به دانشگاه همزمان با تحصيل در رشته حقوق قضايي دانشگاه شهيد بهشتي ( ملي سابق ) ارتباط خود را با حوزه علميه مروي تهران برقرار و پس از فراغت از تحصيل اصول فلسفه را نزد حجه الاسلام و المسلمين مرحوم دكتر ابوالبركات خوانده و در سال 68 در رشته كارشناسي ارشد حقوق خصوصي دانشگاه آزاد اسلامي خوراسگان پذيرفته شده و پايان نامه خود را تحت عنوان معاملات صوري و به راهنمايي استاد دكتر گودرز افتخار جهرمي به رشته تحرير در آورده است .
سوابق شغلي :
1 – داديار دادگاه انقلاب اسلامي نجف آباد
2 – مسئول دايره عقيدتي سياسي پايگاه نهم شكاري بندرعباس
3 – مدرس مراكز تربيت معلم اصفهان
4 – دبير دبيرستانهاي ناحيه دو اصفهان و راهنماي آموزشي آن ناحيه
5 – عضو رئيس هيات رسيدگي به تخلفات اداري كاركنان آموزش و پرورش استان اصفهان
6 – مدرس دانشگاههاي آزاد اسلامي خوراسگان – خميني شهر و موسسه آموزش عالي صبح صادق – دانشكده بهزيستي و دانشكده بانك
سوابق و فعاليت هاي اجتماعي – مذهبي و سياسي :
1 – موسس صندوق انفاق مسجد ملا حيدرعلي (فروشان )
2 – موسس انجمن اسلامي ثار الحسين (ع) فروشان
3 – عضو و موسس خيريه حضرت سجاد عليه السلام
4 – فعال سياسي شهرستان و هماهنگ كننده تظاهرات ضد رژيم پهلوي و پخش كتب و اعلاميه هاي حضرت امام (ره)
5 – مدرس و سخنران پايگاههاي بسيج شهرستان و مساجد و ساير مراكز فرهنگي
6 – عضو سابق شوراي مركزي تشكل اسلامي دانشجويان دانشكده حقوق دانشگاه شهيد بهشتي
7 – عضو و رياست هيات نظارت بر انتخابات هاي مختلف شهرستان
8 – مسئول سابق دفتر نظارت و بازرسي شوراي نگهبان واحد خميني شهر
9 – عضو هيات امناء دانشگاه پيام نور شهرستان
10 – عضو ائتلاف نيروهاي انقلاب اسلامي شهرستان
11 – بازيكن و مربي سابق تيم هاي فوتبال :سپاس – دارايي و سروش شهرستان
12 – حضور در جبهه هاي حق عليه باطل – بعناوين رزمي و پشتيباني
13 – همكاري با دفتر امام جمعه خميني شهر
سوابق علمي – فرهنگي – هنري
1 – عضو تدوين كننده مجموعه موضوعي كتاب انتشارات جهاد سازندگي
2 –عضو تدوين كننده كتاب خلق عظيم نبوي دفتر شوراي نگهبان استان اصفهان
3 عضو شوراي بررسي كتاب استان اصفهان
4 – عضو كميته علمي آموزشي ديني كشور
5 – نويسنده مقالات الف ) آشنايي با حقوق و مقررات اداري منتشره در دوهفته نامه پرتو مهر سازمان آموزش و پرورش استان و كيهان ويژه اصفهان ب ) عملكرد امپرياليسم – ج ) رساله اي در باب شهادت و گواهي د ) رساله لوازم عقد – ﻫ ) نقد و بررسي مجموعه كتاب تبيين جهان ( سازمان منافقين خلق ) و ) مقاله ارتباط فقه و حقوق – ز ) معاملات صوري
و اما كارهاي معاصر:
سيد محمد جواد ابطحي تصميم دارد تا به عنوان يك كانديداي مستقل با علي لاريجاني براي رياست مجلس در سال سوم رقابت كند
اسامي نمايندگانی که خواهان محاکمه سریع موسوی، کروبی و ...شده اند: محمدجواد ابطحي
سید محمد جواد ابطحی عضو کمیسیون امور شورا ها و سیاست داخلی مجلس شورای اسلامی در گفت و گو با خبرنگار پارلمانی خبرگزاری برنا، در خصوص شکایت احزاب مشارکت و مجاهدین از سپاه مبنی بر تقلب در انتخابات اظهار داشت: در جریان فتنه، عوامل فتنه برای مستند سازی ادعای ناروای تقلب مطالبی را از گوشه و کنار ساختند و در رسانه ها و سایت های آنها مانند کلمه به آن پروبال دادند.
محمد جواد ابطحی:تبرئه مرتضوی بعید نیست
يك دست مريزاد ويژه به نماينده هاي زن مجلس 5 و 6 كه هر روز بررسي اين لايحه در صحن تماشگران حضور داشتند و قبل از ان هم جلسه مشتركي با رئيس مجلس برگزار كردند.
اما در خبرها اسم نمايندگاني ذكر مي شود كه سخنراني هاي غرايي در حمايت از لايحه حمايت (ضد) خانواده !!! كرده اند. نمونه اش :
سيد محمد جواد ابطحي
سايت شخصي ابطحي
تاريخ تولد : 5/5/1335
نام پدر: حجه الاسلام حاج سيد نعمت اله ابطحي
وضعيت تاهل : متاهل داراي 4 فرزند 3پسر و 1 دختر
تحصيلات : ليسانس حقوق قضايي و فوق ليسانس حقوق خصوصي
دروس حوزوي : تا سطح ( لمعتين )
در دوره دبستان : مسئول مراسم صبحگاهي دبستان پيمان (حاج شيخ محمد حسين نجفي )
دبيرستان : كورش و عماد سيادت – مسئول كتابخانه و كلوپ مذهبي
تاريخ اخذ ديپلم : خرداد 53 علوم طبيعي – دبيرستان عماد سيادت
محل سكونت قبلي : فروشان ، محله ميانجوي
محل سكونت فعلي : منظريه – كوي فرهنگيان – فاز 2
در خانواده اي روحاني متولد شده فرزند پنجم خانواده داراي 4 برادر و 2 خواهر
جد پدري : مرحوم حجه الاسلام سيد مصطفي حكيم
جد مادري : مرحوم حجه الاسلام ملا مصطفي انوشي معروف به حاج آخوند
به تشويق پدر و خال معظم مرحوم حضرت آيت اله فياض همزمان با تعليم در دبيرستان وارد حوزه علميه اماميه فروشان و حضرت آيت ا... مشكوة ( خوزان ) شده و تا لمعتين را نزد اساتيدي چون مرحوم
حجه الاسلام و المسلمين حاج سيد محمد علي مصطفوي – حجه الاسلام حاج شيخ محمد علي آقايي رحمه الله عليه – حاج آقا جاني – حاج آقا نصر و سپس با ورود به دانشگاه همزمان با تحصيل در رشته حقوق قضايي دانشگاه شهيد بهشتي ( ملي سابق ) ارتباط خود را با حوزه علميه مروي تهران برقرار و پس از فراغت از تحصيل اصول فلسفه را نزد حجه الاسلام و المسلمين مرحوم دكتر ابوالبركات خوانده و در سال 68 در رشته كارشناسي ارشد حقوق خصوصي دانشگاه آزاد اسلامي خوراسگان پذيرفته شده و پايان نامه خود را تحت عنوان معاملات صوري و به راهنمايي استاد دكتر گودرز افتخار جهرمي به رشته تحرير در آورده است .
سوابق شغلي :
1 – داديار دادگاه انقلاب اسلامي نجف آباد
2 – مسئول دايره عقيدتي سياسي پايگاه نهم شكاري بندرعباس
3 – مدرس مراكز تربيت معلم اصفهان
4 – دبير دبيرستانهاي ناحيه دو اصفهان و راهنماي آموزشي آن ناحيه
5 – عضو رئيس هيات رسيدگي به تخلفات اداري كاركنان آموزش و پرورش استان اصفهان
6 – مدرس دانشگاههاي آزاد اسلامي خوراسگان – خميني شهر و موسسه آموزش عالي صبح صادق – دانشكده بهزيستي و دانشكده بانك
سوابق و فعاليت هاي اجتماعي – مذهبي و سياسي :
1 – موسس صندوق انفاق مسجد ملا حيدرعلي (فروشان )
2 – موسس انجمن اسلامي ثار الحسين (ع) فروشان
3 – عضو و موسس خيريه حضرت سجاد عليه السلام
4 – فعال سياسي شهرستان و هماهنگ كننده تظاهرات ضد رژيم پهلوي و پخش كتب و اعلاميه هاي حضرت امام (ره)
5 – مدرس و سخنران پايگاههاي بسيج شهرستان و مساجد و ساير مراكز فرهنگي
6 – عضو سابق شوراي مركزي تشكل اسلامي دانشجويان دانشكده حقوق دانشگاه شهيد بهشتي
7 – عضو و رياست هيات نظارت بر انتخابات هاي مختلف شهرستان
8 – مسئول سابق دفتر نظارت و بازرسي شوراي نگهبان واحد خميني شهر
9 – عضو هيات امناء دانشگاه پيام نور شهرستان
10 – عضو ائتلاف نيروهاي انقلاب اسلامي شهرستان
11 – بازيكن و مربي سابق تيم هاي فوتبال :سپاس – دارايي و سروش شهرستان
12 – حضور در جبهه هاي حق عليه باطل – بعناوين رزمي و پشتيباني
13 – همكاري با دفتر امام جمعه خميني شهر
سوابق علمي – فرهنگي – هنري
1 – عضو تدوين كننده مجموعه موضوعي كتاب انتشارات جهاد سازندگي
2 –عضو تدوين كننده كتاب خلق عظيم نبوي دفتر شوراي نگهبان استان اصفهان
3 عضو شوراي بررسي كتاب استان اصفهان
4 – عضو كميته علمي آموزشي ديني كشور
5 – نويسنده مقالات الف ) آشنايي با حقوق و مقررات اداري منتشره در دوهفته نامه پرتو مهر سازمان آموزش و پرورش استان و كيهان ويژه اصفهان ب ) عملكرد امپرياليسم – ج ) رساله اي در باب شهادت و گواهي د ) رساله لوازم عقد – ﻫ ) نقد و بررسي مجموعه كتاب تبيين جهان ( سازمان منافقين خلق ) و ) مقاله ارتباط فقه و حقوق – ز ) معاملات صوري
و اما كارهاي معاصر:
سيد محمد جواد ابطحي تصميم دارد تا به عنوان يك كانديداي مستقل با علي لاريجاني براي رياست مجلس در سال سوم رقابت كند
اسامي نمايندگانی که خواهان محاکمه سریع موسوی، کروبی و ...شده اند: محمدجواد ابطحي
سید محمد جواد ابطحی عضو کمیسیون امور شورا ها و سیاست داخلی مجلس شورای اسلامی در گفت و گو با خبرنگار پارلمانی خبرگزاری برنا، در خصوص شکایت احزاب مشارکت و مجاهدین از سپاه مبنی بر تقلب در انتخابات اظهار داشت: در جریان فتنه، عوامل فتنه برای مستند سازی ادعای ناروای تقلب مطالبی را از گوشه و کنار ساختند و در رسانه ها و سایت های آنها مانند کلمه به آن پروبال دادند.
محمد جواد ابطحی:تبرئه مرتضوی بعید نیست
چهارشنبه، مرداد ۲۷، ۱۳۸۹
خنده ها و گريه ها
چند تا چيز را ميخواهم بنويسم تا دست كم دلمان خنك بشود:
- كارمندان دون پايهي (منظورم در رتبه اداري است) دادگاه و دادگستري و زندان (و براي اينكه بقيه قسر در نرود، كلن كارمندان دون پايه دولتي) و نيز منشي هاي آدم هاي كمي مهم و يا كمي موثر به بالا، شما را به خدا به دكتر روانشناس معتمد مراجعه كنيد و يا اگر سراغ نداريد، بگوييد معرفي كنم، كه اين عقده قدرت خواهي و شهرت طلبي تان كمي فروكش كند.
همين طور و بي دليل كاري را كه ميتوانيد انجام بدهيد، انجام نميدهيد كه چي؟
واقعا كه چي؟
ديكتاتورهاي معظم اينها هم باز به حساب شما!
- يك نكته آموزنده:
12 نفر را فرستاديد عمومي و 3 نفر را نگه داشتيد؟
آخر قرار است با نگهداري آن 3 نفر چه اتفاقي براي شما بيفتد؟ فكر مي كنيد هنوز مي توانيد مقاومت اين آدمها را بشكنيد؟ اشتباه است عمو ديكتاتور، اشتباه. به قول رئيس جمهور منتخب!!! ”آب را بريزيد آنجايي كه ميسوزد“ چرا اشتباه مي ريزيد؟
- 500 ميليون از محبوبه كرمي وثيقه گرفته شده است و هنوز در آزادي تعلل است.
- شكايت سحرخيز از نوكيا و زيمنس عالي بود، عالي!!! تا باشد كشورهاي پيشرفته كه دم از حقوق بشر و ... اينها ميزنند، دوزار منافعشان غلغلك بشود و استعمار مدرنشان به چالش كشيده بشود.
- گوگل امروز را باز كنيد. 90 سالگي گرفتن حق راي زنان را با اين جمله تبريك گفته است:
Celebrating 90 years since the ratification of the 19th Amendment, guaranteeing women the right to vote
اين هم موجب بسي خرسندي است
- كارمندان دون پايهي (منظورم در رتبه اداري است) دادگاه و دادگستري و زندان (و براي اينكه بقيه قسر در نرود، كلن كارمندان دون پايه دولتي) و نيز منشي هاي آدم هاي كمي مهم و يا كمي موثر به بالا، شما را به خدا به دكتر روانشناس معتمد مراجعه كنيد و يا اگر سراغ نداريد، بگوييد معرفي كنم، كه اين عقده قدرت خواهي و شهرت طلبي تان كمي فروكش كند.
همين طور و بي دليل كاري را كه ميتوانيد انجام بدهيد، انجام نميدهيد كه چي؟
واقعا كه چي؟
ديكتاتورهاي معظم اينها هم باز به حساب شما!
- يك نكته آموزنده:
12 نفر را فرستاديد عمومي و 3 نفر را نگه داشتيد؟
آخر قرار است با نگهداري آن 3 نفر چه اتفاقي براي شما بيفتد؟ فكر مي كنيد هنوز مي توانيد مقاومت اين آدمها را بشكنيد؟ اشتباه است عمو ديكتاتور، اشتباه. به قول رئيس جمهور منتخب!!! ”آب را بريزيد آنجايي كه ميسوزد“ چرا اشتباه مي ريزيد؟
- 500 ميليون از محبوبه كرمي وثيقه گرفته شده است و هنوز در آزادي تعلل است.
- شكايت سحرخيز از نوكيا و زيمنس عالي بود، عالي!!! تا باشد كشورهاي پيشرفته كه دم از حقوق بشر و ... اينها ميزنند، دوزار منافعشان غلغلك بشود و استعمار مدرنشان به چالش كشيده بشود.
- گوگل امروز را باز كنيد. 90 سالگي گرفتن حق راي زنان را با اين جمله تبريك گفته است:
Celebrating 90 years since the ratification of the 19th Amendment, guaranteeing women the right to vote
اين هم موجب بسي خرسندي است
یکشنبه، مرداد ۲۴، ۱۳۸۹
حقوق زندانيان چه شد؟
باز تهديد و حقه بازي و بي اخلاقي محض
تهديد بعضي از اعتصاب كنندگان به انفرادي و ممنوع الملاقات
يعني سر خوردن روي سراشيبي ديكتاتوري
تهديد بعضي از اعتصاب كنندگان به انفرادي و ممنوع الملاقات
يعني سر خوردن روي سراشيبي ديكتاتوري
پنجشنبه، مرداد ۲۱، ۱۳۸۹
تاریخ ایران کجاست؟
اولین روزی که در پاریس فرصت گشتن داشتم، روز 14 ژولای بود، این روز در فرانسه روز ملی است و تعطیل رسمی معمولا جشن های مختلفی در آن روز برگزار می شود، همچنین آن را روز باستیل هم می نانمند، در چنین روزی در سال 1789 زندان باستیل خراب کرده شده است. همچنین روز سمبولیکی است برای جمهوری اول فرانسه.
بیشتر موزه ها رایگان است و رژه نظامی هم در پاریس برگزار می شود. بی خبر از موزه های رایگان سراغ جایی رفتم که در ابتدا توسط لویی چهاردهم به عنوان بیمارستان و آسایشگاه سربازان جنگی ساخته شده است، و ... هم اکنون قبر ناپلئون آنجا است و بهش می گویند موزه جنگ. توضیحات بیشتر اینجا است.
حالا اینها گفتم که به اینجا برسم موزه جنگ شامل 4 طبقه و سالن های مختلف تو در تو بود. هر سالن مربوط به یک بازه زمانی و در آنها فیلم، کلیپ مستند، یادگاری های آن دوره از لباس های نظامی بگیر تا ادوات جنگی، نقشه های مختلف جغرافیایی به تنهایی و مقایسه ای، دست نوشته ای اگر بوده است از سربازان، رهبران اجرایی و رهبران جنگی تا مخلفان حکومت و منتقدان که اینها شامل کاریکاتورها هم می شد. حتی کاریکاتورهای تیزی که رهبران محبوب فرانسه مثل ژنرال دوگل را هدف می گرفت. به جز نمای ساختمان، به جز سادگی مقربه ناپلئون، به جز مبهوت کنندگی معماری کلیسا و به جز مساحت سربازخانه ی سابق، هر قسمت موزه جنگ را می گذرند انگار یک فصل از تاریخ فرانسه مرور می شد و هی بغض من بیشتر و بیشتر می شد(گرچه کل این سفر پر از بعض بودم).
این که تاریخ جنگ معاصر ایران چی می شود؟ این که بی طرفی در ذکر تاریخ دهه های قبل و حتی قرن های قبل چطور محو شده است. این که من و هم نسلان و بیشتر بچه های بعد از ما چی از ایران و تاریخش می دانند. این که دست نوشته های کسان دیگری که در ایران بودند و الان قدرت دستشان نیست کجاست و و و ... . نمی دانم چطور برای نسل های بعد از خودمان توضیح می دهیم. نمی دانم چطور می توانیم تاریخ این روزها و روزهای قبلمان را نگه داریم.
بیشتر موزه ها رایگان است و رژه نظامی هم در پاریس برگزار می شود. بی خبر از موزه های رایگان سراغ جایی رفتم که در ابتدا توسط لویی چهاردهم به عنوان بیمارستان و آسایشگاه سربازان جنگی ساخته شده است، و ... هم اکنون قبر ناپلئون آنجا است و بهش می گویند موزه جنگ. توضیحات بیشتر اینجا است.
حالا اینها گفتم که به اینجا برسم موزه جنگ شامل 4 طبقه و سالن های مختلف تو در تو بود. هر سالن مربوط به یک بازه زمانی و در آنها فیلم، کلیپ مستند، یادگاری های آن دوره از لباس های نظامی بگیر تا ادوات جنگی، نقشه های مختلف جغرافیایی به تنهایی و مقایسه ای، دست نوشته ای اگر بوده است از سربازان، رهبران اجرایی و رهبران جنگی تا مخلفان حکومت و منتقدان که اینها شامل کاریکاتورها هم می شد. حتی کاریکاتورهای تیزی که رهبران محبوب فرانسه مثل ژنرال دوگل را هدف می گرفت. به جز نمای ساختمان، به جز سادگی مقربه ناپلئون، به جز مبهوت کنندگی معماری کلیسا و به جز مساحت سربازخانه ی سابق، هر قسمت موزه جنگ را می گذرند انگار یک فصل از تاریخ فرانسه مرور می شد و هی بغض من بیشتر و بیشتر می شد(گرچه کل این سفر پر از بعض بودم).
این که تاریخ جنگ معاصر ایران چی می شود؟ این که بی طرفی در ذکر تاریخ دهه های قبل و حتی قرن های قبل چطور محو شده است. این که من و هم نسلان و بیشتر بچه های بعد از ما چی از ایران و تاریخش می دانند. این که دست نوشته های کسان دیگری که در ایران بودند و الان قدرت دستشان نیست کجاست و و و ... . نمی دانم چطور برای نسل های بعد از خودمان توضیح می دهیم. نمی دانم چطور می توانیم تاریخ این روزها و روزهای قبلمان را نگه داریم.
اعتصاب كنندگان زنده اند؟!!!
نميدانم فهميدن اين خيلي سخت است يا... كه ”بي خبري بدترين خبر است.”
يا آن تو يك خبري شده است يا عمو هنوز تجربه زندگيش به اينجا قد نداده است كه اين بي خبري ميتواند امنيت كل نظام را به هم بريزد.
15 نفر 15 روز اعتصاب كرده بودند و بعد گويا شكستند و حالا حتي يك تماس؟ يك ديدار؟ يك خبر از خودشان؟
عمو شب هاي قدر همين نزديكي هاست، خانواده ها و مردم را پر از نگراني و ناراحتي نكن تا آن شب ها... براي مزاج خودت خوبيت ندارد.
يا آن تو يك خبري شده است يا عمو هنوز تجربه زندگيش به اينجا قد نداده است كه اين بي خبري ميتواند امنيت كل نظام را به هم بريزد.
15 نفر 15 روز اعتصاب كرده بودند و بعد گويا شكستند و حالا حتي يك تماس؟ يك ديدار؟ يك خبر از خودشان؟
عمو شب هاي قدر همين نزديكي هاست، خانواده ها و مردم را پر از نگراني و ناراحتي نكن تا آن شب ها... براي مزاج خودت خوبيت ندارد.
سهشنبه، مرداد ۱۹، ۱۳۸۹
پايان اعتصاب 15 زنداني
مردم آزاده ایران
«ما همچنان برخواسته های بر حق خود که حقوق انسانی و اولیه یک زندانی است پافشاری می کنیم و با شما عهد می بندیم به مبارزه خود برای تحقق کامل حقوق قانونی همه زندانیان که بخشی از حقوق ملت است ،ادامه بدهیم.
ما اینک به احترام همراه بزرگ جنبش سبز میرحسین موسوی و دیگر شخصیت های جنبش مهدی کروبی، آیت الله بیات زنجانی، زهرا رهنورد، عبدالله نوری، عزت الله سحابی، احمد صدر حاج سیدجوادی، حبیب الله پیمان، ابراهیم یزدی و … تک تک یاران جنبش سبز به اعتصاب غذای خود پایان می دهیم .»
ما امیدواریم دادستان تهران و دیگر مسوولان به وعده های خود مبنی بر تحقق خواسته های پنج گانه ما عمل کنند .آزادی بابک بردبار را ما به عنوان نشانه ای از عزم دادستان تهران در تحقق سایر خواسته های قانونی و برحق خود پذیرفتیم و امیدواریم همچنان که نمایندگان دادستان به ما گفته اند ضمن برخورد قانونی با ماموران خاطی که به زندانیان سیاسی توهین کرده اند ،حقوق مندرج در آیین نامه سازمان زندانها را هرچه زودتر اجرایی کنند.»
ما از پشتیبانی رهبران جنبش سبز، احزاب و گروههای سیاسی ،رسانه ها،کنشگران سیاسی و اجتماعی، دانشجویان، روزنامه نگاران و همه کسانی که در داخل و خارج از کشور در این مدت صدای ما و خانواده مبارزمان را به گوش ایران و جهان رسانده اند ،قدردانی می کنیم .”
هجدهم مردادماه ۱۳۸۹
زندان اوین –بند ۲۴۰
کیوان صمیمی تا لحظه تنظیم این خبر اعتصاب غذای خود را نشکسته و گفته است تا لحظه انتقال پانزده زندانی سیاسی از انفرادی به بند عمومی ،به اعتصاب غذایش ادامه خواهد داد. کیوان صمیمی وعده کرده است به محض اینکه مقامات زندان پانزده زندانی را که تازه اعتصاب غذای خود را شکسته اند، به بند عمومی ۳۵۰ منتقل کنند، اعتصابش را خواهد شکست. کیوان صمیمی برای نشان دادن همراهی خود با دیگر اعتصاب کنندگان از امروز اعتصاب خشک خود را تبدیل به اعتصاب تر کرده است.
××××
به عمو و وابستگان بالاي هرم: فرق مبارزان دهه 60 و حالا اين است كه آرمان و ايده آل سيخ و خشك و متعصب كه هيچ منطقي را بر نمي تابد و خشن است تمام شده است و رفته در بايگاني تاريخ، اين روزها همه چي نرم است عمو.
ميدانم اين واژه نرم ضربان قلب بالايي را بالا ميبرد، اما خدايي خيلي داستان نرم است ديگر:
آن تو اعتصاب مي شود، همه ميشنوند و همراهي مي كنند و بخشي از خواسته ها محقق ميشود و تشويق و تكرار خواسته ها و خواهش براي سلامت جان، بعد هم مبارزان با پافشاري بر خواسته ها، به نرمي اعتصاب را تمام ميكنند و اين يعني پيروزي.
ديدي چه شادي آفرين است!
«ما همچنان برخواسته های بر حق خود که حقوق انسانی و اولیه یک زندانی است پافشاری می کنیم و با شما عهد می بندیم به مبارزه خود برای تحقق کامل حقوق قانونی همه زندانیان که بخشی از حقوق ملت است ،ادامه بدهیم.
ما اینک به احترام همراه بزرگ جنبش سبز میرحسین موسوی و دیگر شخصیت های جنبش مهدی کروبی، آیت الله بیات زنجانی، زهرا رهنورد، عبدالله نوری، عزت الله سحابی، احمد صدر حاج سیدجوادی، حبیب الله پیمان، ابراهیم یزدی و … تک تک یاران جنبش سبز به اعتصاب غذای خود پایان می دهیم .»
ما امیدواریم دادستان تهران و دیگر مسوولان به وعده های خود مبنی بر تحقق خواسته های پنج گانه ما عمل کنند .آزادی بابک بردبار را ما به عنوان نشانه ای از عزم دادستان تهران در تحقق سایر خواسته های قانونی و برحق خود پذیرفتیم و امیدواریم همچنان که نمایندگان دادستان به ما گفته اند ضمن برخورد قانونی با ماموران خاطی که به زندانیان سیاسی توهین کرده اند ،حقوق مندرج در آیین نامه سازمان زندانها را هرچه زودتر اجرایی کنند.»
ما از پشتیبانی رهبران جنبش سبز، احزاب و گروههای سیاسی ،رسانه ها،کنشگران سیاسی و اجتماعی، دانشجویان، روزنامه نگاران و همه کسانی که در داخل و خارج از کشور در این مدت صدای ما و خانواده مبارزمان را به گوش ایران و جهان رسانده اند ،قدردانی می کنیم .”
هجدهم مردادماه ۱۳۸۹
زندان اوین –بند ۲۴۰
کیوان صمیمی تا لحظه تنظیم این خبر اعتصاب غذای خود را نشکسته و گفته است تا لحظه انتقال پانزده زندانی سیاسی از انفرادی به بند عمومی ،به اعتصاب غذایش ادامه خواهد داد. کیوان صمیمی وعده کرده است به محض اینکه مقامات زندان پانزده زندانی را که تازه اعتصاب غذای خود را شکسته اند، به بند عمومی ۳۵۰ منتقل کنند، اعتصابش را خواهد شکست. کیوان صمیمی برای نشان دادن همراهی خود با دیگر اعتصاب کنندگان از امروز اعتصاب خشک خود را تبدیل به اعتصاب تر کرده است.
××××
به عمو و وابستگان بالاي هرم: فرق مبارزان دهه 60 و حالا اين است كه آرمان و ايده آل سيخ و خشك و متعصب كه هيچ منطقي را بر نمي تابد و خشن است تمام شده است و رفته در بايگاني تاريخ، اين روزها همه چي نرم است عمو.
ميدانم اين واژه نرم ضربان قلب بالايي را بالا ميبرد، اما خدايي خيلي داستان نرم است ديگر:
آن تو اعتصاب مي شود، همه ميشنوند و همراهي مي كنند و بخشي از خواسته ها محقق ميشود و تشويق و تكرار خواسته ها و خواهش براي سلامت جان، بعد هم مبارزان با پافشاري بر خواسته ها، به نرمي اعتصاب را تمام ميكنند و اين يعني پيروزي.
ديدي چه شادي آفرين است!
دوشنبه، مرداد ۱۸، ۱۳۸۹
پانزدهمين روز اعتصاب
از دو هفته هم گذشت. ديگر اين روزها فقط نگراني از جانشان بيشتر ميشود با اينكه هنوز ملاقات نگرفته اند.
يك نگراني ديگر هم كه امروز دادگاه محبوبه بود و هنوز هيچ خبري ندارم.
ولي دو تا چيز جالب: بردبار آزاد شد و يكي ديگر به جمع اعتصاب كنندگان پيوست:رضا ملك
يعني كلن بازي برنده به جاست.
دوم هم اينكه فكر كنم اين آقا هم يك چيزهايي راجع به ديكتاتور خودمان گفته است:
آیت الله دستغیب در جلسه تفسیر قرآن با مروری به آیات قرآن و تاریخ حکومتها اظهار داشت: «روش تمام مستکبرین در طول تاریخ، اداره مملکت با یک حزب و تشکل مدّاح حکومت بوده است».
××× پي نوشت:
دادگاه محبوبه باز عقب افتاده است. نمي دانم چرا.
باز تا آنجا بردند و برگرداندند و ... هيچ
يك نگراني ديگر هم كه امروز دادگاه محبوبه بود و هنوز هيچ خبري ندارم.
ولي دو تا چيز جالب: بردبار آزاد شد و يكي ديگر به جمع اعتصاب كنندگان پيوست:رضا ملك
يعني كلن بازي برنده به جاست.
دوم هم اينكه فكر كنم اين آقا هم يك چيزهايي راجع به ديكتاتور خودمان گفته است:
آیت الله دستغیب در جلسه تفسیر قرآن با مروری به آیات قرآن و تاریخ حکومتها اظهار داشت: «روش تمام مستکبرین در طول تاریخ، اداره مملکت با یک حزب و تشکل مدّاح حکومت بوده است».
××× پي نوشت:
دادگاه محبوبه باز عقب افتاده است. نمي دانم چرا.
باز تا آنجا بردند و برگرداندند و ... هيچ
یکشنبه، مرداد ۱۷، ۱۳۸۹
چهاردهمين روز اعتصاب
هنوز مطمئن نيستم كه امروز هم اعتصاب ادامه دارد يا نه
ولي ديروز يكي از خواسته هاي اعتصاب برآورده شد (بابك بردبار آزاد شد) گرچه ديكتاتور، زندان ها را بدون اصحاب رسانه تاب نمي آورد و بلافاصله يك خبرنگار ديگر بازداشت شد.
روزه سياسي به رجايي شهر هم رسيد.
ديروز هم اولين روز افطار سياسي بود.
ولي ديكتاتور كوچكه از بزرگتر ها بپرس كه اين همه نامه به اعتصاب كنندگان از طرف مراجع و همراهان و سياسيون كه اعتصاب خود را بشكنيد يعني چي؟
فرق جمله هاي تشويقي موكد را با جمله هاي نهي كننده حتمن بپرس.
×××بعد هم داريم با هم اختلاط ميكنيم پيام هاي (sms) تهديد آميز ادبي كه ميفرستي ديگر چه صيغه اي است؟
يك موضوع ديگر وقتي اينجا فيلتر است و از ايران هيچ كس نمي تواند مستقيم بيايد تو وبلاگ من شما برادر كه از اين ISP : IRIB Wide Area Network, Tehran, Esfahan, Iranچك ميكني، كلن براي ديدن همه سايت هاي فيلتر و غير فيلتر راحتي ديگر نه؟
يك نكته ديگر برادر! ميخواهي دنبال ما بگردي تو اينترنت دست كم “كمپين يك ميليون امضا” را درست جستجو كن و به جايش نزن ”كمپينگ يك ميليون امضا” كه هي اين صفحه آمار من اين كلمه را بزند و آبروي كشورمان جلوي مردم دنيا برود.
ولي ديروز يكي از خواسته هاي اعتصاب برآورده شد (بابك بردبار آزاد شد) گرچه ديكتاتور، زندان ها را بدون اصحاب رسانه تاب نمي آورد و بلافاصله يك خبرنگار ديگر بازداشت شد.
روزه سياسي به رجايي شهر هم رسيد.
ديروز هم اولين روز افطار سياسي بود.
ولي ديكتاتور كوچكه از بزرگتر ها بپرس كه اين همه نامه به اعتصاب كنندگان از طرف مراجع و همراهان و سياسيون كه اعتصاب خود را بشكنيد يعني چي؟
فرق جمله هاي تشويقي موكد را با جمله هاي نهي كننده حتمن بپرس.
×××بعد هم داريم با هم اختلاط ميكنيم پيام هاي (sms) تهديد آميز ادبي كه ميفرستي ديگر چه صيغه اي است؟
يك موضوع ديگر وقتي اينجا فيلتر است و از ايران هيچ كس نمي تواند مستقيم بيايد تو وبلاگ من شما برادر كه از اين ISP : IRIB Wide Area Network, Tehran, Esfahan, Iranچك ميكني، كلن براي ديدن همه سايت هاي فيلتر و غير فيلتر راحتي ديگر نه؟
يك نكته ديگر برادر! ميخواهي دنبال ما بگردي تو اينترنت دست كم “كمپين يك ميليون امضا” را درست جستجو كن و به جايش نزن ”كمپينگ يك ميليون امضا” كه هي اين صفحه آمار من اين كلمه را بزند و آبروي كشورمان جلوي مردم دنيا برود.
شنبه، مرداد ۱۶، ۱۳۸۹
سيزدهمين روز اعتصاب
و اين روزها كه ديگر به شماره ميافتد نگراني و دلواپسي 17 عزيز كه نميدانم چي بر سرشان مي آيد كه باز نحوه اعتصاب را سخت تر و فشار را تنگ تر ميكنند.
جبهه مشاركت پيشنهاد روزه سياسي داده است براي امروز.
زندانيان بندهاي زنان ملتهب و نگران ياران و گاه عزيزانشان روز شماري ميكنند در صورت محقق نشدن خواسته هاي اعتصاب كنندگان، همراهيشان كنند.
آدم هوس مي كند باز حال عمو ديكتاتور را بپرسد. خيلي ساده است عمو، چند روز بيشتر تا ماه رمضان نمانده است فكر كن اعتصاب زندانيان و روزه سياسي خانواده ها و مردم به رمضان متصل بشود و يك ماه مردم ايران در روزه سياسي به سر ببرند، ترسناك نيست؟
پس عمو براي حيات خودت بجنب
جبهه مشاركت پيشنهاد روزه سياسي داده است براي امروز.
زندانيان بندهاي زنان ملتهب و نگران ياران و گاه عزيزانشان روز شماري ميكنند در صورت محقق نشدن خواسته هاي اعتصاب كنندگان، همراهيشان كنند.
آدم هوس مي كند باز حال عمو ديكتاتور را بپرسد. خيلي ساده است عمو، چند روز بيشتر تا ماه رمضان نمانده است فكر كن اعتصاب زندانيان و روزه سياسي خانواده ها و مردم به رمضان متصل بشود و يك ماه مردم ايران در روزه سياسي به سر ببرند، ترسناك نيست؟
پس عمو براي حيات خودت بجنب
دوازدهمين روز اعتصاب
دوازدهمين روز از اعتصاب 17 نفر هم گذشت و بي بي سي فارسي فقط يك خبر تكراري را چند بار پخش كرد به اضافه مصاحبه با ژيلا كه در بقيه بخش هاي خبري نشاني از آن مصاحبه ديده نشد.
به جاي آن توضيح كامل كه وكيل حقوق بشري سكينه محمدي كه فقط حكم سنگسارش معلق شده است و هنوز بلاتكليف در زندان است، به كجا فرار كرده است، در كدام هتل است، چه نهادي بهش پناهندگي داد، چه كسي حالش را پرسيد، كي از هتل در آمد و كجا رفت... .
با احترام به آقاي مصطفايي و زحمت هايشان در مورد پرونده هاي گذشته، اما نمرديم و خبرنگاري حرفه اي و بي طرف را هم ديديم.
اينجا است كه قدرت و توان مردم ايران به تنهايي و بدون وابستگي به رسانه هاي خارج مشخص ميشود.
به جاي آن توضيح كامل كه وكيل حقوق بشري سكينه محمدي كه فقط حكم سنگسارش معلق شده است و هنوز بلاتكليف در زندان است، به كجا فرار كرده است، در كدام هتل است، چه نهادي بهش پناهندگي داد، چه كسي حالش را پرسيد، كي از هتل در آمد و كجا رفت... .
با احترام به آقاي مصطفايي و زحمت هايشان در مورد پرونده هاي گذشته، اما نمرديم و خبرنگاري حرفه اي و بي طرف را هم ديديم.
اينجا است كه قدرت و توان مردم ايران به تنهايي و بدون وابستگي به رسانه هاي خارج مشخص ميشود.
پنجشنبه، مرداد ۱۴، ۱۳۸۹
ايرانيزه كردن
باير (Bayer) يكي از شركتهاي مهم دارويي جهان است كه از سال 1863 در آلمان تاسيس شده و حالا در كشورهاي مختلف اروپايي، آمريكا و شرق آسيا شعبه هاي زيادي هم دارد. در آمد شركت در سال 2009 كه در ويكي پديا ذكر شده است 31.168 بيليون يورو است. خيلي از داروهاي مهم بيماريهاي خاص از جمله ام اس توسط اين شركت توليد ميشود و بعضا تعدادي از آنها در انحصار توليد همين شركت است. بتافرون هم جز همان داروها است.
شركت باير يك نماينده عرضه و خدمات در تهران دارد كه معمولن پزشكان نورولوژيست كه بتافرون را تجويز ميكنند، توصيه ميكنند با اين شركت در ارتباط باشيم. يك بار براي آموزش تزريق آمپول به آنجا مراجعه مي كني و يك سري تجهيزات مثل دستگاه تزريق ساده و يك يخ كوچك براي بعد از تزريق و بروشورهاي ترجمه شده اي راجع به امپول و روند درمان توسط آن به تان ميدهند و يك سري توصيه هاي مشاوره اي كه چطوري با ام اس و پيش بروي و چي بخوري و چطور ورزش كني و اطرافيان چه جور بهتر مي توانند كمك كنند و اينها...
همه اينها بدون هيچ هزينه اي است. البته نبايد از اين هم بگذرم كه قبلن نوشته ام اين داروها خيلي گران است، بنابراين چنين خدماتي هم انتظار ميرود از شركت سازنده.
تا اينجا همه چيز خوب است و عالي و احساس خوشبختي و شادي... اما اينجا ايران است همه خدمات خوب و عالي فقط از كانال ايرانيزه، حالا با دلايلش كار ندارم، رد كه بشود شكل عجيب و عملن بي استفاده اي به خودش ميگيرد.
ساعت كار شركت باير ايران 9 تا 4 بعد ازظهر روزهاي شنبه تا چهارشنبه است و با تعيين وقت قبلي براي هر كاري بايد مراجعه كنيد.
دفتر شركت در خياباني در ظفر بالاي يك برج شيكان و خيلي خيلي پولداري است. ولي حالا چند تا مورد جالب:
وقتي روزهاي كاري تهران به توصيه رئيس دولت و به عنوان گرما تعطيل اعلام مي شود (البته براي ادارات دولتي به جز بانكها و بيمارستان ها) كارمندان ايراني شركت محترم هم وقتهاي تعيين شده قبليشان را بدون اطلاع كنسل مي كنند و در گرماي 45 تهران مراجعه كنندگان را كه بيمار ام اسي هستند و دماي زيادي مثل سم است برايشان بي خبر رها ميكنند.
در توصيه هاي مشاوره اي كه برايتان توضيح ميدهند كه بيشتر شبيه ترجمه يك سري توضيحات كلي جهاني است، خيلي راجع به اين موضوع تاكيد ميشود كه زندگي و كار قبلي را از دست ندهيد، فقط شرايط را براي خودتان ساده تر كنيد كه با وجود اين بيماري بتوانيد مثل قبل به زندگي بپردازيد، بعد زمانهاي مراجعه به شركت براي سوال و خدمات و هر كار ديگر مستلزم دست كم 2-3 ساعت مرخصي كاري است. يعني هيچ جوري قبل و يا بعد از كار و يا روزهاي خلوت كاري مثل پنجشنبه ها نميشود مراجعه كرد. به نظر نميرسد قبل از اين بيماري ماهي 2-3 ساعت مرخصي همين جوري در زندگي معمولي لازم بوده باشد كه حالا...
بعد از چانه كه نميتوانم هر روز مرخصي بگيرم و اين همه راه بيايم تا آنجا، راضي ميشوند كه مشكلم را تلفني بگويم: راجع به اين مي گويم كه جاي آمپول ها تقريبا كامل مانده است (در صورتي كه در تمام بروشورهايش نوشته شده است بعد از حداكثر دو هفته از بين ميرود) يعني بعد از 4 ماه از تزريق هنوز مي توانيد تعداد تزريق ها را دقيق فقط از روي پوستم بشماريد. جوابي كه مي گيرم اين است: “با آرامش بزنيد، فشار ندهيد و بعد از تزريق يخ بگذاريد روي محل تزريق“ نميدانم بخندم يا گريه كنم.
باز از درد محل تزريق ميگويم. دردي كه مثل كوفتگي شديد است و وقتي كه در خواب روي بازو و يا راني كه تزريق شده است ميغلتم از درد از خواب ميپرم و يا وقتي به عنوان صميميت دوستي دست به بازو ميكشد، از درد دستم را ميكشم. بعد از تمام اين توضيحات باز جمله مشاوره اي اين است: “ خوب عزيزم در هر حال يك پشه كوچك هم كه آدم را مي گزد، جايش درد دارد.”
البته پزشك نورولوژيست خودم براي هر كدام از اينها راه حلي داشت اما... شايد هم ديگر عادت كرديم به ايرانيزه شدن تمام كارها: بي مسئوليتي. كار بدون تعهد. در نظر نگرفتن شرايط و راحتي خدمات گيرنده. و كلي اشكال ديگر. به نظر مهمترين چيز در تبادل با جايي كه نمايندگيش را به عهده گرفته ايم گرفتن امكانات مالي است. محل دفتر خوب. حقوق مرتب و زياد. تسهيلات ويژه مثل سفر خارجي و ... . تعطيلات مناسب.
شركت باير يك نماينده عرضه و خدمات در تهران دارد كه معمولن پزشكان نورولوژيست كه بتافرون را تجويز ميكنند، توصيه ميكنند با اين شركت در ارتباط باشيم. يك بار براي آموزش تزريق آمپول به آنجا مراجعه مي كني و يك سري تجهيزات مثل دستگاه تزريق ساده و يك يخ كوچك براي بعد از تزريق و بروشورهاي ترجمه شده اي راجع به امپول و روند درمان توسط آن به تان ميدهند و يك سري توصيه هاي مشاوره اي كه چطوري با ام اس و پيش بروي و چي بخوري و چطور ورزش كني و اطرافيان چه جور بهتر مي توانند كمك كنند و اينها...
همه اينها بدون هيچ هزينه اي است. البته نبايد از اين هم بگذرم كه قبلن نوشته ام اين داروها خيلي گران است، بنابراين چنين خدماتي هم انتظار ميرود از شركت سازنده.
تا اينجا همه چيز خوب است و عالي و احساس خوشبختي و شادي... اما اينجا ايران است همه خدمات خوب و عالي فقط از كانال ايرانيزه، حالا با دلايلش كار ندارم، رد كه بشود شكل عجيب و عملن بي استفاده اي به خودش ميگيرد.
ساعت كار شركت باير ايران 9 تا 4 بعد ازظهر روزهاي شنبه تا چهارشنبه است و با تعيين وقت قبلي براي هر كاري بايد مراجعه كنيد.
دفتر شركت در خياباني در ظفر بالاي يك برج شيكان و خيلي خيلي پولداري است. ولي حالا چند تا مورد جالب:
وقتي روزهاي كاري تهران به توصيه رئيس دولت و به عنوان گرما تعطيل اعلام مي شود (البته براي ادارات دولتي به جز بانكها و بيمارستان ها) كارمندان ايراني شركت محترم هم وقتهاي تعيين شده قبليشان را بدون اطلاع كنسل مي كنند و در گرماي 45 تهران مراجعه كنندگان را كه بيمار ام اسي هستند و دماي زيادي مثل سم است برايشان بي خبر رها ميكنند.
در توصيه هاي مشاوره اي كه برايتان توضيح ميدهند كه بيشتر شبيه ترجمه يك سري توضيحات كلي جهاني است، خيلي راجع به اين موضوع تاكيد ميشود كه زندگي و كار قبلي را از دست ندهيد، فقط شرايط را براي خودتان ساده تر كنيد كه با وجود اين بيماري بتوانيد مثل قبل به زندگي بپردازيد، بعد زمانهاي مراجعه به شركت براي سوال و خدمات و هر كار ديگر مستلزم دست كم 2-3 ساعت مرخصي كاري است. يعني هيچ جوري قبل و يا بعد از كار و يا روزهاي خلوت كاري مثل پنجشنبه ها نميشود مراجعه كرد. به نظر نميرسد قبل از اين بيماري ماهي 2-3 ساعت مرخصي همين جوري در زندگي معمولي لازم بوده باشد كه حالا...
بعد از چانه كه نميتوانم هر روز مرخصي بگيرم و اين همه راه بيايم تا آنجا، راضي ميشوند كه مشكلم را تلفني بگويم: راجع به اين مي گويم كه جاي آمپول ها تقريبا كامل مانده است (در صورتي كه در تمام بروشورهايش نوشته شده است بعد از حداكثر دو هفته از بين ميرود) يعني بعد از 4 ماه از تزريق هنوز مي توانيد تعداد تزريق ها را دقيق فقط از روي پوستم بشماريد. جوابي كه مي گيرم اين است: “با آرامش بزنيد، فشار ندهيد و بعد از تزريق يخ بگذاريد روي محل تزريق“ نميدانم بخندم يا گريه كنم.
باز از درد محل تزريق ميگويم. دردي كه مثل كوفتگي شديد است و وقتي كه در خواب روي بازو و يا راني كه تزريق شده است ميغلتم از درد از خواب ميپرم و يا وقتي به عنوان صميميت دوستي دست به بازو ميكشد، از درد دستم را ميكشم. بعد از تمام اين توضيحات باز جمله مشاوره اي اين است: “ خوب عزيزم در هر حال يك پشه كوچك هم كه آدم را مي گزد، جايش درد دارد.”
البته پزشك نورولوژيست خودم براي هر كدام از اينها راه حلي داشت اما... شايد هم ديگر عادت كرديم به ايرانيزه شدن تمام كارها: بي مسئوليتي. كار بدون تعهد. در نظر نگرفتن شرايط و راحتي خدمات گيرنده. و كلي اشكال ديگر. به نظر مهمترين چيز در تبادل با جايي كه نمايندگيش را به عهده گرفته ايم گرفتن امكانات مالي است. محل دفتر خوب. حقوق مرتب و زياد. تسهيلات ويژه مثل سفر خارجي و ... . تعطيلات مناسب.
يازدهمين روز اعتصاب
سه نفر ديگر از اعتصاب كنندگان دچار وضع وخيم شدند.
مهديه گلرو و عاطفه نبوي از بند عمومي زنان اوين براي اعتصاب كنندگان نامه نوشتند.
حالا عمو ديكتاتور هي بچه هاي مردم را ببر تو زندان نگه دار، تا يكي يكي شان كنش سياسي ياد بگيرند و عمل كنند.
مهديه گلرو و عاطفه نبوي از بند عمومي زنان اوين براي اعتصاب كنندگان نامه نوشتند.
حالا عمو ديكتاتور هي بچه هاي مردم را ببر تو زندان نگه دار، تا يكي يكي شان كنش سياسي ياد بگيرند و عمل كنند.
چهارشنبه، مرداد ۱۳، ۱۳۸۹
دهمين روز اعتصاب
ضمن اينكه امروز دهمين روز اعتصاب است به خانواده هاي اعتصاب كننده ها هم هشدار داده شده است كه دستگير ميشود در صورت ادامه اعتراض
ضمن اينكه محبوبه و شيوا هنوز در زندان بلاتكليفند و دادگاهشان برگزار نشده است و بقيه هم كما بيش يا در تعليقند و يا در حال گذراندن حكم
ضمن اينكه زنان اوين گريان از انتقال شبنم مددزاده و دو تن ديگر بودند، يك بيانيه از طرف زندانيان رجايي شهر در مورد زندانيان اوين و در خواست براي شكستن اعتصابشان منتشر شد و شادي و افتخار به زيست در چنين زماني (دوره مقاومت مضاعف) را چند برابر كرد.
عمو ديكتاتور كوچك، براي فشار بيشتر و تنبيه و از اين جور قضايا ميفرستد رجايي شهر، آنجا هم ياران دور هم افكار و ايده هاشان را منتشر ميكنند:
از زندان مخوف رجايي شهر در مرداد 89 به سلول هاي انفرادي زندان مخوف تر 240 و 350 اوين:
دوستان و ياران عزيز ...
الان دقيقن ميداني چي شد عمو؟
اگر كلن ياران و دوستان، زندان نبودند براي تو بهتر نبود؟
مي داني سر و صداي اين ده روز دارد چه بر سر تو و مملكت و عمو بزرگ ها ميآورد؟
بي خيال “حرف ديكتاتور (ببخشيد حرف مرد) يكي است“ شو و اين آبرو ريزي ها را تمام كن.
فردا باز سالگرد روز مشروطه (اصلن مي داني در مشروطه چه خبر شد؟) است و يازدهمين روز اعتصاب ميشود، 6 تا قبل، 5 تا حالا در بهداري زندان، يك خورده به خودت فكر كن دست كم.
اين كه 5 روز بيشتر باشي بهتر است و يا اين كه همين آن فقط باشي؟
ضمن اينكه محبوبه و شيوا هنوز در زندان بلاتكليفند و دادگاهشان برگزار نشده است و بقيه هم كما بيش يا در تعليقند و يا در حال گذراندن حكم
ضمن اينكه زنان اوين گريان از انتقال شبنم مددزاده و دو تن ديگر بودند، يك بيانيه از طرف زندانيان رجايي شهر در مورد زندانيان اوين و در خواست براي شكستن اعتصابشان منتشر شد و شادي و افتخار به زيست در چنين زماني (دوره مقاومت مضاعف) را چند برابر كرد.
عمو ديكتاتور كوچك، براي فشار بيشتر و تنبيه و از اين جور قضايا ميفرستد رجايي شهر، آنجا هم ياران دور هم افكار و ايده هاشان را منتشر ميكنند:
از زندان مخوف رجايي شهر در مرداد 89 به سلول هاي انفرادي زندان مخوف تر 240 و 350 اوين:
دوستان و ياران عزيز ...
الان دقيقن ميداني چي شد عمو؟
اگر كلن ياران و دوستان، زندان نبودند براي تو بهتر نبود؟
مي داني سر و صداي اين ده روز دارد چه بر سر تو و مملكت و عمو بزرگ ها ميآورد؟
بي خيال “حرف ديكتاتور (ببخشيد حرف مرد) يكي است“ شو و اين آبرو ريزي ها را تمام كن.
فردا باز سالگرد روز مشروطه (اصلن مي داني در مشروطه چه خبر شد؟) است و يازدهمين روز اعتصاب ميشود، 6 تا قبل، 5 تا حالا در بهداري زندان، يك خورده به خودت فكر كن دست كم.
اين كه 5 روز بيشتر باشي بهتر است و يا اين كه همين آن فقط باشي؟
سهشنبه، مرداد ۱۲، ۱۳۸۹
نهمين روز اعتصاب
علی ملیحی (فعال دانشجویی و عضو ادوار تحکیم وحدت)، بهمن احمدی امویی (روزنامهنگار)، حسین نورانینژاد (روزنامهنگار و عضو جبهه مشارکت)، عبدالله مومنی (فعال دانشجویی و سخنگوی ادوار تحکیم)، علی پرویز (فعال دانشجویی)، حمیدرضا محمدی (فعال سیاسی)، جعفراقدامی (فعال مدنی)، بابک بردبار (عکاس خبری)، ضیا نبوی (دانشجوی محروم از تحصیل)، ابراهیم (نادر) بابایی (فعال مدنی و از جانبازان جنگ ایران و عراق)، کوهیار گودرزی (فعال حقوق بشر و وبنگار)، مجید دری (فعال دانشجویی)، مجید توکلی (فعال دانشجویی)، کیوان صمیمی (روزنامهنگار)، غلامحسین عرشی، محمد حسین سهرابیراد
مطمئنم در تاريخ ايران خيلي زود مبارزه مشترك اين افراد جزء الگوهاي مقاوت در شرايط سخت ميشود. و از طرف ديگر جزء درسهاي ساده به ديكتاتورها كه چنين تركيبي را با هم در يك زمان و يك مكان و با فشار و ناعادلانه حبس نكنند.
6 نفر فعال دانشجويي
4 نفر روزنامه نگار
4 نفر فعال سياسي و فعال مدني
3 نفر نا مشخص
بعد تازه تركيب اسمها را نگاه كنيد،
مطمئنن دوره فشرده تجربه آموزي تاريخي- انتقادي- كنشگري هم بوده است براي جوانتر ها و از آن طرف دوره سرزندگي و ريسك پذيري و خطركردن براي بزرگترها.
ولي از ذهن و چشم آدم هم در عين حال نميگذرد سختي هر روز اعتصاب
مطمئنم در تاريخ ايران خيلي زود مبارزه مشترك اين افراد جزء الگوهاي مقاوت در شرايط سخت ميشود. و از طرف ديگر جزء درسهاي ساده به ديكتاتورها كه چنين تركيبي را با هم در يك زمان و يك مكان و با فشار و ناعادلانه حبس نكنند.
6 نفر فعال دانشجويي
4 نفر روزنامه نگار
4 نفر فعال سياسي و فعال مدني
3 نفر نا مشخص
بعد تازه تركيب اسمها را نگاه كنيد،
مطمئنن دوره فشرده تجربه آموزي تاريخي- انتقادي- كنشگري هم بوده است براي جوانتر ها و از آن طرف دوره سرزندگي و ريسك پذيري و خطركردن براي بزرگترها.
ولي از ذهن و چشم آدم هم در عين حال نميگذرد سختي هر روز اعتصاب
یکشنبه، مرداد ۱۰، ۱۳۸۹
عشقت رسد به فرياد
يعني ژيلا بني يعقوب عزيز عاشقانه زندگي ميكند،
با خانواده هاي زندانيان بند 350 اوين رفته جلوي دادستاني به اعتراض، عكس محبوبه و بهاره(كه الزامن زنداني بند 350 نيستند)را همراه با عكس بهمنش در دست دارد.
بعد ميخواهند چنين آدمي را از نوشتن محروم كنند. ژيلا حتي نفس كشيدنش هم نويسندگي و رسانه است.
توي اين بلاگر ديگر حتي از ايران نمي شود عكس گذاشت:
سومين و دهمين عكس از بالا
با خانواده هاي زندانيان بند 350 اوين رفته جلوي دادستاني به اعتراض، عكس محبوبه و بهاره(كه الزامن زنداني بند 350 نيستند)را همراه با عكس بهمنش در دست دارد.
بعد ميخواهند چنين آدمي را از نوشتن محروم كنند. ژيلا حتي نفس كشيدنش هم نويسندگي و رسانه است.
توي اين بلاگر ديگر حتي از ايران نمي شود عكس گذاشت:
سومين و دهمين عكس از بالا
شنبه، مرداد ۰۹، ۱۳۸۹
شادي امنيتي
حتي در شادي هاي مردم هم هنوز پليس امنيتي در شهر يعني ترك نظام روز به روز عميق تر ميشود.
جوانان 20 تا 30 ساله ساعت حدود 7:30 شب در خانه ها را ميزدند و با لحن مودبانه پشت آيفون سلام ميكردند و ميگفتند ساعت 8:30 شب جلوي حسينيه (انتهاي خيابان حسينيه خصوصي است كه بيشتر متوليان و صاحبان آن اهل اين محل نيستند) مراسم جشن است. به همراه خانواده تشريف بياوريد.
نوع دعوت و نوع مراسم متفاوت بود. داشتم ماشين را ميآوردم تو پاركينگ و صداهاي همسايه ها را از پشت آيفون ميشنيدم كه يكي ميپرسيد كمك مالي ميخواهيد؟ يكي ميپرسيد جشن چي؟ ديگري ميپرسيد دقيقن كجا؟ و نيز با كي بياييم؟
و جوانان همان جمله را با تاكيد بر چيزهاي جوابگو باشد تكرار ميكردند و با يك تشكر متعجب همسايه ها مكالمه تمام ميشد.
10 دقيقه بعد از انتهاي كوچه و جايي كه قرار بود مراسم برگزار بشود عبور كردم. روبروي حسينه صندلي چيده شده بود با تزئينات سبز و رنگي بر ديوار و پرده بزرگي كه قرار بود براي پخش فيلم باشد و كلي سيم و دستگاههاي مختلف براي ماجراي صوت و تصوير و چند نفر هم كه ايستاده صحبت ميكردند و يا كارهايي را انجام مي دادند.
ده قدم جلوتر يك موتور نيروي انتظامي و سه مامور نيروي انتظامي كه با هم و يا با بيسيم صحبت ميكردند و 3-4 نفر از آن جوانان مودب هم معلق كنار آنها ايستاده بودند.
موتور سواران ديگري با لباس نظامي هم كنار آنها بالا- پايين ميرفتند.
تا شروع و يا پايان برنامه شان نبودم. اما 11:30 شب هنوز بوي مراسم برگزار شده ميآمد ولي ماموران هم حضور داشتند.
ميدان آزادي هم دور تا دور پر از مامورهاي نيروي انتظامي و ون بود.
اما حضور مردم در خيابان نسبت به سالهاي قبل اضافه شده بود و نيز اصرار بر شادي نيز.
جوانان 20 تا 30 ساله ساعت حدود 7:30 شب در خانه ها را ميزدند و با لحن مودبانه پشت آيفون سلام ميكردند و ميگفتند ساعت 8:30 شب جلوي حسينيه (انتهاي خيابان حسينيه خصوصي است كه بيشتر متوليان و صاحبان آن اهل اين محل نيستند) مراسم جشن است. به همراه خانواده تشريف بياوريد.
نوع دعوت و نوع مراسم متفاوت بود. داشتم ماشين را ميآوردم تو پاركينگ و صداهاي همسايه ها را از پشت آيفون ميشنيدم كه يكي ميپرسيد كمك مالي ميخواهيد؟ يكي ميپرسيد جشن چي؟ ديگري ميپرسيد دقيقن كجا؟ و نيز با كي بياييم؟
و جوانان همان جمله را با تاكيد بر چيزهاي جوابگو باشد تكرار ميكردند و با يك تشكر متعجب همسايه ها مكالمه تمام ميشد.
10 دقيقه بعد از انتهاي كوچه و جايي كه قرار بود مراسم برگزار بشود عبور كردم. روبروي حسينه صندلي چيده شده بود با تزئينات سبز و رنگي بر ديوار و پرده بزرگي كه قرار بود براي پخش فيلم باشد و كلي سيم و دستگاههاي مختلف براي ماجراي صوت و تصوير و چند نفر هم كه ايستاده صحبت ميكردند و يا كارهايي را انجام مي دادند.
ده قدم جلوتر يك موتور نيروي انتظامي و سه مامور نيروي انتظامي كه با هم و يا با بيسيم صحبت ميكردند و 3-4 نفر از آن جوانان مودب هم معلق كنار آنها ايستاده بودند.
موتور سواران ديگري با لباس نظامي هم كنار آنها بالا- پايين ميرفتند.
تا شروع و يا پايان برنامه شان نبودم. اما 11:30 شب هنوز بوي مراسم برگزار شده ميآمد ولي ماموران هم حضور داشتند.
ميدان آزادي هم دور تا دور پر از مامورهاي نيروي انتظامي و ون بود.
اما حضور مردم در خيابان نسبت به سالهاي قبل اضافه شده بود و نيز اصرار بر شادي نيز.
دوشنبه، مرداد ۰۴، ۱۳۸۹
زنان سوژه جنسي در ايران
به نظر نگاه جنسي، يك سوژه فرهنگي است و قابل تغيير.
مثلا اين كه بعد از انقلاب زنها حتي با چادر(اين با چادر را مخصوصا ميگويم كه هر گونه توجيه نوع پوشش و ؛حجاب مصونيت است؛ و اينها را هم دربر بگيرد) در خيابان، باز به عنوان ابزار جنسي ديده بشوند و در عوض، حكومت هر روز فشار را بيشتر و بيشتر كند بر زنان.
در جوامعي كه زنان سوژه جنسي نيستند به نظر ميآيد روابط بين آدمها بر مبناي بي نيازي بيشتر جنسي و به تبع صميمي تر و عاطفي تر است. البته اين تنها مورد ايجاد صميمت بيشتر روابط دو نفره نيست يعني هستند جوامعي كه زنان به عنوان سوژه جنسي نيستند ولي به دلايل مختلف ديگر همچنان ميزان صميمت بين روابط كم است.
مثلا اين كه بعد از انقلاب زنها حتي با چادر(اين با چادر را مخصوصا ميگويم كه هر گونه توجيه نوع پوشش و ؛حجاب مصونيت است؛ و اينها را هم دربر بگيرد) در خيابان، باز به عنوان ابزار جنسي ديده بشوند و در عوض، حكومت هر روز فشار را بيشتر و بيشتر كند بر زنان.
در جوامعي كه زنان سوژه جنسي نيستند به نظر ميآيد روابط بين آدمها بر مبناي بي نيازي بيشتر جنسي و به تبع صميمي تر و عاطفي تر است. البته اين تنها مورد ايجاد صميمت بيشتر روابط دو نفره نيست يعني هستند جوامعي كه زنان به عنوان سوژه جنسي نيستند ولي به دلايل مختلف ديگر همچنان ميزان صميمت بين روابط كم است.
یکشنبه، مرداد ۰۳، ۱۳۸۹
اروپا و ايران
مغازه هاي مارك دار و پرفروش اروپا پر شده است از طرحهاي گليم و فرش سرخ پوستي و ايراني با دوخت و توليد هر جايي جزء ايران روي كيف ها و بلوزها و ظروف و زيورآلات با قيمت هاي كلان حتي بالاتر از چرمين هاي اصل خودشان...
آن وقت صادرات ايران روز به روز كم و كمتر ميشود.
به خاطر كمبود آفتاب در كشورهاي نزديك قطب كه فقط 2 ماه در سال آفتاب را ميبينند، مردمشان در ژولاي كمترين لباس ممكن را در خيابان ميپوشند و كرور كرور به قبرس و كشورهاي اطراف مديترانه و جنوب خليج فارس سفر مي كنند.
آن وقت ايران روز به روز از توريست هايش كم و كمتر ميشود و به مهاجران از كشور گريزانش اضافه ميشود...
آخر دردهاي آدم تا كدام محدوده ها ريشه بدواند؟
آن وقت صادرات ايران روز به روز كم و كمتر ميشود.
به خاطر كمبود آفتاب در كشورهاي نزديك قطب كه فقط 2 ماه در سال آفتاب را ميبينند، مردمشان در ژولاي كمترين لباس ممكن را در خيابان ميپوشند و كرور كرور به قبرس و كشورهاي اطراف مديترانه و جنوب خليج فارس سفر مي كنند.
آن وقت ايران روز به روز از توريست هايش كم و كمتر ميشود و به مهاجران از كشور گريزانش اضافه ميشود...
آخر دردهاي آدم تا كدام محدوده ها ريشه بدواند؟
شنبه، مرداد ۰۲، ۱۳۸۹
زندگی در ایران
نفس کشیدن در هوای گرم و آلوده کشور (تهران)، کنار مردمی که با آنها بزرگ شده ای، با آنها مبارزه کرده ای، با آنها با حقوق کم زندگیت را چرخانده ای و همه فشارها را حس کرده ای لذتی دارد که با هیچ جای دیگر دنیا قابل مقایسه نیست.
این که بخواهی خودت را ایرانی بدانی و در مورد اتفاقات ایران نظر بدهی و به راهکار فکر کنی و برای زندگی بهتر برای ایران تلاش کنی در هر جایی بیرون از ایران بیشتر یک خیال و تصویر دیدن است.
گفتن این حرفها ممکن است به مذاق خیلی ها خوش نیاید اما تجربه کوتاه من این را برایم واقعی کرد.
این که بخواهی خودت را ایرانی بدانی و در مورد اتفاقات ایران نظر بدهی و به راهکار فکر کنی و برای زندگی بهتر برای ایران تلاش کنی در هر جایی بیرون از ایران بیشتر یک خیال و تصویر دیدن است.
گفتن این حرفها ممکن است به مذاق خیلی ها خوش نیاید اما تجربه کوتاه من این را برایم واقعی کرد.
چهارشنبه، تیر ۱۶، ۱۳۸۹
بي نقطگي
تمام روزها، انتظارهاي طولاني و بي وقفه
سه هفته... نه نميشود
يك هفته... هيچ خبري نيست
انجام ميدهم... كاري پيش نميرود
گفتم انجام مي دهم، اعتماد كن... هيچ چيز فرق نكرده است
خبرهاي خوبي نميرسد
همه چيز را همگاني مي كنند، بر خلاف انتظار و قرار قبل
دوباره احضار شده به زندان
همه سايه ها غير واقعي و متوهم به نظر ميآيد
تمام روزها به شب بي خوابي منجر ميشود، شبهايي كه يا برق نيست، يا من سردرد دارم، يا تب دوباره رو آورده، يا گرما هجوم ميآورد، يا .... بي خوابي محض
همين طور هر بار آب فرو مي بلعم
دو سانس ديگر هم اضافه شده است
به لبخند من خنده شاد تحويل ميدهد
همه چيز لغو شده است
انتظار هر چيزي را ميكشد جز واقعيت
اما اضطراب است كه رها نمي كند
بي وقفه، پرغم، هول آور...
*** تو ضيح: اين پست هيچ جملهء تمامي ندارد و تمام جمله ها رها شده مانده اند
حتي همين جمله
سه هفته... نه نميشود
يك هفته... هيچ خبري نيست
انجام ميدهم... كاري پيش نميرود
گفتم انجام مي دهم، اعتماد كن... هيچ چيز فرق نكرده است
خبرهاي خوبي نميرسد
همه چيز را همگاني مي كنند، بر خلاف انتظار و قرار قبل
دوباره احضار شده به زندان
همه سايه ها غير واقعي و متوهم به نظر ميآيد
تمام روزها به شب بي خوابي منجر ميشود، شبهايي كه يا برق نيست، يا من سردرد دارم، يا تب دوباره رو آورده، يا گرما هجوم ميآورد، يا .... بي خوابي محض
همين طور هر بار آب فرو مي بلعم
دو سانس ديگر هم اضافه شده است
به لبخند من خنده شاد تحويل ميدهد
همه چيز لغو شده است
انتظار هر چيزي را ميكشد جز واقعيت
اما اضطراب است كه رها نمي كند
بي وقفه، پرغم، هول آور...
*** تو ضيح: اين پست هيچ جملهء تمامي ندارد و تمام جمله ها رها شده مانده اند
حتي همين جمله
یکشنبه، تیر ۱۳، ۱۳۸۹
امنيت
همه حقوق را هم كه برابر و منصفانه بگيري، ”بدون امنيت“، واژه گمشده همگاني چي را بر ميگرداني؟***
محبوبه كه ديگر ازش خبري نيست. تمام روزشماريش براي تاريخ دادگاه بود، دادگاه بدون كوچكترين مسئوليتي برگزار نشد تا بيش از يك ماه بعد كه تاريخ مبهم دادگاه بعد است و خوابهاي من با تمام چهره محبوبه، بي جا و باجا...
عاطفه كه گويي صداها بهش نميرسد و شايد داستان ها دارد از اين روزهاي طولاني و كش دار بدون دليل. و آن خاطره دختر و مادري كه كنار هم خوانديم و خنديديم و حالا تصويرش پشت تمام خبرهاي اوين محو و گاه شفاف حضور دارد.
بهاره كه در هر حال صدايش طنين دارد. بلند و واضح
شيوا كه روزهاي بي فاصله بعد از زندان دوباره را در خيابان روشن مي كند، زيبا و مصمم.
و همه دختران ديگر پشت بندها
چه كساني كه ميشناسيمشان و چه آنهايي كه فقط يك نام ازشان به ياد داريم و چه آنهايي كه نه يادي ازشان هست نه نامي و نه آشنايي
و همه دختران ديگر آنسوي ديوار حتي آنسوي مرز...
دختران عاشق و منتظر فاطمه شمس و همه بانام ها و بي نام ها.
دختران بين ديوارها و مرزها، در بيمارستان، در غسالخانه ها، در ...
نرگس محمدي بعد از زندان در بيمارستان،
دخترك در طناب دار، دخترك در آسايشگاه، دخترك بعد از خودكشي ...
بدون امنيت سخت ميگذرد، بدون شما نه، كه اگر امنيت براي شما باشد، براي ما هم حس امنيت به مشام خواهد رسيد.
*** منظورم اين نيست كه گرفتن حقوق بي فايده است، اما ميخواهم يادمان بماند كه طلب كردن امنيت هم جداي حقوق يك ماراتن ديگر نياز داد.
محبوبه كه ديگر ازش خبري نيست. تمام روزشماريش براي تاريخ دادگاه بود، دادگاه بدون كوچكترين مسئوليتي برگزار نشد تا بيش از يك ماه بعد كه تاريخ مبهم دادگاه بعد است و خوابهاي من با تمام چهره محبوبه، بي جا و باجا...
عاطفه كه گويي صداها بهش نميرسد و شايد داستان ها دارد از اين روزهاي طولاني و كش دار بدون دليل. و آن خاطره دختر و مادري كه كنار هم خوانديم و خنديديم و حالا تصويرش پشت تمام خبرهاي اوين محو و گاه شفاف حضور دارد.
بهاره كه در هر حال صدايش طنين دارد. بلند و واضح
شيوا كه روزهاي بي فاصله بعد از زندان دوباره را در خيابان روشن مي كند، زيبا و مصمم.
و همه دختران ديگر پشت بندها
چه كساني كه ميشناسيمشان و چه آنهايي كه فقط يك نام ازشان به ياد داريم و چه آنهايي كه نه يادي ازشان هست نه نامي و نه آشنايي
و همه دختران ديگر آنسوي ديوار حتي آنسوي مرز...
دختران عاشق و منتظر فاطمه شمس و همه بانام ها و بي نام ها.
دختران بين ديوارها و مرزها، در بيمارستان، در غسالخانه ها، در ...
نرگس محمدي بعد از زندان در بيمارستان،
دخترك در طناب دار، دخترك در آسايشگاه، دخترك بعد از خودكشي ...
بدون امنيت سخت ميگذرد، بدون شما نه، كه اگر امنيت براي شما باشد، براي ما هم حس امنيت به مشام خواهد رسيد.
*** منظورم اين نيست كه گرفتن حقوق بي فايده است، اما ميخواهم يادمان بماند كه طلب كردن امنيت هم جداي حقوق يك ماراتن ديگر نياز داد.
شب زنده داري
شده است تا به حال وقتي زماني است كه قرار است خواب باشي، هر دو دقيقه يك بار غلت بزني و هر بار نجوا كني كه :
” عجب غلطي كردم”...؟
اصلن جاي گله نيست از تهوع و سردرد بعد از آن ذكر مناجات...
” عجب غلطي كردم”...؟
اصلن جاي گله نيست از تهوع و سردرد بعد از آن ذكر مناجات...
شنبه، تیر ۱۲، ۱۳۸۹
چهارشنبه، خرداد ۲۶، ۱۳۸۹
بازداشتهاي دومين سال حوادث انتخابات
بسياري از كارهايي كه حكومت در مقابله با جنبش سبز انجام داده است، بيشتر از اين كه تاكتيكي باشد، حاكي از نداشتن تاكتيك يا ابهام و حتي استيصال است.
نمونه هايش كارهايي است كه موجب آزار رواني شده است، كه در عين حال هيچ دستآوردي مفيدي هم در مقابل نداشته است، بلكه ميشود گفت بدتر هم شده است.
دستگيري دوباره بازداشت شده ها چند بارهء سال قبل، يك نمونه از اين كارها است.
نحوه دستگيري هم نمونه ديگر
نرگس محمدي بعد از چندين بار احضار و بازجويي، نيمه شب در منزل و مقابل چشم كودكانش دستگير ميشود.
محمدرضا جلايي پور بعد از قرار منع تعقيب صادر شده براي حكم قبليش، سر قراري دعوت ميشود براي گرفتن پاسپورتش بعد با 5 نفر مامور امنيتي به خانه بر ميگردد. وسايل را ضبط ميكنند و خودش هم بازداشت ميشود.
هيچ عقلانيتي در اين روند ديده نميشود. حتي هيچ منعفتي هم براي حكومت حاصل نميشود جز ايجاد سر و صداي امنيتي زياد و تبليغ عليه نظام.
آدم به اين فكر مي افتد كه نكند برنامه ريزان اين جور اقدامات امنيتي بچه هاي شيطان و كوچكي هستند كه فقط دارند بازيي با هيجان بيشتر را طراحي ميكنند، فارغ از اينكه اين بازي چه فايده اي دارد.
***پي نوشت: به نحوه دستگيريهاي مكارانه اخير اضافه كنيد نحوه دستگيري سلمان سيما را.
نمونه هايش كارهايي است كه موجب آزار رواني شده است، كه در عين حال هيچ دستآوردي مفيدي هم در مقابل نداشته است، بلكه ميشود گفت بدتر هم شده است.
دستگيري دوباره بازداشت شده ها چند بارهء سال قبل، يك نمونه از اين كارها است.
نحوه دستگيري هم نمونه ديگر
نرگس محمدي بعد از چندين بار احضار و بازجويي، نيمه شب در منزل و مقابل چشم كودكانش دستگير ميشود.
محمدرضا جلايي پور بعد از قرار منع تعقيب صادر شده براي حكم قبليش، سر قراري دعوت ميشود براي گرفتن پاسپورتش بعد با 5 نفر مامور امنيتي به خانه بر ميگردد. وسايل را ضبط ميكنند و خودش هم بازداشت ميشود.
هيچ عقلانيتي در اين روند ديده نميشود. حتي هيچ منعفتي هم براي حكومت حاصل نميشود جز ايجاد سر و صداي امنيتي زياد و تبليغ عليه نظام.
آدم به اين فكر مي افتد كه نكند برنامه ريزان اين جور اقدامات امنيتي بچه هاي شيطان و كوچكي هستند كه فقط دارند بازيي با هيجان بيشتر را طراحي ميكنند، فارغ از اينكه اين بازي چه فايده اي دارد.
***پي نوشت: به نحوه دستگيريهاي مكارانه اخير اضافه كنيد نحوه دستگيري سلمان سيما را.
یکشنبه، خرداد ۲۳، ۱۳۸۹
22خرداد 89
آدم دلش ميتپد براي مردم وقتي زير تيغ آفتاب، با وجود آرايش كامل نظامي شهر همچنان استوار تو خيابانها هستند.
دستگيري و حكم ها بيشتر شده است. زمان بازداشت افراد طولاني تر شده است. بي بهانه و بي دليل حكم ها صادر شده است، اما ترس در نيروي حكومت همچنان بيشتر است تا در نيروي مردم.
بين مردم كسي ماسك ندارد، كسي صورتش را نپوشانده با وجود تمام فشارها، اما گارد ضد شورش نيرويي اضافه كرده با ماسك كامل و سياه صورت+ عينك آفتابي براي چشمهايي كه از ماسك سياه بيرون مانده بود.
لباس شخصي ها با ريش و جليقه هاي خاكي ماسكي هم كه براي جلوگيري از آلودگي به دهان و بيني ميزنند اضافه كرده اند.
جمعيت بعد از يك سال همچنان بيشتر از 22 بهمن بود. نيروها به جز سواره ها و پياده ها شامل فرمانده ها در ماشين هاي شخصي هر 200 مترهم ميشد.
ترديد بين كودكان لباس شخصي بيشتر شده است. از زل زدن به چشمهاي مردم آشكارا فرار ميكردند.
ترديد بين بزرگان لباس شخصي هم ديده ميشد. وقتي لباس شخصي با ريش بور كه دست كم در 80 درصد درگيري هاي گذشته نيروهاي ضرب و زور را به سمت مردم هدايت ميكرد، سر دوراهي مردم را به عقب ميراند و هشدار غير خشن ميداد كه از كجا برويد كه نيروها نظامي دارند ميآيند، مراقب باشيد كه باتوم نخوريد يعني سكوت بي خشونت مردم، يعني پايداري مردم ذره ذره در حال رخنه كردن است.
از همه اين احوال جالب تر آگاهي مردم به قدرت حضورشان است. كسي سعي در پيدا كردن روزنه اي براي شعار دادن ندارد، همين ميدانند حضورشان باعث فشار است، با آرامش و خونسردي و با سكوت و بي حرف فقط پياده روي ميكنند و ميگذرند. فحش هاي غليظ هم سهم بقيه سواره ها و حتي راننده تاكسي ها كه خيلي همراه نبوده اند اين مدت، حالا به آشكارا به سوي ماموران نثار ميشود.
دستگيري و حكم ها بيشتر شده است. زمان بازداشت افراد طولاني تر شده است. بي بهانه و بي دليل حكم ها صادر شده است، اما ترس در نيروي حكومت همچنان بيشتر است تا در نيروي مردم.
بين مردم كسي ماسك ندارد، كسي صورتش را نپوشانده با وجود تمام فشارها، اما گارد ضد شورش نيرويي اضافه كرده با ماسك كامل و سياه صورت+ عينك آفتابي براي چشمهايي كه از ماسك سياه بيرون مانده بود.
لباس شخصي ها با ريش و جليقه هاي خاكي ماسكي هم كه براي جلوگيري از آلودگي به دهان و بيني ميزنند اضافه كرده اند.
جمعيت بعد از يك سال همچنان بيشتر از 22 بهمن بود. نيروها به جز سواره ها و پياده ها شامل فرمانده ها در ماشين هاي شخصي هر 200 مترهم ميشد.
ترديد بين كودكان لباس شخصي بيشتر شده است. از زل زدن به چشمهاي مردم آشكارا فرار ميكردند.
ترديد بين بزرگان لباس شخصي هم ديده ميشد. وقتي لباس شخصي با ريش بور كه دست كم در 80 درصد درگيري هاي گذشته نيروهاي ضرب و زور را به سمت مردم هدايت ميكرد، سر دوراهي مردم را به عقب ميراند و هشدار غير خشن ميداد كه از كجا برويد كه نيروها نظامي دارند ميآيند، مراقب باشيد كه باتوم نخوريد يعني سكوت بي خشونت مردم، يعني پايداري مردم ذره ذره در حال رخنه كردن است.
از همه اين احوال جالب تر آگاهي مردم به قدرت حضورشان است. كسي سعي در پيدا كردن روزنه اي براي شعار دادن ندارد، همين ميدانند حضورشان باعث فشار است، با آرامش و خونسردي و با سكوت و بي حرف فقط پياده روي ميكنند و ميگذرند. فحش هاي غليظ هم سهم بقيه سواره ها و حتي راننده تاكسي ها كه خيلي همراه نبوده اند اين مدت، حالا به آشكارا به سوي ماموران نثار ميشود.
چهارشنبه، خرداد ۱۹، ۱۳۸۹
22 خرداد 89
دوباره از همان خيابان ها يك كار عالي است از فعالان حقوق زنان زنده و پويا همه از داخل ايران.
يادآور تمام 22 خرداد هاي اخير.
همه مطالبش فعلن تو يك فايل است. بخوانيد و نقد كنيد و همراه بشويد و به اطرافيان هم بدهيد و پرينت بگيريد و مردم را هم با ما همراه كنيد
يادآور تمام 22 خرداد هاي اخير.
همه مطالبش فعلن تو يك فايل است. بخوانيد و نقد كنيد و همراه بشويد و به اطرافيان هم بدهيد و پرينت بگيريد و مردم را هم با ما همراه كنيد
سهشنبه، خرداد ۱۸، ۱۳۸۹
انواع ام اس
ام اس به چهار نوع تقسیم می شود. تقریبا از شکل پیدا است که هر کدام از انواع چه طور در طول زمان زیاد و یا کم می شوند.
معمولا به بیماران نمی گویند بیماریشان از چه نوعی است، مگر اینکه با دانستن انواع آن، خودشان از دکتر بپرسند و یا در نامه های پزشکی-اداری (مثل نامه بیمه) ببیند پزشکشان چی نوشته است. ولی در هر صورت دانستن اینکه از چه نوعی است و چه طور پیش خواهد رفت به خود شخص کمک می کند که زندگیش را چطور تنظیم کند.
Relapsing-Remitting که معمولا فقط به صورت مخفف آر-آر می نامند، با دوره های غیر قابل پیش بینی زمانی یعنی هر ماه، یا هر سال، یا هر هفته، به طور غیر منظم و غیر قابل پیش بینی به صورت حمله ظاهر می شود. معمولا 85 تا 90 % این نوع با شرح علائم مخصوص ام اس شروع می شود. اما خوب یک تعدادی هم فقط از طریق مشاهدات کلینیکی مثل CIS از طریق ام آر آی مشخص می شوند که مشکوک به ام اس هستند. آن هم از طریق از بین رفتن بافت چربی روی غلافهای عصبی. ولی خوب معمولا 30 تا 70% این افراد به تدریج به ام اس مبتلا می شوند.
Secondary progressive حدود 65% این نوع شبیه به نوع آر آر شروع می شود ولی حمله دوم با شدت بیشتر رخ می دهد بدون هیچ دوره ی آرامشی، بعد از مدتی دوره مخفی و یا بدون حمله آغاز می شود که ممکن است حتی تا 19 سال هم طول بکشد، یعنی بدون حمله و بدون علامت مشخص و حاد ام اس. ولی به تدریج روند بیماری صعودی باشد، بدون حمله ی دیگر.
Primary progressive 10تا 15% از افراد که بعد از ظهور علائم اولیه ام اس هرگز حمله ای ندارند. گرچه ناتوانی کلی به مرور گسترش پیدا می کند اما حمله ام اسی همیشه مخفی است. گرچه ممکن است این نوع بعد از مدتی به نوع اول یا دوم تبدیل بشود و یا برعکس، ولی چنین چیزی هم معمولا بعد از 40 سالگی است.
Progressive relapsing افرادی که از ابتدا به طور ثابت و منظم در دوره های خاص حمله ام اسی دارند و به تدریج این حملات افزایش پیدا می کنند. این آخرین و شدیدترین نوع است.
بنابراین وقتی در تمام علوم پزشکی دنیا گفته می شود که ام اس جزء بیماریهای بدون درمان قطعی است و از جمله بیماری های خاص است، بد نیست همه انواع آن را هم بشناسند که اگر کسی را می بینند که بعد از چند دوره حمله، دیگر تا چندین سال حمله ای ندارد، به بیماران مشابه درمان ماورایی و گیاهی و اراده ای پیشنهاد نکنند، که "اگر بخواهی کلن خوب می شوی مثل فلانی، یا اگر فلان ورد را بخوانی یا به فلان کار اعتقاد پیدا کنی و انجام بدهی کلن بیماریت از بین می رود". چه بسا فلانی بعد از 20 سال که به مرور ضعیف تر و ناتوان تر شده است، باز به حمله بخورد. بیاییم با همه چیز کمی منطقی و عقلانی برخورد کنیم. مهم این است که آدمها در هر شرایطی زندگی شان را بشناسند و بر طبق آن پیش بروند. نه اینکه شرایط را با انواع و اقسام روشهای معجزه گونه از این رو به آن رو (رویی که ثابت نشده است و کسی هم ندیده است) کنند.
یکشنبه، خرداد ۱۶، ۱۳۸۹
دوستي خسته كننده
خيلي صبر كردم كه از عصبانيتم بگذرد بعد...
بعد از چندين ماه بي خبري، پيدايشان ميشود ( هيچ گله اي نيست، چون آدم ها آزادند در مراوده) بي خبر از اينكه چطوري؟ چي بهت ميگذرد؟ چي كار ميكني؟ با خودت چطور تا ميكني؟ با هر چيز بزرگ و كوچك چطور كنار ميآيي؟ چقدر خسته اي و چطور در اين شرايط همه چيز را تحمل كردي تا ببينيشان...
شروع مي كنند به انتقاد از بالا تا پايينت، (از گذشته اي كه خودشان ميگويند نخواستند بگويند و شايد حالا كه خواسته اند چون فكر كردند توان پاسخگويي نداري) كه حتي نميدانند اينطور كه فكر ميكنند هست يا نه.
با تب نزديك 40 درجه، بعد از يك روز كامل كاري، با همه خستگي لبخند ميزنم و مينشينم جلويشان. بعد از همه برداشتها و قضاوتها فقط سر و كولم را از همه حرفهايشان تكان ميدهم و خداحافظي مي كنم و ميروم.
من هنوز هم به خودم ايمان دارم. با خستگي، با تب، با بيماري، هنوز من خوشبختم و موفق. شايد شما از من خوشبخت تر باشيد، اما انتخاب من مدل خوشبختي شما نيست. برداشت من از خودم مهمتر از برداشت اشتباه شما است.
دوستان، دوستي تان را از راه دور نگه داريد. خسته ترم نكنيد.
بعد از چندين ماه بي خبري، پيدايشان ميشود ( هيچ گله اي نيست، چون آدم ها آزادند در مراوده) بي خبر از اينكه چطوري؟ چي بهت ميگذرد؟ چي كار ميكني؟ با خودت چطور تا ميكني؟ با هر چيز بزرگ و كوچك چطور كنار ميآيي؟ چقدر خسته اي و چطور در اين شرايط همه چيز را تحمل كردي تا ببينيشان...
شروع مي كنند به انتقاد از بالا تا پايينت، (از گذشته اي كه خودشان ميگويند نخواستند بگويند و شايد حالا كه خواسته اند چون فكر كردند توان پاسخگويي نداري) كه حتي نميدانند اينطور كه فكر ميكنند هست يا نه.
با تب نزديك 40 درجه، بعد از يك روز كامل كاري، با همه خستگي لبخند ميزنم و مينشينم جلويشان. بعد از همه برداشتها و قضاوتها فقط سر و كولم را از همه حرفهايشان تكان ميدهم و خداحافظي مي كنم و ميروم.
من هنوز هم به خودم ايمان دارم. با خستگي، با تب، با بيماري، هنوز من خوشبختم و موفق. شايد شما از من خوشبخت تر باشيد، اما انتخاب من مدل خوشبختي شما نيست. برداشت من از خودم مهمتر از برداشت اشتباه شما است.
دوستان، دوستي تان را از راه دور نگه داريد. خسته ترم نكنيد.
پنجشنبه، خرداد ۱۳، ۱۳۸۹
آكواريوم فيلتر شد
آخه! وبلاگي كه هفته- ده روزي يك بار آپ شده است و بيشتر راجع به ام اس بوده است و فوقش يك زنجموره از دوستي كه گوشه اوين افتاده است و روزي 30 نفر بيشتر خواننده ندارد، فيلتر كردن دارد؟
آدم دلش به حال سياست هاي اجرايي نظام ميسوزد كه به اين روز افتادند.
ولي بي شك صدا را نميشود قطع كرد. اينجا نه، هر جاي ديگر
آدم دلش به حال سياست هاي اجرايي نظام ميسوزد كه به اين روز افتادند.
ولي بي شك صدا را نميشود قطع كرد. اينجا نه، هر جاي ديگر
سهشنبه، خرداد ۱۱، ۱۳۸۹
يك دقيقه سكوت
نمايش با دو روايت بي انتها متوقف ميشود. صدا پشت صحنه ميگويد براي يادبود نويسنده اي كه روايت اول نمايش را تمام نكرد چون كشته شد و بقيه نويسندگاني كه كشته شدند يك دقيقه سكوت كنيد و تمام...
چهارشنبه، خرداد ۰۵، ۱۳۸۹
محبوبه
صدايش گرفته است جوري كه نمي شناسمش. بعد از دو سه جمله حال و احوال از ادبياتش مي شناسم. با بغض و خوشحالي ميگويم چطوري محبوبه؟
او هم خوشحال ميشود و تقريبا هر دو با جيغ حرف ميزنيم. بعد از سه ماه اولين باري است كه صدايش را ميشنوم.
ميپرسم سرما خورده است، ميگويد نه و او سوال ميكند و حرف عوض ميشود.
باز از صدايش و وضعيت جسميش ميپرسم، فقط ميگويد كمي صدايش گرفته است و باز موضوع عوض ميشود.
عجيب است كه چه اندازه محبوبه هر بار مقاوم تر از قبل ميشود. تقريبا با بغض حرف ميزنم چون ديگر مطمئنم كه گريه كرده است و صدايش گرفته است. چيزي راجع به آنجا نميگويد فقط ميگويد كه حالا راحت ميتوانم زنگ بزنم به هر كي مي خواهم و ديگر كسي بالا سرم نيست كه هي بگويد اين را نگو و راجع به آن حرف نزن و ...
راجع به نامه اش ميپرسد و وقتي مي گويم خيلي خوب و مقام بود مثل هميشه، باز خوشحال ميشود.
ميپرسم تنهايي كه گذشته، الان چه كساني پيشش هستند؟
از بهاره ميگويد، از هنگامه و يادم نمانده كه شيوا را هم گفت يا نه... ولي از همه حفره هاي خالي دلمان ميگويد.
از عاطفه ولي اسمي نيست و من هم از خوشحالي و يا شايد از بغض سراغ از هيچ كس نميگيرم. نميشود چون هر آدم، يك دنياي جدا است كه نميشود بعضي دنياها را با هم قاتي كرد.
نميدانم چقدر طول ميكشد تا بيايد، ولي مطمئنم اين بار كه آمد برعكس هر بار كه از خبرها و جريانات داخل زندان ميگفت و من با خنده و شوخي هر كدامش را جوري ديگر به خنده تبديل مي كردم، هر چي بگويد پا به پايش خواهم گريست. نميدانم چطور اين همه هزينه بر اين دختر تحميل ميشود هر بار.
*** جعفر پناهي هم آزاد شد
او هم خوشحال ميشود و تقريبا هر دو با جيغ حرف ميزنيم. بعد از سه ماه اولين باري است كه صدايش را ميشنوم.
ميپرسم سرما خورده است، ميگويد نه و او سوال ميكند و حرف عوض ميشود.
باز از صدايش و وضعيت جسميش ميپرسم، فقط ميگويد كمي صدايش گرفته است و باز موضوع عوض ميشود.
عجيب است كه چه اندازه محبوبه هر بار مقاوم تر از قبل ميشود. تقريبا با بغض حرف ميزنم چون ديگر مطمئنم كه گريه كرده است و صدايش گرفته است. چيزي راجع به آنجا نميگويد فقط ميگويد كه حالا راحت ميتوانم زنگ بزنم به هر كي مي خواهم و ديگر كسي بالا سرم نيست كه هي بگويد اين را نگو و راجع به آن حرف نزن و ...
راجع به نامه اش ميپرسد و وقتي مي گويم خيلي خوب و مقام بود مثل هميشه، باز خوشحال ميشود.
ميپرسم تنهايي كه گذشته، الان چه كساني پيشش هستند؟
از بهاره ميگويد، از هنگامه و يادم نمانده كه شيوا را هم گفت يا نه... ولي از همه حفره هاي خالي دلمان ميگويد.
از عاطفه ولي اسمي نيست و من هم از خوشحالي و يا شايد از بغض سراغ از هيچ كس نميگيرم. نميشود چون هر آدم، يك دنياي جدا است كه نميشود بعضي دنياها را با هم قاتي كرد.
نميدانم چقدر طول ميكشد تا بيايد، ولي مطمئنم اين بار كه آمد برعكس هر بار كه از خبرها و جريانات داخل زندان ميگفت و من با خنده و شوخي هر كدامش را جوري ديگر به خنده تبديل مي كردم، هر چي بگويد پا به پايش خواهم گريست. نميدانم چطور اين همه هزينه بر اين دختر تحميل ميشود هر بار.
*** جعفر پناهي هم آزاد شد
شنبه، خرداد ۰۱، ۱۳۸۹
Betaferon
اگر قرار باشد با يك جمله شروع كنم، فقط مي توانم بگويم مرگ بر بتافرون، بر وزن" مرگ بر ديكتاتور".
جزء عجيب ترين داروهاي ام اس است، وقتي دنبالش ميگردي به يك سري پروتئين سلول بدني حيواني و يا چيزي شبيه به آن ميرسي كه بايد تزريق بشود.
تا دلت بخواهد گران است و بي نهايت عوارض بعد از تزريق دارد.
فوايدش اينطور كه ميگويند ( من كه هنوز چيزي حس نكردم) اين است كه حمله هاي ام اس را كمتر و در زمانهاي طولاني تري برميگرداند. خلاصه اش اين كه يك جور درمان پيشگيري كننده است.
هر يك روز درميان تزريق مي شود و تقريبن همه جاهايي كه تزريق ميشود تا دو هفته بعدش اثرش ( قرمزي، تورم، حتي درد) ميماند.وقتي ميگويم همه جا يعني بازو، ران، شكم و باسن و اين خيلي عادي نيست وقتي بخواهي تو تابستان يك لباس بي آستين يا بي پاچه بپوشي بايد يك زيرنويس هم جاي تزريق ها منگنه كني كه مردم فكر نكنند جذام گرفته اي.
بعد از تزريق به خصوص اوايل مصرف تب هاي طولاني و زياد دارد. حتي با تب بر ها هم نميشود جان سالم از تب ها به سر برد. و طبيعي است كه يك روز در ميان تب شديد، جاني براي آدم نميگذارد، مثلن اگر فشار پايين هم باشي، ديگر هيچي به هيچي. يكي بدتر از ديگري...
مثلن كارهاي معمول سخت تر ميشود در هفته هاي اول تزريق، استخر و پياده روي و خوش خلقي تقريبن تعطيل ميشود.
در هر حال براي بيماراني تجويز ميشود كه بيماريشان هنوز خيلي گسترده نشده است. و نيز در ايران بين پزشكان متخصص ام اس هنوز تجويز شايعي نيست.
دوره اول 15 آمپول يك ماهه است.
دوره بعدي 30 آمپول دوماهه و نيز بسته به شرايط بيمار و تشخيص پزشك امتداد حتي تا دو-سه سال...
به دليل زياد بودن تزريق، بهتر است خودتان ياد بگيريد و انجام بدهيد كه البته براي كساني مثل من كه حال و روحيه اين جور كارها را نداشتند تا قبل از اين، هم فال است و هم تماشا.
پي نوشت: شانس بيآوريد بين اين تزريق ها داستان ديگر، مريضي ديگري اضافه نشود و يا پزشكتان عجله نداشته باشد كه همه چي را با هم حل كند كه پزشك محترم بنده كلن در مورد من عجله مضاعف و همت مضاعف دارد و التهاب و ام اس و همه چي را مي خواهد فوري حل كند و خلاصه كه ...
مرگ بر بتافرون
جزء عجيب ترين داروهاي ام اس است، وقتي دنبالش ميگردي به يك سري پروتئين سلول بدني حيواني و يا چيزي شبيه به آن ميرسي كه بايد تزريق بشود.
تا دلت بخواهد گران است و بي نهايت عوارض بعد از تزريق دارد.
فوايدش اينطور كه ميگويند ( من كه هنوز چيزي حس نكردم) اين است كه حمله هاي ام اس را كمتر و در زمانهاي طولاني تري برميگرداند. خلاصه اش اين كه يك جور درمان پيشگيري كننده است.
هر يك روز درميان تزريق مي شود و تقريبن همه جاهايي كه تزريق ميشود تا دو هفته بعدش اثرش ( قرمزي، تورم، حتي درد) ميماند.وقتي ميگويم همه جا يعني بازو، ران، شكم و باسن و اين خيلي عادي نيست وقتي بخواهي تو تابستان يك لباس بي آستين يا بي پاچه بپوشي بايد يك زيرنويس هم جاي تزريق ها منگنه كني كه مردم فكر نكنند جذام گرفته اي.
بعد از تزريق به خصوص اوايل مصرف تب هاي طولاني و زياد دارد. حتي با تب بر ها هم نميشود جان سالم از تب ها به سر برد. و طبيعي است كه يك روز در ميان تب شديد، جاني براي آدم نميگذارد، مثلن اگر فشار پايين هم باشي، ديگر هيچي به هيچي. يكي بدتر از ديگري...
مثلن كارهاي معمول سخت تر ميشود در هفته هاي اول تزريق، استخر و پياده روي و خوش خلقي تقريبن تعطيل ميشود.
در هر حال براي بيماراني تجويز ميشود كه بيماريشان هنوز خيلي گسترده نشده است. و نيز در ايران بين پزشكان متخصص ام اس هنوز تجويز شايعي نيست.
دوره اول 15 آمپول يك ماهه است.
دوره بعدي 30 آمپول دوماهه و نيز بسته به شرايط بيمار و تشخيص پزشك امتداد حتي تا دو-سه سال...
به دليل زياد بودن تزريق، بهتر است خودتان ياد بگيريد و انجام بدهيد كه البته براي كساني مثل من كه حال و روحيه اين جور كارها را نداشتند تا قبل از اين، هم فال است و هم تماشا.
پي نوشت: شانس بيآوريد بين اين تزريق ها داستان ديگر، مريضي ديگري اضافه نشود و يا پزشكتان عجله نداشته باشد كه همه چي را با هم حل كند كه پزشك محترم بنده كلن در مورد من عجله مضاعف و همت مضاعف دارد و التهاب و ام اس و همه چي را مي خواهد فوري حل كند و خلاصه كه ...
مرگ بر بتافرون
دوشنبه، اردیبهشت ۲۰، ۱۳۸۹
19 ارديبهشت 89- اعدام ناگهاني و بي خبر 5 نفر از زندانيان سياسي
چند نفر ديگر ...
با هر حكم و هر اعدامي، انگيزه هاي مردم محكم تر ميشود.
و نيز ترس خودشان، بي سر و صدا اعدام ميكنند و بعد خبر ميزنند كه در حضور وكيل و بقيه بوده است.
هنوز از شوك خارج نشديم، گرچه به اهداف مصمم تر...
زنداني سياسي- حبس سياسي- اعدام سياسي... ديگر چي كم از توتاليتر هاي تاريخ داريم؟
خيلي بد است كه به جاي خبر بيسر و صداي اعدام 5 نفر ، عكس هاي يادگاري حضور در وزارت كشور پارسال را ميگذارند، گرچه با هر دليل و هر منطقي به قول بهمن
با هر حكم و هر اعدامي، انگيزه هاي مردم محكم تر ميشود.
و نيز ترس خودشان، بي سر و صدا اعدام ميكنند و بعد خبر ميزنند كه در حضور وكيل و بقيه بوده است.
هنوز از شوك خارج نشديم، گرچه به اهداف مصمم تر...
زنداني سياسي- حبس سياسي- اعدام سياسي... ديگر چي كم از توتاليتر هاي تاريخ داريم؟
خيلي بد است كه به جاي خبر بيسر و صداي اعدام 5 نفر ، عكس هاي يادگاري حضور در وزارت كشور پارسال را ميگذارند، گرچه با هر دليل و هر منطقي به قول بهمن
پنجشنبه، اردیبهشت ۱۶، ۱۳۸۹
جاي خالي بچه
يك چيزهايي بدون اينكه خودش را نشان بدهد، چنان ميپيچد و ميتند در زندگي كه وقتي به چشم مي آيد به نظرت خيلي عجيب و باورنكردني ميآيد.
ميگويد يك ماشين جديد خريدند و(علي رغم عدم وجود پاركينگ در قرارداد) اجازه گرفتند كه چند شب اول ماشين نو را در حياط پارك كنند.
عملن دو تا ماشين در حياط جا ميشود، اما جاي يكي كمي سخت تر است و آن ديگري درست جلوي در پاركينگ است.
هميشه من ماشين را جلوي در مي گذاشتم، چون ديگر ماشين ديگري قرار نبود در پاركينگ باشد و اگر هم بود من از همه ديرتر ميآمدم و زودتر هم ميرفتم.
دختر همسايه بعد از اجازه گرفتن ماشين را جلوي در، همان جاي قبلي كه من پارك مي كردم پارك كرده است. مامان و بابا هر دو ناراحت شدند و گفتند" اجازه براي هر جايي به جز آنجا بود". متعجب بودم و مبهوت كه از مامان بابا كوچكترين خرده به همسايه ها هميشه بعيد بوده است.
گفتم من كه ديگر هر روز نميآيم، اگر هم بيايم يكي دو شب سر مي زنم و ميروم.
گفتند به هر حال، يك جاهايي بايد خالي بماند. . .
همه پدر مادرهايي كه بچه هاي جوانشان را در اين يك سال از دست داده اند، تا مدت ها جاي خالي، گوشه دلشان عميق مي ماند.
و نيز آنهايي كه بچه هايشان ماهها در زندانند...
تفاوتش با وقتي كه بچه ها ازدواج مي كنند و يا با برنامه ريزي مي روند، همان حادثه ي ناغافل است.
تا ديروز بچه ات جلوي رويت ميرفت و ميآمد در كمال سلامت، بعد يكدفعه رفت و برنگشت در كمال بيرحمي و خشونت...
ميگويد يك ماشين جديد خريدند و(علي رغم عدم وجود پاركينگ در قرارداد) اجازه گرفتند كه چند شب اول ماشين نو را در حياط پارك كنند.
عملن دو تا ماشين در حياط جا ميشود، اما جاي يكي كمي سخت تر است و آن ديگري درست جلوي در پاركينگ است.
هميشه من ماشين را جلوي در مي گذاشتم، چون ديگر ماشين ديگري قرار نبود در پاركينگ باشد و اگر هم بود من از همه ديرتر ميآمدم و زودتر هم ميرفتم.
دختر همسايه بعد از اجازه گرفتن ماشين را جلوي در، همان جاي قبلي كه من پارك مي كردم پارك كرده است. مامان و بابا هر دو ناراحت شدند و گفتند" اجازه براي هر جايي به جز آنجا بود". متعجب بودم و مبهوت كه از مامان بابا كوچكترين خرده به همسايه ها هميشه بعيد بوده است.
گفتم من كه ديگر هر روز نميآيم، اگر هم بيايم يكي دو شب سر مي زنم و ميروم.
گفتند به هر حال، يك جاهايي بايد خالي بماند. . .
همه پدر مادرهايي كه بچه هاي جوانشان را در اين يك سال از دست داده اند، تا مدت ها جاي خالي، گوشه دلشان عميق مي ماند.
و نيز آنهايي كه بچه هايشان ماهها در زندانند...
تفاوتش با وقتي كه بچه ها ازدواج مي كنند و يا با برنامه ريزي مي روند، همان حادثه ي ناغافل است.
تا ديروز بچه ات جلوي رويت ميرفت و ميآمد در كمال سلامت، بعد يكدفعه رفت و برنگشت در كمال بيرحمي و خشونت...
سهشنبه، اردیبهشت ۱۴، ۱۳۸۹
ام آر آي 3
خيلي خيلي عصباني بودم. احساس ميكردم شعورم ناديده گرفته شده است. از آن همه تلاش براي دزدي خونم به جوش آمده بود و حد حرص و تمع را نمي فهميدم.
كافي بود يك راهكاري به سمت فراموش كردن مساله يا پاك كردن صورت مساله بشنوم، ميپريدم به ارائه دهنده...
همه چيز را بدتر مي كرد. اين كه تو دلايل مستدلت را بيآوري و بعد تنها جوابي كه ميشنوي اين باشد كه چه ميشود، همين طوري اند ديگر... يا برو يك جاي ديگر درخواست بده يا اين موضوع را فراموش كن يا...
زدم بيرون از شركت، راهنوردي (راهپيمايي يا هر چيز ديگر كه اين طور وقتها آرامم ميكرد كه به لطف شرايط جديد خيلي سخت شده است و نه تنها آرام نميكند بلكه كلي معضل ديگر به وجود بيآورد) در هر حال كج كردم به سمت استخر...
عجيب شده بودم، نفس گيري به هم خورده بود، چند بار آب خوردم تا از شدت سرفه توانستم خودم را جمع و جور كنم و به مغزم فشار بياورم كه وقتي زير آب را نگاه ميكنم به هيچ چيز ديگر فكر نكنم.
يك ساعت در آب، بيرون كه آمدم فقط به اين فكر ميكردم دوباره امتحان ميكنم، همه درزهاي دزدي را ميبرم بهشان تحويل ميدهم و تا آخرش مي ايستم كه اصلاح كنند. حرفي از پس گرفتن نميزنم. به هر حال قرارداد يك ساله را بايد تا آخر به انجام برسانند.
سرم سبك شده بود. آب آرام كننده بود.
تا انتها خوب انجام شد.
وقتي برگشتم با وجود سرگيجه و سردرد وحشتناك اما خوابم برد و اوضاع طبق برنامه پيش رفته بود.
كافي بود يك راهكاري به سمت فراموش كردن مساله يا پاك كردن صورت مساله بشنوم، ميپريدم به ارائه دهنده...
همه چيز را بدتر مي كرد. اين كه تو دلايل مستدلت را بيآوري و بعد تنها جوابي كه ميشنوي اين باشد كه چه ميشود، همين طوري اند ديگر... يا برو يك جاي ديگر درخواست بده يا اين موضوع را فراموش كن يا...
زدم بيرون از شركت، راهنوردي (راهپيمايي يا هر چيز ديگر كه اين طور وقتها آرامم ميكرد كه به لطف شرايط جديد خيلي سخت شده است و نه تنها آرام نميكند بلكه كلي معضل ديگر به وجود بيآورد) در هر حال كج كردم به سمت استخر...
عجيب شده بودم، نفس گيري به هم خورده بود، چند بار آب خوردم تا از شدت سرفه توانستم خودم را جمع و جور كنم و به مغزم فشار بياورم كه وقتي زير آب را نگاه ميكنم به هيچ چيز ديگر فكر نكنم.
يك ساعت در آب، بيرون كه آمدم فقط به اين فكر ميكردم دوباره امتحان ميكنم، همه درزهاي دزدي را ميبرم بهشان تحويل ميدهم و تا آخرش مي ايستم كه اصلاح كنند. حرفي از پس گرفتن نميزنم. به هر حال قرارداد يك ساله را بايد تا آخر به انجام برسانند.
سرم سبك شده بود. آب آرام كننده بود.
تا انتها خوب انجام شد.
وقتي برگشتم با وجود سرگيجه و سردرد وحشتناك اما خوابم برد و اوضاع طبق برنامه پيش رفته بود.
چهارشنبه، اردیبهشت ۰۸، ۱۳۸۹
بهار بلوار كشاورز
چه جالب! 5 ارديبهشت گذشت و فقط يادم بود كه صبح بروم پزشكي قانوني و بعد هم خانه كه پيش كارگرها باشم و 4 دوباره سر كار باشم و يك روز صبح به بيمه سربزنم و ...
هيچ بهار، مثل بهارهاي قبل نيست.
در عوض در هر خيابان كه ميروم همه صحنه ها دوباره بر ميگردند:
انقلاب
آزادي
حافظ
توپ خانه
ميدان وليعصر
كوچه پس كوچه هاي فاطمي و بلوار كشاورز
شادمان و خوش
كوچه پس كوچه هاي ستارخان
هفت تير
هر جا يكي باتوم خورد
يكي كتك خورد
يكي كشته شد
يكي دستگير شد
يكي جيغ زد
يكي فرياد زد
يكي
يكي
يكي
حالا همه آن خيابانها پر از صحنه هاي آن روزهاست.
صحنه هايي كه همچنان در ذهن مانده است.
هيچ بهار، مثل بهارهاي قبل نيست.
در عوض در هر خيابان كه ميروم همه صحنه ها دوباره بر ميگردند:
انقلاب
آزادي
حافظ
توپ خانه
ميدان وليعصر
كوچه پس كوچه هاي فاطمي و بلوار كشاورز
شادمان و خوش
كوچه پس كوچه هاي ستارخان
هفت تير
هر جا يكي باتوم خورد
يكي كتك خورد
يكي كشته شد
يكي دستگير شد
يكي جيغ زد
يكي فرياد زد
يكي
يكي
يكي
حالا همه آن خيابانها پر از صحنه هاي آن روزهاست.
صحنه هايي كه همچنان در ذهن مانده است.
محبوبه
خيلي چيزها هست كه در مدت بسته بودن اينجا ميخواستم بنويسم و نشد.
حالا فقط يك چيزي تو ذهنم ميچرخد.
محبوبه 11 اسفند دستگير شده و نزديك به دو ماه است كه بازداشت است و تقريبا 90 درصد روزها را د رانفرادي به سر برده است.
گويا سر حال نبوده است.
ديشب برادرش ميگفت كه محبوبه پكر بوده است. بعد از دو ماه مقاومت ازش مصاحبه گرفتند.
مصاحبه جمعي...
45 دقيقه زمان برده است.
...
.....
ميتوانم حس كنم كه چقدر نگران و پريشان است..
پي نوشت: آخرين تفهيم اتهام به محبوبه كرمي
حالا فقط يك چيزي تو ذهنم ميچرخد.
محبوبه 11 اسفند دستگير شده و نزديك به دو ماه است كه بازداشت است و تقريبا 90 درصد روزها را د رانفرادي به سر برده است.
گويا سر حال نبوده است.
ديشب برادرش ميگفت كه محبوبه پكر بوده است. بعد از دو ماه مقاومت ازش مصاحبه گرفتند.
مصاحبه جمعي...
45 دقيقه زمان برده است.
...
.....
ميتوانم حس كنم كه چقدر نگران و پريشان است..
پي نوشت: آخرين تفهيم اتهام به محبوبه كرمي
شنبه، اردیبهشت ۰۴، ۱۳۸۹
فقط خودت زندگي كن آقا!
بعد از 25-30 سال پاشد از آن سر دنيا برگشته است، محض تفريح و به روز كردن ذخيره هاي ارزي در حساب ملي.
سرش را توي زندگي شخصي تو ميچرخاند كه هيچ، خودش شايسته و بايسته قضاوت در مورد جزئيات زندگي تو هم ميداند.
اين كه كجا و چطور زندگي ميكني.
اينكه كجا و چطور كار ميكني.
اين كه فعاليت ديگري داري و چقدر اين فعاليت ها بي فايده يا بافايده است.
اينكه چاغ شدي يا لاغر.
اينكه ازدواج خوب است يا بد.
...
دست آخر كه دارد ميرود، جمله ناصحانه آخر را آبشار گونه مي گويد كه "بيا تركيه، يك مدت آنجايي، بعد خودشان ميفرستند به كشورهاي ديگر از جمله فلان جا و بهمان جا... " با يك مكث در مقابل سكوت و سردي من ادامه ميدهد: " اين آخري را جدي گفتمااا. رويش فكر كن. كلن زندگيت تغيير مي كند."
و يادش ميرود از خودش بپرسد كه آيا من ميخواهم زندگي را تغيير بدهم؟ تازه در آن جهتي كه او ميپسندد يا نه؟
و يادش ميرود كه با خودش چك كند كه اين مدل مهاجرت (من اسمش را مي گذارم فرار) به چه درد كسي ميخورد؟
و نيز يادش ميرود كه اگر دروازه هاي قضاوت كه نه حتي سوال در مورد زندگي ديگران را براي همه باز بگذاري، خيلي چيزها هست كه خودش بايد جواب بدهد:
اين كه چرا رفت؟
اين كه چرا آن موقع رفت؟
اين كه چرا ماند؟
اين كه چرا برنمي گردد؟
اين كه چرا در ايران هر بار يك خانه ديگر به بقيه خانه ها اضافه ميكند؟
اين كه چرا هيچ جوياي احوال تو نيست و فقط جوياي چگونگي زندگيت است؟
اين كه چطور است كه هر بار زندگيش تمام انتقادهاي او را به تو نقض ميكند؟
سرش را توي زندگي شخصي تو ميچرخاند كه هيچ، خودش شايسته و بايسته قضاوت در مورد جزئيات زندگي تو هم ميداند.
اين كه كجا و چطور زندگي ميكني.
اينكه كجا و چطور كار ميكني.
اين كه فعاليت ديگري داري و چقدر اين فعاليت ها بي فايده يا بافايده است.
اينكه چاغ شدي يا لاغر.
اينكه ازدواج خوب است يا بد.
...
دست آخر كه دارد ميرود، جمله ناصحانه آخر را آبشار گونه مي گويد كه "بيا تركيه، يك مدت آنجايي، بعد خودشان ميفرستند به كشورهاي ديگر از جمله فلان جا و بهمان جا... " با يك مكث در مقابل سكوت و سردي من ادامه ميدهد: " اين آخري را جدي گفتمااا. رويش فكر كن. كلن زندگيت تغيير مي كند."
و يادش ميرود از خودش بپرسد كه آيا من ميخواهم زندگي را تغيير بدهم؟ تازه در آن جهتي كه او ميپسندد يا نه؟
و يادش ميرود كه با خودش چك كند كه اين مدل مهاجرت (من اسمش را مي گذارم فرار) به چه درد كسي ميخورد؟
و نيز يادش ميرود كه اگر دروازه هاي قضاوت كه نه حتي سوال در مورد زندگي ديگران را براي همه باز بگذاري، خيلي چيزها هست كه خودش بايد جواب بدهد:
اين كه چرا رفت؟
اين كه چرا آن موقع رفت؟
اين كه چرا ماند؟
اين كه چرا برنمي گردد؟
اين كه چرا در ايران هر بار يك خانه ديگر به بقيه خانه ها اضافه ميكند؟
اين كه چرا هيچ جوياي احوال تو نيست و فقط جوياي چگونگي زندگيت است؟
اين كه چطور است كه هر بار زندگيش تمام انتقادهاي او را به تو نقض ميكند؟
سهشنبه، فروردین ۳۱، ۱۳۸۹
مساله زن لابلاي نگراني و بحران
يادم نيست درست چند روز از دستگيري پسرش ميگذشت كه بهش زنگ زدم، هيچ وقت نديده بودمش گرچه اسمم برايش آشنا بود ولي علاوه بر پسرش، دخترانش را هم ديده بودم. جوان، سرحال، خوش ذوق.
اول فكر نميكرد خبر را شنيده باشم. با كلافگي و نگراني گفت، آخر ميدانيد چي شده است؟
گفتم بله و ادامه دادم كه نگران نباشد و پرس و جو كه دقيق چي شده است و ... قرار شد بروم ديدنش.
خيلي با محبت و البته نگران بود. دو سه جمله كه مي گفت به گريه ميافتاد. طبق معمول اين روزها كه نمي شود كاري براي كسي كرد چيزي از من بر نيامد. جز شماره وكيل كه آن هم خيلي مرحمي بر درد نيست.
بهش كه زنگ ميزدم، هر چه اتفاق افتاده بود را تعريف مي كرد، به هيچ كس از فاميل و آشنا چيزي نگفته بود و هر بار حس ميكردي كه ناگفته ها بغض شده چسبيده به گلويش.
بار آخر تنها نبودم. 3-4 نفر بوديم. نشست كنار من روي نيمكت. سرد بود. يا شايد هم من سردم بود. آخرين بار پسرش را وقتي ديدم كه از بيمارستان تازه آمده بودم و آمده بود ديدنم.
از پسرش شنيده بود. راجع به كمپين هم شنيده بود. آن روز صبح به گوشيم زنگ زده بود و خاموش بودم. درست همان روز پليس امنيت آمده بود دم در.
يكي ديگر را پيدا كرده بود. از يك گوشه اي زنگ زدم و قرار را قطعي كردم.
وقتي آن شب ديدمش توضيح دادم كه چرا خاموش بودم تا فكر نكند براي جلوگيري از زنگ زدن او بوده است.
باز همه تعريفي ها را گفت. بخشي از نگرانيهايش را گفت و گريه كرد. به امنيت رسيد و گفت و از من پرسيد. موضوع زنان را شنيده بود ولي نه كامل، باز گريه كرد. گفت براي كي اين كار را ميكني؟ هيچ كس لياقت اين كارها را ندارد. تو خودت و سلامتيت و جوانيت را براي اين مردم نگذار و اشك مي ريخت و باز تعريف مي كرد كه پسرش چه اخلاق خوبي داشت، چه مهربان بود و ... . دستهاي من يخ زده بود. موقع خداحافظي دستهايم را گرفت تو دستهايش و باز هم اشك ريخت. اين بار براي من
درهر حال دوستمان آزاد شد، اما نميدانم نا اميدي از تغيير، نااميدي از مشاركت همگاني در چند نفر ديگر وجود دارد و برآيند اين احساسها چي است؟
نميدانم مساله زنان كه موضوع يك مادر نگران نيست، و لابلاي نگرانيهايش گم شده و پريشان است ، چطور بايد مطرح بشود كه انسجام ببخشد؟
چطور بايد مطرح بشود كه نگرانيها و اضطرابها و نا امني ها را هم درك كند و همراهي كند؟
اول فكر نميكرد خبر را شنيده باشم. با كلافگي و نگراني گفت، آخر ميدانيد چي شده است؟
گفتم بله و ادامه دادم كه نگران نباشد و پرس و جو كه دقيق چي شده است و ... قرار شد بروم ديدنش.
خيلي با محبت و البته نگران بود. دو سه جمله كه مي گفت به گريه ميافتاد. طبق معمول اين روزها كه نمي شود كاري براي كسي كرد چيزي از من بر نيامد. جز شماره وكيل كه آن هم خيلي مرحمي بر درد نيست.
بهش كه زنگ ميزدم، هر چه اتفاق افتاده بود را تعريف مي كرد، به هيچ كس از فاميل و آشنا چيزي نگفته بود و هر بار حس ميكردي كه ناگفته ها بغض شده چسبيده به گلويش.
بار آخر تنها نبودم. 3-4 نفر بوديم. نشست كنار من روي نيمكت. سرد بود. يا شايد هم من سردم بود. آخرين بار پسرش را وقتي ديدم كه از بيمارستان تازه آمده بودم و آمده بود ديدنم.
از پسرش شنيده بود. راجع به كمپين هم شنيده بود. آن روز صبح به گوشيم زنگ زده بود و خاموش بودم. درست همان روز پليس امنيت آمده بود دم در.
يكي ديگر را پيدا كرده بود. از يك گوشه اي زنگ زدم و قرار را قطعي كردم.
وقتي آن شب ديدمش توضيح دادم كه چرا خاموش بودم تا فكر نكند براي جلوگيري از زنگ زدن او بوده است.
باز همه تعريفي ها را گفت. بخشي از نگرانيهايش را گفت و گريه كرد. به امنيت رسيد و گفت و از من پرسيد. موضوع زنان را شنيده بود ولي نه كامل، باز گريه كرد. گفت براي كي اين كار را ميكني؟ هيچ كس لياقت اين كارها را ندارد. تو خودت و سلامتيت و جوانيت را براي اين مردم نگذار و اشك مي ريخت و باز تعريف مي كرد كه پسرش چه اخلاق خوبي داشت، چه مهربان بود و ... . دستهاي من يخ زده بود. موقع خداحافظي دستهايم را گرفت تو دستهايش و باز هم اشك ريخت. اين بار براي من
درهر حال دوستمان آزاد شد، اما نميدانم نا اميدي از تغيير، نااميدي از مشاركت همگاني در چند نفر ديگر وجود دارد و برآيند اين احساسها چي است؟
نميدانم مساله زنان كه موضوع يك مادر نگران نيست، و لابلاي نگرانيهايش گم شده و پريشان است ، چطور بايد مطرح بشود كه انسجام ببخشد؟
چطور بايد مطرح بشود كه نگرانيها و اضطرابها و نا امني ها را هم درك كند و همراهي كند؟
شنبه، فروردین ۲۸، ۱۳۸۹
علي آقاي گل
شادترين آدمي كه در عمرم ديده ام مرد 62 ساله كم سواد بازنشسته اي است كه در شركت ما به عنوان آبدارچي كار مي كند.
اين شركت هيچ زماني آبدارچي نداشت، اين جور كارها را هر كس خودش انجام مي داد و براي نظافت هم هفته اي يك بار يك نفر از بيرون مي آمد.
علي آقا 4 سال كه از بازنشستگيش گذشته بود، از دوست و آشنا سراغ كار ميگرفت كه كمي از خانه نشستن در بيآيد و روحيه اش را تازه كند، تا پرسان پرسان به اينجا رسيد.
صبحها 1-2 ساعت كه از شروع كار ميگذرد به همسرش زنگ ميزند و حال احوال عاشقانه اي مي كند كه فكر مي كني 1 ماه از ازدواجشان مي گذرد. اگر هم همسرش منزل نباشد و يا دير گوشي را بردارد با لحن هميشه شوخ خودش ميگويد "ديگر يادي از ما نميكني، بچه هايت را ديدي ديگر ما را فراموش كردي."
در تمام صحبت هايش راجع به هر چيزي، كار و خانه و گذشته هم تعريف از زحمت هاي همسرش و اخلاق و رفتار او فراموش نميشود.
بسيار مسئوليت پذير است و شغلش و شرايطش را پذيرفته است و به كارش مثل يك تفريح نگاه مي كند، همين است كه هميشه خوش اخلاق و سرحال است و بقيه را هم سرحال مي كند.
از چيزي ناراحت نميشود، گرچه اشكالات را خوب و دقيق مي بيند حتي اگر شرايط مساعد باشد نقد هم مي كند.
همه كارمندان شركت مشتريهاي روزانه اش هستند كه وظيفه اش مي داند همه را راضي نگه دارد. هر از گاهي به جز آن ساعاتي كه خودش چاي ميآورد ببيند دمقي يا خسته، به جز حال و احوال ازت ميپرسد چاي، قليان، قهوه؟( و از من آب را هم ميپرسد از بس در طول روز آب ميخورم.)
وقتي يك خريدي، چيزي اضافه ميشود، ميگويد بهم ماموريت خورد. وقتي فاصله از شركت زياد باشد كه مجبور بشود لباس كارش را در بياورد، ميگويد ماموريت خارجي است.
خلاصه كه چنين شخصيتي با چنين اخلاق و رفتاري براي من نمونه يك الگوي خوب زندگي است.
اين شركت هيچ زماني آبدارچي نداشت، اين جور كارها را هر كس خودش انجام مي داد و براي نظافت هم هفته اي يك بار يك نفر از بيرون مي آمد.
علي آقا 4 سال كه از بازنشستگيش گذشته بود، از دوست و آشنا سراغ كار ميگرفت كه كمي از خانه نشستن در بيآيد و روحيه اش را تازه كند، تا پرسان پرسان به اينجا رسيد.
صبحها 1-2 ساعت كه از شروع كار ميگذرد به همسرش زنگ ميزند و حال احوال عاشقانه اي مي كند كه فكر مي كني 1 ماه از ازدواجشان مي گذرد. اگر هم همسرش منزل نباشد و يا دير گوشي را بردارد با لحن هميشه شوخ خودش ميگويد "ديگر يادي از ما نميكني، بچه هايت را ديدي ديگر ما را فراموش كردي."
در تمام صحبت هايش راجع به هر چيزي، كار و خانه و گذشته هم تعريف از زحمت هاي همسرش و اخلاق و رفتار او فراموش نميشود.
بسيار مسئوليت پذير است و شغلش و شرايطش را پذيرفته است و به كارش مثل يك تفريح نگاه مي كند، همين است كه هميشه خوش اخلاق و سرحال است و بقيه را هم سرحال مي كند.
از چيزي ناراحت نميشود، گرچه اشكالات را خوب و دقيق مي بيند حتي اگر شرايط مساعد باشد نقد هم مي كند.
همه كارمندان شركت مشتريهاي روزانه اش هستند كه وظيفه اش مي داند همه را راضي نگه دارد. هر از گاهي به جز آن ساعاتي كه خودش چاي ميآورد ببيند دمقي يا خسته، به جز حال و احوال ازت ميپرسد چاي، قليان، قهوه؟( و از من آب را هم ميپرسد از بس در طول روز آب ميخورم.)
وقتي يك خريدي، چيزي اضافه ميشود، ميگويد بهم ماموريت خورد. وقتي فاصله از شركت زياد باشد كه مجبور بشود لباس كارش را در بياورد، ميگويد ماموريت خارجي است.
خلاصه كه چنين شخصيتي با چنين اخلاق و رفتاري براي من نمونه يك الگوي خوب زندگي است.
پنجشنبه، فروردین ۲۶، ۱۳۸۹
جك هاي شبانه قاليباف
نوشته هاي بردهاي LED در بزگراههاي تهران، همانهايي كه نوشته فلان جا ترافيكش سنگين است، و گاهي هم يك پيام تبريكي چيزي از رويش رد ميشود، از اول بهار سبز بود ، مگر آنهايي كه جملات اخطار دهنده داشت كه قرمز بود و آنها هم كه جنبه تذكر داشت زرد بود، تقريبن منطبق بر همان رنگهاي استاندارد بين المللي چراغ راهنمايي. حالا ديگر همه اش قرمز است، حتي اگر جمله اخطار دهنده اي نباشد.
اين از محدوديت هاي قاليباف بابت جنبش سبز.
اما از نكات نشاط آور اين بيلبردها:
ساعت 12:30 شب كه نه اتوبوسراني كار مي كند، نه مترو و نه حتي تاكسي ( به جز دربستي ها) و اتوبانها هم خلوت است وميتواني 120 را راحت و بدون لايي كشي بروني،
نوشته استفاده از حمل و نقل عمومي يعني كاهش حجم ترافيك
يعني آدم بايد بخندد يا چي ...؟
اين از محدوديت هاي قاليباف بابت جنبش سبز.
اما از نكات نشاط آور اين بيلبردها:
ساعت 12:30 شب كه نه اتوبوسراني كار مي كند، نه مترو و نه حتي تاكسي ( به جز دربستي ها) و اتوبانها هم خلوت است وميتواني 120 را راحت و بدون لايي كشي بروني،
نوشته استفاده از حمل و نقل عمومي يعني كاهش حجم ترافيك
يعني آدم بايد بخندد يا چي ...؟
چهارشنبه، فروردین ۲۵، ۱۳۸۹
آخرين دهه فروردين 89
خشكي طولاني مدت و پيوسته گلويم را كه ميسوزاند، مي خشكاند و پيوسته سرفه ميآورد، ذره ذره نرم مي كني...
دوشنبه، فروردین ۲۳، ۱۳۸۹
تماشاخانه ايرانشهر
تماشاخانه ايرانشهر بيشتر از يك سال است كه افتتاح شده است.
كنار خانه هنرمندان در پارك.
شهرداري اينجا را اداره مي كند و شعار اين تالار نزديك شدن به تئاتر خصوصي است. و اين موضوع از قيمت بليط هايش معلوم است.
دو تا سالن دارد، سالن يك صندلي هاي چيده شده و صحنه دارد ولي گنجايشش بيشتر از 200 نفر نيست.
سالن دو هم مدل نمايش صحنه پايين است كه تماشاچي روي رديف هاي نيمكت مانند از بالا تا روي سن كه در واقع زمين است، مي نشيند. كه خداييش نيمكت هاي ناراحتي دارد ولي در عوض سالن بسيار بزرگ است. البته به نسبت سالن هاي چهارسو، قشقايي و... تئاتر شهر.
حالا تنها تئاتري كه تبليغ تلويزيوني و نيز گسترده شهري داشته است در اين سالهاي اخير "مكاشفه در باب يك مهماني خاموش" بوده است.
يك كار تجربي با اپيزودهاي خوب نوشته آتيلا پسياني اما چفت و جور نشدن آنها با هم. آنقدر در هم و بر هم كه يك سري از صحنه ها اضافه و نامفهوم نسبت به كل كار به نظر مي آيد.
با بازيگران گران تلويزيوني كه قيمت را بالاتر از خود تئاتر برده است.
در عوض "به خاطر يك مشت روبل" از آن كارهاي خوب است كه ارزش ديدن دارد. مثل بقيه كارهاي حسن معجوني يك نمايشنامه خوب (از نيل سايمون) بومي كرده و حتي از اتفاقات روز هم استفاده كرده است.
من اين دو تا تئاتر را در دو زمان متفاوت ديدم. براي اولين بار در تماشاخانه ايرانشهر. اما منتظر بودم كه هر دو را ببينم بعد نظرم را راجع به سالن و نمايش ها بنويسم.
خلاصه كه بيخود پول بليط 15000 توماني به نمايش مكاشفه نديد (از نصف قيمت يكشنبه ها خبري نيست، اگر با كارت دانشجويي هم نصف بشود جايتان از روي نيكمت با يك زير انداز به سبك قديم به راهروها تنزل پيدا ميكند). همان 8000 تومان را با كارت دانشجويي نصف قيمت بخريد و از كار معجوني لذت ببريد و سالن خوب نمايش را هم در ايران تجربه كنيد.
كنار خانه هنرمندان در پارك.
شهرداري اينجا را اداره مي كند و شعار اين تالار نزديك شدن به تئاتر خصوصي است. و اين موضوع از قيمت بليط هايش معلوم است.
دو تا سالن دارد، سالن يك صندلي هاي چيده شده و صحنه دارد ولي گنجايشش بيشتر از 200 نفر نيست.
سالن دو هم مدل نمايش صحنه پايين است كه تماشاچي روي رديف هاي نيمكت مانند از بالا تا روي سن كه در واقع زمين است، مي نشيند. كه خداييش نيمكت هاي ناراحتي دارد ولي در عوض سالن بسيار بزرگ است. البته به نسبت سالن هاي چهارسو، قشقايي و... تئاتر شهر.
حالا تنها تئاتري كه تبليغ تلويزيوني و نيز گسترده شهري داشته است در اين سالهاي اخير "مكاشفه در باب يك مهماني خاموش" بوده است.
يك كار تجربي با اپيزودهاي خوب نوشته آتيلا پسياني اما چفت و جور نشدن آنها با هم. آنقدر در هم و بر هم كه يك سري از صحنه ها اضافه و نامفهوم نسبت به كل كار به نظر مي آيد.
با بازيگران گران تلويزيوني كه قيمت را بالاتر از خود تئاتر برده است.
در عوض "به خاطر يك مشت روبل" از آن كارهاي خوب است كه ارزش ديدن دارد. مثل بقيه كارهاي حسن معجوني يك نمايشنامه خوب (از نيل سايمون) بومي كرده و حتي از اتفاقات روز هم استفاده كرده است.
من اين دو تا تئاتر را در دو زمان متفاوت ديدم. براي اولين بار در تماشاخانه ايرانشهر. اما منتظر بودم كه هر دو را ببينم بعد نظرم را راجع به سالن و نمايش ها بنويسم.
خلاصه كه بيخود پول بليط 15000 توماني به نمايش مكاشفه نديد (از نصف قيمت يكشنبه ها خبري نيست، اگر با كارت دانشجويي هم نصف بشود جايتان از روي نيكمت با يك زير انداز به سبك قديم به راهروها تنزل پيدا ميكند). همان 8000 تومان را با كارت دانشجويي نصف قيمت بخريد و از كار معجوني لذت ببريد و سالن خوب نمايش را هم در ايران تجربه كنيد.
پنجشنبه، فروردین ۱۹، ۱۳۸۹
The starry night
رزهاي قرمز و نرگس ها و آفتابگردان ها و آن دختره با توپ رنگيش ماند خانه.
و حالا اينجا فقط دو تا رز سفيد هست و "شب پر ستاره" ون گگ.
درست نميدانم مفهوم اينها چي است؟
يعني از بازي بچگانه و رنگ جذاب اوليه در آمديم و ديگر از اين به بعد همه چيز واقعي تر و گاه سخت تر است؟
يا اينكه معنيش اين است كه به شب خورديم و نميشود ادامه داد، حتي با هر چه نور و هر چه رنگ؟
پس چرا من سردرد دارم باز؟
سهشنبه، فروردین ۱۷، ۱۳۸۹
(3) زندگي با MS
حمايت هاي به درد بخور و عاطفي خوب خيلي مهم است. معمولن نورولوژيست ها (البته نه هنوز در ايران) شما را به خدمات دهنده هاي تخصصي معرفي ميكنند كه به شما كمك ميكند كه زندگي غير وابسته و فعاليت معمول روزانه تان را پي بگيريد.
- پرستارهاي تخصصي MS
- فيزيوتراپيست ها
- كاردرمانگران
- مشاوران
شايد نياز داشته باشيد در محيط كارتان تغييري بدهيد تا بتوانيد به كار قبليتان همچنان ادامه بدهيد. به ويژه كه كارفرما انتظار دارد كه شما با شرايط جديد به طور منطقي تطبيق پيدا كنيد تا بتواند براي اين كار كمك كند.
سرانجام شايد شما به وسايلي نياز داشته باشيد براي انجام كارها مثل خوردن و يا رفت و آمد.
آيا زندگي من كوتاه خواهد شد؟
با وجود پارامترها و شرايط ديگر تخمين زدن كوتاه شدن و يا بلند بودن طول عمر كار سختي است. اما MS پيش بيني طول عمر را پيچيده و سخت ميكند. اين بيماري ممكن است طول عمر را حدود 6 تا 10 سال كاهش بدهد، اما اين فقط يك ميانگين است و ممكن است شما بتوانيد به اندازه ي مردم هم سنتان عمر كنيد.
ممكن است كه MS اندكي طول عمر شما را كاهش بدهد اما اين اثر چندان شديدي بر طول عمر ندارد. ولي در هر حال به اين كه شما چه نوع MS ي داريد و چندين عامل ديگر وابسته است. اين كاهش ممكن است حدود 6 تا 10 سال باشد، البته اين فقط ميانگين است و تخمين اين كه چه نوعي علائمي طول عمر متفاوت ايجاد مي كند بسيار سخت است. پيشرفت نوع درمان و مراقبت هم تاثير زيادي بر افزايش طول عمر دارد.
فقط كافي شما خودتان را به اندازه قبل فعال نگه داريد و تا آنجا كه ممكن است حركتهايي كه بر روي تنفس و گردش خون تاثير دارند را كم كنيد، كه مشكل ايجاد نكنند. عفونت قفسه سينه و مثانه هم نيز MS را پيچيده كرده و بر كاهش طول عمر اثر ميگذارند. اگر عفونت هاي دوره اي داريد و نگران اين موضوع هستيد راجع به آن از پزشكتان سوال كنيد.
***اولين موضوعي كه به دنبالش كلي سايتها را بالا و پايين كردم، حتي قبل از تشخيص بيماري و فقط با خواندن جواب MRI اين بود كه باروري بعد از اين بيماري چطور ميشود؟
آيا ميتوانم هنوز هم بچه دار بشوم؟
بله هر چند كه داروهاي تجويز شده بايد تغيير كند و يا بعضي از مردم نياز پيدا ميكنند كه به كلينيك هاي باروري مراجعه كنند.
دليلي وجود ندارد كه يك زن و يا مردي كه MS دارند، نتوانند بچه دار بشوند. درواقع براي يك زن اين شانس پس زدن ها كاهش پيدا ميكند.
شايد زنها نياز داشته باشند كه داروهاي مصرفي شان را با داروهايي كه بر دوران قاعدگي تاثير ميگذارد، تعويض كنند. بايد حدود سه ماه صبر كنيد و بعد از ان دوره داروهاي جديد را شروع كنيد. اين داروها شامل بتا اينترفرون و گلاتيمارر استات هستندbeta interferon, glatimarer acetate) ). اما داروهاي استروئيدي مثل پردنيزولون prednisolon نميتوانند بر بارداري تاثير سريعي داشته باشند. اما در هر صورت قبل از انجام اين كار بايد با پزشك نورولوژيستتان هم مشورت كنيد چون ممكن است دچار مشكل شويد.
بين 35 تا 50 مرد از هر 100 مردي كه MSدارند دچار اختلال ارگاسم ميشوند. در هر صورت مراجعه به كلينيك هاي باروري براي شما و پارتنر ميتواند مفيد باشد، چون بعضي از داروها در مردان بر تعداد اسپرم و يا به ارگاسم رسيدن تاثير ميگذارد. اگر برنامه بارداري داريد همراه پارتنرتان با پزشك مشورت كنيد و بعد از پيشنهادات دارويي او برنامه را شروع كنيد.
اما درهر جال 3 ماهه اول بارداري و 3 ماهه بعد از زايمان ممكن است كمي سخت باشد و حملات بيماري تشديد بشود، ولي اين حملات رفع شدني است. و نيز سرايت بيماري مستقيم از مادر به فرزند هم هرگز ثابت نشده است، گرچه در هر صورت تاثير ژنتيك هم يكي از مواردي است كه در اين بيماري وجوددارد.
آيا MSبر روي زندگي جنسي ام تاثير دارد؟
مي تواند تاثير داشته باشد.
زناني كه MS دارند ممكن است دچار كاهش تمايل جنسي بشوند و يا حتي به كل آن را از دست بدهند. و يا همچنين ممكن است نحوه به ارگاسم رسيدنشان متفاوت از قبل بشود، حتي به صورتي كه قبلن برايشان راحت نبوده است. ممكن است واژنشان كمي خشك بشود و يا عضلات آن با آهنگ معمول كار نكند.
مرداني MS دارند هم ممكن است تمايل جنسي را از دست بدهند و يا تمايلشان كم بشود. ممكن است پنيسشان دچار كم حسي بشود و در دفعات كم و در طولاني مدت به ارگاسم برسند. و يا در انزال و نعوظ دچار اشكال بشوند.
اين اشكالات ممكن است بر اثر خستگي و يا حالت تشنجي عضلاني بيماري و يا نوع داروهايي كه براي درمان مصرف ميكنيد به وجود بيآيد.
علاوه بر آن استرس و نگراني و ناراحتي كه ممكن است بعد از تشخيص اين بيماري در شما به وجود امده هم بتواند بر روابط شما و احساس اعتماد به نفس و خودباوريتان تاثير بگذارد. و به تبع اين بر روي زندگي جنسي شما هم تاثير بگذارد.
مشاوره ميتواند در مورد نگراني هايي كه داريد بهتان كمك كند (گرچه در ايران مشاوره خيلي معمول نيست و البته حس اعتمادي زيادي هم بهشان نيست). اگر احساستان نسبت به تغيير تجربه هاي زندگي تغيير كرده است، آن چيزي را كه در موردش احساس خوبي داريد انجام بدهيد كه در اين صورت به تان كمك ميكند. روغن ها و يا چرب كننده هاي حل شونده در آب ميتواند به خشكي عضلات كمك كند (مثل ژل هاي چرب كننده مخصوص). مردها ميتونند داروهاي محرك مثل وياگرا را امتحان كنند و يا ابزار مكنده و يا داروهاي كه به حس نعوظ كمك مي كنند. و يا ممكن است تصميم بگيريد كه داروهاي تجويز شده را عوض كنيد تا بر رفتار جنسي شما تاثير مثبت داشته باشد.
ناپرهيزي در خوردن و آشاميدن هم همان طور كه بر اعصاب شما تاثير ميگذارد ميتواند بر رفتار جنسي هم تاثير بگذارد، تاثير منفي و در بعضي رژيم هاي تغذيه تاثير مثبت. صحبت كردن با پارتنرتان راجع به حالات مختلف رابطه تان مي تواند كمك كننده باشد، و نيز كارهاي ساده اي مثل استفاده از كاندوم براي
پيشگيري از ترشحات و يا استفاده از حوله هم مي تواند كمك كننده باشد. و نيز گاهي خالي كردن مثانه به طور كامل قبل از رابطه جنسي هم ميتواند از هر اتفاق ناگهاني جلوگيري كند.
در هر صورت اگر هنوز نگراني راجع به تاثير اين بيماري بر روي زندگي جنسيتان وجود دارد، صحبت كردن با مشاوران متخصص در زمينه هاي بيماري MS و نيز رفتار جنسي ميتواند بسيار مفيد باشد. (گرچه واقعن نميدانم كه چنين چيزي در ايران وجود داشته باشد.)
- پرستارهاي تخصصي MS
- فيزيوتراپيست ها
- كاردرمانگران
- مشاوران
شايد نياز داشته باشيد در محيط كارتان تغييري بدهيد تا بتوانيد به كار قبليتان همچنان ادامه بدهيد. به ويژه كه كارفرما انتظار دارد كه شما با شرايط جديد به طور منطقي تطبيق پيدا كنيد تا بتواند براي اين كار كمك كند.
سرانجام شايد شما به وسايلي نياز داشته باشيد براي انجام كارها مثل خوردن و يا رفت و آمد.
آيا زندگي من كوتاه خواهد شد؟
با وجود پارامترها و شرايط ديگر تخمين زدن كوتاه شدن و يا بلند بودن طول عمر كار سختي است. اما MS پيش بيني طول عمر را پيچيده و سخت ميكند. اين بيماري ممكن است طول عمر را حدود 6 تا 10 سال كاهش بدهد، اما اين فقط يك ميانگين است و ممكن است شما بتوانيد به اندازه ي مردم هم سنتان عمر كنيد.
ممكن است كه MS اندكي طول عمر شما را كاهش بدهد اما اين اثر چندان شديدي بر طول عمر ندارد. ولي در هر حال به اين كه شما چه نوع MS ي داريد و چندين عامل ديگر وابسته است. اين كاهش ممكن است حدود 6 تا 10 سال باشد، البته اين فقط ميانگين است و تخمين اين كه چه نوعي علائمي طول عمر متفاوت ايجاد مي كند بسيار سخت است. پيشرفت نوع درمان و مراقبت هم تاثير زيادي بر افزايش طول عمر دارد.
فقط كافي شما خودتان را به اندازه قبل فعال نگه داريد و تا آنجا كه ممكن است حركتهايي كه بر روي تنفس و گردش خون تاثير دارند را كم كنيد، كه مشكل ايجاد نكنند. عفونت قفسه سينه و مثانه هم نيز MS را پيچيده كرده و بر كاهش طول عمر اثر ميگذارند. اگر عفونت هاي دوره اي داريد و نگران اين موضوع هستيد راجع به آن از پزشكتان سوال كنيد.
***اولين موضوعي كه به دنبالش كلي سايتها را بالا و پايين كردم، حتي قبل از تشخيص بيماري و فقط با خواندن جواب MRI اين بود كه باروري بعد از اين بيماري چطور ميشود؟
آيا ميتوانم هنوز هم بچه دار بشوم؟
بله هر چند كه داروهاي تجويز شده بايد تغيير كند و يا بعضي از مردم نياز پيدا ميكنند كه به كلينيك هاي باروري مراجعه كنند.
دليلي وجود ندارد كه يك زن و يا مردي كه MS دارند، نتوانند بچه دار بشوند. درواقع براي يك زن اين شانس پس زدن ها كاهش پيدا ميكند.
شايد زنها نياز داشته باشند كه داروهاي مصرفي شان را با داروهايي كه بر دوران قاعدگي تاثير ميگذارد، تعويض كنند. بايد حدود سه ماه صبر كنيد و بعد از ان دوره داروهاي جديد را شروع كنيد. اين داروها شامل بتا اينترفرون و گلاتيمارر استات هستندbeta interferon, glatimarer acetate) ). اما داروهاي استروئيدي مثل پردنيزولون prednisolon نميتوانند بر بارداري تاثير سريعي داشته باشند. اما در هر صورت قبل از انجام اين كار بايد با پزشك نورولوژيستتان هم مشورت كنيد چون ممكن است دچار مشكل شويد.
بين 35 تا 50 مرد از هر 100 مردي كه MSدارند دچار اختلال ارگاسم ميشوند. در هر صورت مراجعه به كلينيك هاي باروري براي شما و پارتنر ميتواند مفيد باشد، چون بعضي از داروها در مردان بر تعداد اسپرم و يا به ارگاسم رسيدن تاثير ميگذارد. اگر برنامه بارداري داريد همراه پارتنرتان با پزشك مشورت كنيد و بعد از پيشنهادات دارويي او برنامه را شروع كنيد.
اما درهر جال 3 ماهه اول بارداري و 3 ماهه بعد از زايمان ممكن است كمي سخت باشد و حملات بيماري تشديد بشود، ولي اين حملات رفع شدني است. و نيز سرايت بيماري مستقيم از مادر به فرزند هم هرگز ثابت نشده است، گرچه در هر صورت تاثير ژنتيك هم يكي از مواردي است كه در اين بيماري وجوددارد.
آيا MSبر روي زندگي جنسي ام تاثير دارد؟
مي تواند تاثير داشته باشد.
زناني كه MS دارند ممكن است دچار كاهش تمايل جنسي بشوند و يا حتي به كل آن را از دست بدهند. و يا همچنين ممكن است نحوه به ارگاسم رسيدنشان متفاوت از قبل بشود، حتي به صورتي كه قبلن برايشان راحت نبوده است. ممكن است واژنشان كمي خشك بشود و يا عضلات آن با آهنگ معمول كار نكند.
مرداني MS دارند هم ممكن است تمايل جنسي را از دست بدهند و يا تمايلشان كم بشود. ممكن است پنيسشان دچار كم حسي بشود و در دفعات كم و در طولاني مدت به ارگاسم برسند. و يا در انزال و نعوظ دچار اشكال بشوند.
اين اشكالات ممكن است بر اثر خستگي و يا حالت تشنجي عضلاني بيماري و يا نوع داروهايي كه براي درمان مصرف ميكنيد به وجود بيآيد.
علاوه بر آن استرس و نگراني و ناراحتي كه ممكن است بعد از تشخيص اين بيماري در شما به وجود امده هم بتواند بر روابط شما و احساس اعتماد به نفس و خودباوريتان تاثير بگذارد. و به تبع اين بر روي زندگي جنسي شما هم تاثير بگذارد.
مشاوره ميتواند در مورد نگراني هايي كه داريد بهتان كمك كند (گرچه در ايران مشاوره خيلي معمول نيست و البته حس اعتمادي زيادي هم بهشان نيست). اگر احساستان نسبت به تغيير تجربه هاي زندگي تغيير كرده است، آن چيزي را كه در موردش احساس خوبي داريد انجام بدهيد كه در اين صورت به تان كمك ميكند. روغن ها و يا چرب كننده هاي حل شونده در آب ميتواند به خشكي عضلات كمك كند (مثل ژل هاي چرب كننده مخصوص). مردها ميتونند داروهاي محرك مثل وياگرا را امتحان كنند و يا ابزار مكنده و يا داروهاي كه به حس نعوظ كمك مي كنند. و يا ممكن است تصميم بگيريد كه داروهاي تجويز شده را عوض كنيد تا بر رفتار جنسي شما تاثير مثبت داشته باشد.
ناپرهيزي در خوردن و آشاميدن هم همان طور كه بر اعصاب شما تاثير ميگذارد ميتواند بر رفتار جنسي هم تاثير بگذارد، تاثير منفي و در بعضي رژيم هاي تغذيه تاثير مثبت. صحبت كردن با پارتنرتان راجع به حالات مختلف رابطه تان مي تواند كمك كننده باشد، و نيز كارهاي ساده اي مثل استفاده از كاندوم براي
پيشگيري از ترشحات و يا استفاده از حوله هم مي تواند كمك كننده باشد. و نيز گاهي خالي كردن مثانه به طور كامل قبل از رابطه جنسي هم ميتواند از هر اتفاق ناگهاني جلوگيري كند.
در هر صورت اگر هنوز نگراني راجع به تاثير اين بيماري بر روي زندگي جنسيتان وجود دارد، صحبت كردن با مشاوران متخصص در زمينه هاي بيماري MS و نيز رفتار جنسي ميتواند بسيار مفيد باشد. (گرچه واقعن نميدانم كه چنين چيزي در ايران وجود داشته باشد.)
رشته شما چي است؟
اين آدمهايي را ديدي كه موقع كار، وقتي قد و قواره تو را ميبينم و يا سن و سال را از چهره ات حدس ميزنند واكنش نشان ميدهد؟
يك بخشي از واكنش اين است كه شروع ميكنند راجع به چيزي كه خودشان نميدانند و تو قرار است انجام بدهي باهات بحث كردن و سماجت نشان دادن.
بعد از اينكه سماجتشان بي فايده بود و تو در آرامش كامل و بدون داخل شدن در بحث، كار را انجام دادي ازت ميپرسند ببخشيد شما رشته تان چي بوده است؟
يك بخش ديگري از افراد هم باز تحمل به خرج ميدهند و بحث نميكنند اما ديگر نميتوانند اين آخري را هم نپرسيده بگذارند، لذا بعد از پرسيدن رشته تحصيلي مقطعش را هم چك مي كنند كه به آرامش دروني برسند.
اما جالب ترين قسمت موضوع اين است كه چنين افرادي در تجربه من اكثرن مرد بوده اند و اگر هم زن بوده باشند، منشي آقايان بودند و نه خانم مهندسي كه او هم درگير كار است.
يك بخشي از واكنش اين است كه شروع ميكنند راجع به چيزي كه خودشان نميدانند و تو قرار است انجام بدهي باهات بحث كردن و سماجت نشان دادن.
بعد از اينكه سماجتشان بي فايده بود و تو در آرامش كامل و بدون داخل شدن در بحث، كار را انجام دادي ازت ميپرسند ببخشيد شما رشته تان چي بوده است؟
يك بخش ديگري از افراد هم باز تحمل به خرج ميدهند و بحث نميكنند اما ديگر نميتوانند اين آخري را هم نپرسيده بگذارند، لذا بعد از پرسيدن رشته تحصيلي مقطعش را هم چك مي كنند كه به آرامش دروني برسند.
اما جالب ترين قسمت موضوع اين است كه چنين افرادي در تجربه من اكثرن مرد بوده اند و اگر هم زن بوده باشند، منشي آقايان بودند و نه خانم مهندسي كه او هم درگير كار است.
دوشنبه، فروردین ۱۶، ۱۳۸۹
باز هم لايحه خانواده
گزارش خبرگزاری زنان از صحن علنی مجلس؛ لایحه حمایت از خانواده امروز در کارگروه تخصصی حقوق خصوصی بررسی می شود
يعني گيري دادند به همسرهاي متعدد هاااااا. يكي نيست بگويد بابا شما كه اكثرن دو زنه و چه بسا سه زنه هستيد ديگر با مردم بيچاره كه پول خانه و گوشت و ميوه شان را با بدبختي با يك همسر جور ميكنند چه كار داريد؟
تعداد امضاء کنندگان بیانیه اعتراضی علیه لایحه «حمایت از خانواده» از مرز 3000 نفر گذشت
تو اين وانفسا كه روزي 2-3 تا بيانيه نوشته ميشود و پاي هر كدام 200-300 تا اسم ثابت است، 3000 نفر يعني باباجان ول كنيد اين لايحه مفتضاحنه تان را...
حالا اگر فهميدند!
يعني گيري دادند به همسرهاي متعدد هاااااا. يكي نيست بگويد بابا شما كه اكثرن دو زنه و چه بسا سه زنه هستيد ديگر با مردم بيچاره كه پول خانه و گوشت و ميوه شان را با بدبختي با يك همسر جور ميكنند چه كار داريد؟
تعداد امضاء کنندگان بیانیه اعتراضی علیه لایحه «حمایت از خانواده» از مرز 3000 نفر گذشت
تو اين وانفسا كه روزي 2-3 تا بيانيه نوشته ميشود و پاي هر كدام 200-300 تا اسم ثابت است، 3000 نفر يعني باباجان ول كنيد اين لايحه مفتضاحنه تان را...
حالا اگر فهميدند!
شنبه، فروردین ۱۴، ۱۳۸۹
تلخ 5
يك وقت هايي كه ميگفتم زياده روي است و روزي كه نشود با چنين شتابي ادامه داد به ما سخت خواهد گذشت، تنها جواب اين بود: حالا كه ميشود.
و حالا كه ميگويم ميخواهم سرعت كم كنم، چنان افسار زمان را گرفته اي كه گويا توقف را بخواهي پيشدستي كني مبادا از غرور كم بياوري.
ميمانم نه چنان باشتاب و نه چنين كندي!!!
اسمش را چي ميگذاري؟ نمي خواهم توجيه بشنوم ولي به اين روند چي ميگويي؟
و حالا كه ميگويم ميخواهم سرعت كم كنم، چنان افسار زمان را گرفته اي كه گويا توقف را بخواهي پيشدستي كني مبادا از غرور كم بياوري.
ميمانم نه چنان باشتاب و نه چنين كندي!!!
اسمش را چي ميگذاري؟ نمي خواهم توجيه بشنوم ولي به اين روند چي ميگويي؟
پنجشنبه، فروردین ۱۲، ۱۳۸۹
خانواده برابر
خانواده برابر به این معنی نیست که معادل هر مسئولیت، مسئوایت دیگری باشد. به این معنی نیست که در عوض هر کار، کار دیگری از جنس دیگر تعریف بشود.
در خانواده های سنتی که زن در خانه کار می کند و مرد در بیرون خانه، برابری معادل وجود دارد، ولی برابری به معنای واقعی وجود ندارد. چون زن از حضور در اجتماع سهمی ندارد و نیز در قبال کار، مزدی هم دریافت نمی کند.
در خانواده های مدرن هم به نظر من تقسیم کارهای منزل نمی تواند فقط بر اساس معادل کاری باشد. مثلن تمیزکاری و نظافت و تهیه غذا و لوازم زندگی شاید جز بیشترین کارهای خانه به نظر بیاید. ولی من دوست ندارم همیشه نظافت یا همیشه تهیه غذا و یا همیشه خرید با من باشد. در عوض ترجیح می دهم که در هر زمان و شرایط بخشی از کار را بپذیرم.
مثلن متنفرم از این که من همیشه رانندگی کنم و حتی طرف به جایش فلان کار را انجام بدهد. که عملن در این مورد خاص معادل کاری هم برای آن ممکن نیست.
علاوه بر آن خیلی چیزهای دیگر هم می تواند شامل تقسیم بر اساس برابری کاری بشود و یا تقسیم بر اساس برابری معادل بشود: این که هر کدام از طرفین چقدر هزینه می دهند و چه نوع هزینه ای می دهند. این که شرایط زندگی در خانواده جدید چقدر و چگونه با شرایط معمول قبلی برای هر کدام متفاوت است.
در خانواده های سنتی که زن در خانه کار می کند و مرد در بیرون خانه، برابری معادل وجود دارد، ولی برابری به معنای واقعی وجود ندارد. چون زن از حضور در اجتماع سهمی ندارد و نیز در قبال کار، مزدی هم دریافت نمی کند.
در خانواده های مدرن هم به نظر من تقسیم کارهای منزل نمی تواند فقط بر اساس معادل کاری باشد. مثلن تمیزکاری و نظافت و تهیه غذا و لوازم زندگی شاید جز بیشترین کارهای خانه به نظر بیاید. ولی من دوست ندارم همیشه نظافت یا همیشه تهیه غذا و یا همیشه خرید با من باشد. در عوض ترجیح می دهم که در هر زمان و شرایط بخشی از کار را بپذیرم.
مثلن متنفرم از این که من همیشه رانندگی کنم و حتی طرف به جایش فلان کار را انجام بدهد. که عملن در این مورد خاص معادل کاری هم برای آن ممکن نیست.
علاوه بر آن خیلی چیزهای دیگر هم می تواند شامل تقسیم بر اساس برابری کاری بشود و یا تقسیم بر اساس برابری معادل بشود: این که هر کدام از طرفین چقدر هزینه می دهند و چه نوع هزینه ای می دهند. این که شرایط زندگی در خانواده جدید چقدر و چگونه با شرایط معمول قبلی برای هر کدام متفاوت است.
دوشنبه، فروردین ۰۹، ۱۳۸۹
مقاومت جمعی
در بین تمام کسانی که در حوادث بعد از انتخابات بازداشت شدند، عملکردهای متفاوتی وجود دارد چه در نحوه بازجویی پس دادن ها، چه در رفتار بعد از آزادی و چه در صحبت ها و یا احیانن نوشته هایش بعد از آزادی.
این که هر کدام در چه وضعیت و یا فشاری قرار داشتند، مسلمن رفتارها را تغییر می دهد، ولی جدای از همه قضاوت ها و یا حتی منصفانه تر جدای از همه تحلیل ها، رفتار تاج زاده ستایش انگیز و ستودنی است. مدتی طولانی نیست که به عنوان مرخصی از زندان رها شده است، اما دید و بازدیدش با خانواده های زندانیان دیگر، شور جمعی هدف تاجزاده را پررنگ می کند.
علاوه بر او فخر السادات محتشمی پور نیز از معدود همسران بازداشتی ها بود که دست نوشته هایش فقط مختص همسرش نبوده است و هر از گاهی سراغ دیگرانی که شاید در شرایط مشابه او هم بوده است رفته است.
همین طور خیلی زیاد بودند و هستند از بین مردمی ناشناخته که هیچ وقت اسمی از آنها نشنیدیم و در هیچ کجای معادله سیاسی و حتی اجتماعی نبودند که در سکوت بازداشت شدند، شکنجه شدند و یا حتی حکم های سنگین گرفتند و بعد از آزادی و یا مرخصی سراغ دیگر همبندیها و خانواده آنها می رفتند، دلجویی می کردند و اگر می توانستند کمک می کردند. گرچه ممکن بود شاید همین دلجویی هم هزینه جدید و مضاعفی برایشان به وجود آورد.
اخلاقی که بین فعالان حقوق زنان در تمام این سه-چهار سال به امری بدیهی می مانست.
***پي نوشت:
همين طور ديدار عيدانه تاجزاده با ابطحي و رفتن به منزل او، از آن رفتارهاي تحسين برانگيزي كه بعيد ميدانم حتي از بچه هايي كه مرتب نقد ميكنند بدون اينكه كوچكترين هزينه اي داده باشند هم بربيآيد. حالا سياست مردان و سياست زنان و آدمهاي مقاوم و هزينه داده به كنار
این که هر کدام در چه وضعیت و یا فشاری قرار داشتند، مسلمن رفتارها را تغییر می دهد، ولی جدای از همه قضاوت ها و یا حتی منصفانه تر جدای از همه تحلیل ها، رفتار تاج زاده ستایش انگیز و ستودنی است. مدتی طولانی نیست که به عنوان مرخصی از زندان رها شده است، اما دید و بازدیدش با خانواده های زندانیان دیگر، شور جمعی هدف تاجزاده را پررنگ می کند.
علاوه بر او فخر السادات محتشمی پور نیز از معدود همسران بازداشتی ها بود که دست نوشته هایش فقط مختص همسرش نبوده است و هر از گاهی سراغ دیگرانی که شاید در شرایط مشابه او هم بوده است رفته است.
همین طور خیلی زیاد بودند و هستند از بین مردمی ناشناخته که هیچ وقت اسمی از آنها نشنیدیم و در هیچ کجای معادله سیاسی و حتی اجتماعی نبودند که در سکوت بازداشت شدند، شکنجه شدند و یا حتی حکم های سنگین گرفتند و بعد از آزادی و یا مرخصی سراغ دیگر همبندیها و خانواده آنها می رفتند، دلجویی می کردند و اگر می توانستند کمک می کردند. گرچه ممکن بود شاید همین دلجویی هم هزینه جدید و مضاعفی برایشان به وجود آورد.
اخلاقی که بین فعالان حقوق زنان در تمام این سه-چهار سال به امری بدیهی می مانست.
***پي نوشت:
همين طور ديدار عيدانه تاجزاده با ابطحي و رفتن به منزل او، از آن رفتارهاي تحسين برانگيزي كه بعيد ميدانم حتي از بچه هايي كه مرتب نقد ميكنند بدون اينكه كوچكترين هزينه اي داده باشند هم بربيآيد. حالا سياست مردان و سياست زنان و آدمهاي مقاوم و هزينه داده به كنار
اشتراک در:
پستها (Atom)